بین مطالب وب سایت جستجو کنید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
hellboy
13:34
یک شنبه 20 اسفند 1391

بیوگرافی محسن افشانی

محسن افشاني اين مجري و بازيگر نوپا در يازدهم فروردين 1368 چشم به جهان گشود . رشته اش در دبيرستان رياضي فيزيك بوده . به مهندسي شيمي و ميكانيك خيلي علاقه داره .

 

صاحب يك خواهر بزرگتر از خودش هست كه اگه كسي مزاحمش بشه مزاحم رو پودر مي كنه !!! از كودكي دوست داشت بازيگر بشه ولي با دادن تستي سر از كار مجري گري در آورد.

 

اولين برنامه اش در مجري گري آستانه بود بعد در برنامه هاي «ما دو تا»، «بوم سفيد» و «سلام بهار» نيز به عنوان مجري ظاهر شده و در حرفه بازيگري در گاراگاهان و ترانه مادري حضور داشته. شيرين ترين خاطراتش رو اتفاقاتي مي دونه كه در حين مجري گري زنده براش مي افته. در وب نويسي هم دست داره و 2.5 سال نيمه كاره وب نويسي انجام داده .دوستانش از خطش خيلي تعريف مي كنند


 

حرفهاي خصوصي :


تکیه کلام:عسیسم .شبيه پدر بزرگشه

 

خواننده مورد علاقه محسن:احسان خواجه امیری و محسن نامجو

 

بازيگر مورد علاقه : حامد بهداد

 

مجري مورد علاقه : رشيد پور

 

بهترين فيلم : نقاب

 

وزن :62

 

محل اقامت : تهران پارس

 

غذاي مورد علاقه : كوكو سيزي

 

اغلب عصباني نمي شه و اگه عصباني بشه زمين و زمان به هم مي دوزه

 

درس مورد علاقه : جغرافي

 

عدم تخصص : خانه داري

 

صدقه دادن را خيلي دوست دارد

 

تافل مي خونه

 

ازبادمجان. پياز. كدو.فلفل دلمه اي در غذا ها وواژه ي تكرار بدش مياد

 

خصوصيات اخلاقي : حسود و خواه البته مثبت

 

هنگام عصبانيت ايت الكرسي مي خونه

 

رنگ مورد علاقه : قرمز

 

رنگ بهترين لباس : مشكي

 

ترس از رفيق بد داره

 

شغل پدر : چوب و دكوراسيون داخلي

 

بهتري سال زندگي اش:سال1393 كه پدرش قصد داره كت و شلوار دامادي تنش كنه

 

آخرين باري كه گريه كرده چند ماه پيش بوده .كنار جسم بي جان پدر بزرگش

 

به همسایه هاشون میگه خاله

 

ماشين : 206 مشكي

 

گوشي : N95:cheshmak::gol:

 


 

بیوگرافی محسن افشانی

 

 

 

بیوگرافی محسن افشانی

 



عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 589
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 589
hellboy
13:31
یک شنبه 20 اسفند 1391

 

لعیا زنگنه, بیوگرافی لعیا زنگنه,عکس لعیا زنگنه

 

 

بیوگرافی لعیا زنگنه
لعیا زنگنه (زادهٔ ۱۳۴۴ در تهران) از بازیگران سینما و تلویزیون است. او دارای مدرک کارشناسی تئاتر از دانشگاه هنر می‌باشد، یک دوره کلاس آموزش نقاشی را نیز گذرانده‌است.
دوران دانشجویی در چند نمایش از جمله پارانویا، یادگار، خال خالی (عروسکی) و نیز در فیلم کوتاه دانشجویی در کنج تنهایی بازی کرد. بازی در نمایش «یادگار سال‌های شن» (علی رفیعی، ۱۳۷۱)، نخستین کار حرفه‌ای اش در تئاتر بود. بازی زیبای او در مجموعهٔ تلویزیونی «در پناه تو» (حمید لبخنده، ۱۳۷۳) هنوز در یادها مانده‌است.
 فیلم‌شناسی
خودزنی (۱۳۹۰)
زندگی خصوصی (۱۳۹۰)
جرم (مسعود کیمیایی، ۱۳۸۹)
خیابان‌های آرام (کمال تبریزی، ۱۳۸۹)
رئیس (مسعود کیمیایی٬ ۱۳۸۵)
تب (رضا کریمی، ۱۳۸۱)
هفت ترانه (بهمن زرین‌پور، ۱۳۸۰)
مزاحم (سیروس الوند، ۱۳۸۰)
رنگ شب (محمدعلی سجادی، ۱۳۷۹)
تکیه بر باد (داریوش فرهنگ، ۱۳۷۸)
شیفته (محمدعلی سجادی، ۱۳۷۸)
راز مینا (عباس رافعی، ۱۳۷۵)
مجموعه‌های تلوزیونی

راستش را بگو (1391)
اغما (سیروس مقدم، ۱۳۸۶)
مدار صفر درجه (حسن فتحی، ۱۳۸۶)
باران عشق (احمد امینی، یک قسمت، ۱۳۸۰)
تولدی دیگر (داریوش فرهنگ، ۱۳۷۸)
در قلب من (حمید لبخنده، ۷۷/۱۳۷۶)
در پناه تو (حمید لبخنده، ۷۴/۱۳۷۳)
تله فیلم
زمزمه (مسعود آب پرور، ۱۳۹۰)

 

تصاویر لعیا زنگنه

 لعیا زنگنه, بیوگرافی لعیا زنگنه,عکس لعیا زنگنه

 تصاویر لعیا زنگنه

لعیا زنگنه, بیوگرافی لعیا زنگنه,عکس لعیا زنگنه

 تصاویر لعیا زنگنه

لعیا زنگنه, بیوگرافی لعیا زنگنه,عکس لعیا زنگنه

تصاویر لعیا زنگنه

لعیا زنگنه, بیوگرافی لعیا زنگنه,عکس لعیا زنگنه

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 612
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 612
hellboy
14:18
شنبه 19 اسفند 1391


 

آرمین زارعی ملقب به 2afm متولد 5 اردیبهشت 1365 در تهران در خانواده ای بسیار پولدارمتولد شد و هم اکنون در منطقه امید(تهران پارس) ساکن است.

 

از 5 سال پیش شروع به کار کرده و به گفته خودش با آهنگ (رقص جامائیکایی) شروع به کار حرفه ای کرده است.

 

رنگ موردعلاقه ی او قهوه ای سوخته و سبز ارتشی است و فعلا مجرد می باشد و گفته فعلا قصد ازدواج ندارد.

 

بعد از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان شهید باهنر تهران ترک تحصیل کرده و به خوانندگی رپ روی آورد و او هم اکنون دیپلمه است.

 

او ابتدا در گروهی با نامهای علی-فرهاد و مهرداد عضو شد و لقبش رو هم از روی همین انتخاب کرده است یعنی آرمین(a)-علی(a)-فرهاد(f)-مهرداد(m) که میشود 2afm.

 

او بعد از آشنایی با تتلو و رضایا و باحمایتهای این دو نفر و با خواندن آهنگهای زیبایی چون قاب شیشه ای و روزگار من معروف شد.

 

 

در سال 2006 نیز در کنسرت بزرگ دبی که بسیاری از رپرهای مطرح ایران چون تهی و یاس درآن نیز بودند حضور پیدا کرد و بسیار مطرح شد.او با همکاری برادران بوشهری کلیپهای فوق العاده که در سطح کلیپهای غربی هستند بیرون داد. آهنگساز او نیز محسن صادقی است.

 

آرمین به تام هنکس و براد پیت خیلی علاقه داره و از کار حسین استیری هم بدش نمیاد. تو غذا ها هم از

 

 

فسنجان و سالاد ماکارونی خوشش میاد. آرمین از ابتدا با یه جمله معروف کارش رو شروع کرد که میگه:(ما به اعتماد به نفس نیاز نداریم. به اعتماد به خدا نیاز داریم که یک ذره اش دنیا رو تکون (میده)

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 607
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 607
hellboy
14:14
شنبه 19 اسفند 1391

به دلیل شغل پدرش فوتبال را از تیم راه آهن شروع کرد . در تیم نوجوانان راه اهن به مدت 2 سال بازی کرد و سال بعد به جوانان اتکا پیوست . وی سپس مجدد به امید راه آهن برگشت و دراین تیم مشعول به بازی شد

 

جباری تاکنون ۵ بازی برای تیم ملی فوتبال ایران انجام داده‌است که بهترین بازی ملی وی مربوط می‌شود به مقدماتی جام ملتهای آسیا در بازی با تیم ملی چین تایپه در استادیوم آزادی. در آن بازی مربی تیم ملی فوتبال مکزیک که برای آنالیز تیم ایران (قبل از رقابتهای جام جهانی ۲۰۰۶) به ورزشگاه آمده بود مجتبی جباری را بهترین بازیکن تیم ایران نامید. مسلما مصدومیت نقش بسیار پر رنگی در کم بودن سوابق ملی وی داشته است.

 

 

تیم‌های باشگاهی:

 

 

جوانان راه آهن

 

جوانان استقلال تهران

 

ابومسلم خراسان

 

استقلال تهران

 

جباری فوتبال را از جوانان راه آهن و زیرنظر سرمربی وقت آن شروع کرد. وی با بازیهای قابل قبولی که انجام داد توانست نظر احدی مربی وقت جوانان استقلال را به خود معطوف کند و راهی باشگاه استقلال شود. رشد جباری در فوتبال از همان سال آغاز شد و در پایان فصل و به دلیل مشمول بودن نظام وظیفه، وی برای گذراندن خدمت سربازی راهی تیم بزرگسالان ابومسلم خراسان شد. جباری در تیم ابومسلم تبدیل به یک هافبک خلاق شد و خیلی زود توانست خود را به شهرت برساند و به تیم ملی دعوت شود. در پایان فصل ۸۳ -۸۴ مجتبی جباری با گذراندن یک فصل کاملاً موفق در ابومسلم خراسان به تیم بزرگسلان استقلال تهران بازگشت و در همان فصل به همراه استقلال قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شد.

 

 

افتخارات:

 

 

قهرمانی با تیم استقلال تهران در لیگ برتر سال ۱۳۸۵ - ۱۳۸۶

 

قهرمانی با تیم استقلال تهران در جام حذفی سال ۱۳۸۶ - ۱۳۸۷

 

 

بهترین بازیکن و پدیده ایران:

 

 

مجتبی جباری با بازیهای زیبا و موثر توانست نقش بسزایی در قهرمانی استقلال تهران در فصل رویایی ۸۴ - ۸۵ داشته باشد و از طرف کارشناسان و مسئولان به عنوان بهترین بازیکن لیگ ایران و پدیده فصل انتخاب شد .

 

زندگی شخصی: وی دارای ۲ خواهر و ۱ برادر است. در روز بازی فینال جام حذفی سال ۱۳۸۷ ساعاتی پیش از شروع بازی پدرش درگذشت. اما به او اطلاع ندادند و در همان بازی یک گل زد و یک پاس گل داد و بهترین بازیکن میدان شد و مهمترین نقش را در قهرمانی استقلال ایفا کرد. از سال ۸۴ متاهل می‌باشد. در حال حاضر در شهرک شهید محلاتی تهران سکونت دارد.

 

مجتبی جباری در فوتبال ایران خیلی زود مشهور و محبوب شد تا جایی که حتی ۱ سال دوری از فوتبال هم نتوانست وی را از محافل خبری دور کند.

 

 

زیدان آسیا:

 

 

این لقبی است که ژاپنی‌ها بر مجتبی جباری گذاشتند و از آن پس به زیدان آسیا ملقب گردید. مجتبی جباری در چارچوب باز‌ی‌های مقدماتی جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ در مسابقه تیم ایران برابر ژاپن بازی قابل توجهی از خود به نمایش گذاشت و باعث حیرت ژاپنی‌ها شد

 

مصدومیت سخت مجتبی جباری در اردوی آماده سازی تیم ملی برای جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ آلمان در سوئیس ضربه سختی بر روند پیشرفت جباری وارد نمود. وی که پیش بینی می‌شد یکی از بازیکنان ثابت و پدیده تیم ملی در جام جهانی باشد با این مصدومیت ۱ سال از فوتبال به دور ماند و به همین دلیل جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، ۸۶-۸۵ لیگ برتر و جام ملتهای آسیا ۲۰۰۷ را از دست داد. اکثر کارشناسان معتقدند که اگر وی در جام جهانی بازی می‌کرد می‌توانست به لیگهای معتبر جهان بپیوندد.

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 524
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 524
hellboy
14:9
شنبه 19 اسفند 1391
 
فارغ التحصیل نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
پس از تجربیاتی در زمینه گرافیک و تصویرسازی، از سال 1370 در نمایش های عروسکی شرکت کرد و سپس به فعالیت در دوبله پرداخت.
از دیگر فعالیتهایش، شرکت در نمایشنامه های رادیویی است.

نام اصلی: پارسا

نام خانوادگی اصلی: پیروزفر

سمت (در بخش های): بازیگران،

......................................

تاریخ تولد: 1351

محل تولد: تهران

ملیت: ایران

......................................

مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل نقاشی

بیوگرافی

فارغ التحصیل نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران.

پس از تجربیاتی در زمینه گرافیک و تصویرسازی، از سال 1370 در نمایش های عروسکی شرکت کرد و سپس به فعالیت در دوبله پرداخت.

از دیگر فعالیتهایش، شرکت در نمایشنامه های رادیویی است.

در نمایش بینوایان و بانو آئویی بازی کرده و در تعدادی نمایش ویژه کودکان به صورت نوار کاست نیز همکاری داشته است.

او تا به حال در سه فیلم از فیلمهای مسعود کیمیایی خوش درخشیده است: ضیافت، مرسدس و اعتراض.

او اواسط آبان 1380 نمایش هنر را با بازی و کارگردانی خویش به روی صحنه برد.

سرانجام پس از ده سال، مزد زحماتش را برای بازی بسیار زیبایش در فیلم مهمان مامان از هشتمین جشن خانه سینما دریافت کرد.

دیگر جوایز:

- برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم های آسیایی دهلی نو برای بازی در فیلم اشک سرما در سال 1384.

بخشی از فیلم شناسی:

1383 زن زیادی ( تهمینه میلانی ) [بازیگر]

1383 نقاب ( کاظم راست گفتار ) [بازیگر]

1382 مهمان مامان ( داریوش مهرجویی ) [بازیگر]

1381 عروس خوشقدم ( کاظم راست گفتار ) [بازیگر]

1381 اشک سرما ( عزیزالله حمیدنژاد ) [بازیگر]

1379 دختری به نام تندر ( حمیدرضا آشتیانی پور ) [بازیگر]

1378 اعتراض ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]

1378 دختران انتظار ( رحمان رضایی ) [بازیگر]

1377 شیدا ( کمال تبریزی ) [بازیگر]

1376 مرسدس ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]

1374 ضیافت ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]


1373 پری ( داریوش مهرجویی ) [بازیگر]

جوایز و انتخابها

>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهمان مامان)

[ دوره 22 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1382 ]

.................................................................

>> کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (اشک سرما)

[ دوره 8 جشن خانه سینما (مسابقه) - سال 1383 ]

.................................................................

>> برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهمان مامان)

[ دوره 8 جشن خانه سینما (مسابقه) - سال 1383 ]

.................................................................

>> برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد (مهمان مامان)

[ دوره 5 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال 1384 ]

.................................................................

>> 1 - بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سال (مهمان مامان)

[ دوره 19 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1383 ]

.................................................................

بیشترین همکاری های پارسا پیروزفر با:

>> محمدرضا شریفی نیا (بازیگران،تهیه و تولید،عکس،کارگردانی،) (در 6 فیلم ) ==>

>> امین حیایی (بازیگران،موسیقی،) (در 4 فیلم ) ==>

>> عبدالله اسکندری (تهیه و تولید،فیلمنامه،چهره پردازی،) (در 4 فیلم ) ==>

>> اسحاق خانزادی (صدا،موسیقی،) (در 4 فیلم ) ==>

>> رامین پرچمی (بازیگران،)(در 3 فیلم ) ==>

>> علیرضا زرین دست (صحنه و لباس،فیلمبرداری،) (در 3 فیلم ) ==>

>> امیرحسین شریفی (بازیگران،تهیه و تولید،جلوه های ویژه،) (در 3 فیلم ) ==>

>> عباس شوقی (بازیگران،جلوه های ویژه،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> مسعود کیمیایی (تدوین،تهیه و تولید،صحنه و لباس،عنوان بندی،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> کیانوش گرامی (بازیگران،تهیه و تولید،) (در 3 فیلم ) ==>

>> علی اکبر معززی (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> علی اصغر طبسی (بازیگران،تهیه و تولید،) (در 3 فیلم ) ==>

>> محمود سماک باشی (صدا،) (در 3 فیلم ) ==>

>> ابراهیم بحرالعلومی (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> اصغر شاهوردی (بازیگران،صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>> مهین نویدی (چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> مهدی حسینی وند (تدوین،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> علی آشتیانی پور (تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>

>> محمدرضا مویینی (تدوین،عنوان بندی،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> داریوش مهرجویی (تدوین،تهیه و تولید،صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> جهانگیر میرشکاری (بازیگران،صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>> رامبد شکرابی (بازیگران،چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> خسرو شکیبایی (بازیگران،فیلمنامه،موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> بهزاد فراهانی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>> محمدرضا قومی (بازیگران،جلوه های ویژه،صدا،چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> مهرشاد کارخانی (بازیگران،عکس،) (در 2 فیلم ) ==>

>> سوسن سلیمی (بازیگران،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> حسن جوهرچی (بازیگران،فیلمنامه،) (در 2 فیلم ) ==>

>> ملک جهان خزاعی(صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>> کاظم راست گفتار (صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>



عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 607
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 607
hellboy
12:36
جمعه 18 اسفند 1391

 


 

سيد شهاب الدين حسيني تنكابني متولد 14بهمن 1352 در تهران است . آخرين مدرك تحصيلي او ديپلم علوم انساني است وتحصيلات دانشگاهي خود را در رشته روانشناسي نيمه تمام گذاشت .

 

 

 

 

زندگی حرفه ای

 

 

فعاليت  شهاب حسيني با گويندگي در راديو آغاز شد و در سال 1377 با اجرادر تلويزيون كارش را ادامه داد. اولين كار اجرای تلويزيوني او جنگ اكسيژن بود . در سال 1378 دربرنامه هاي رنگ صبح (مجری، 1378) برپا - برپا (مجری، 1378)، با شما (مجری، 1378) اکسیژن (سری دوم، مجری، 1378) كار اجرا را ادامه داد

 

وی بازيگري را به صورت جدي در سال 1379 با نقش كوتاهي در سريال پس از باران آغاز كرد و در همان سال اولين حضور سينمايی اش را با امير قويدل در فيلم رخساره تجربه كرد . او در این فیلم با میترا حجار برای اولین بار همبازی شد.

 

در سال 1380 كارش را با مجموعه تلويزيوني پليس جوان ساخته سيروس مقدم ادامه داد. شهاب حسینی در این فیلم نقش اول سریال را بر عهده داشت و با درخشش توانست جایگاه خود را اندکی محکم سازد. او در این سریال با افرادی مثل میترا حجار ، پروانه معصومی ، مریلا زارعی ، فرهاد اصلانی و سعید نیکور همبازی شد. این سریال در دوران پخش خود ، از پر بیننده ترین برنامه ها بود.

 

شهاب حسینی فعالیتش در سینما را با بازی در فيلم سينمايي "آدمكها" به كارگرداني علي قوي تن ادامه داد و در سال 1381 در سه فيلم "واكنش پنجم به كارگرداني تهمينه ميلاني ، "اين زن حرف نميزند" اثر عليرضا اميني و "زهر عسل" به كارگرداني ابراهيم شيباني ايفاي نقش كرد.

 

بازی کوتاه اما تاثیر گذار او در فیلم "واکنش پنجم" باعث شد داوران جشنواره فجر آن سال ، نقش آفرینی او را شایسته کاندیدا شدن بدانند تا شهاب حسینی برای نقش مکمل، نامزد دریافت سیمرغ بلورین برای اولین بار  بشود.

 

سال 1382را با بازی در دو فيلم "شمعي در باد" ساخته پوران درخشنده و "الهه زيگورات" ساخته رحمان رضايي سپری کرد.

 

بازی تحسین برانگیز او در فیلم  "شمعی در باد " در نقش بابک که مبتلا به ایدز بود ، کاندیداتوری دیگری را برایش در بیست و دومین دوره از جشنواره فجر و هشتمین دوره جشن خانه سینما برای نقش مکمل به ارمغان آورد.

 


 

در همین سال با بازی در سریال "تب سرد" بار دیگر توانست توانایی های بازیگری خود را نشان دهد و در نقش یک کارخانه دار ورشکسته ی  مضطرب بتواند خود را در کنار باقی بازیگران به اثبات برساند.

 

دو فيلم "رستگاري در هشت و بیست دقیقه" ساخته سيروس الوند و "گرداب" ساخته حسن هدايت حاصل کار حرفه ای شهاب حسینی در پایان سال 1383 بود .

 

بازی در فیلم الوند بار دیگر کاندیداتوری نقش مکمل را  برای حسینی به دنبال داشت. او در این فیلم در نقش فواد دوست نقش اصلی ظاهر شد که دچار تعصبات شدید مذهبی و فرهنگی شده است..

 

سال 1384 را حسيني با بازي در دو فيلم "قتل آن لاين" ساخته مسعود آب پرور و پ"يشنهاد 50 ميليوني" ساخته مهدي صباغزاده سپري كرد .

 

حاصل کار شهاب حسینی در سال 1385 بازی در 2 فیلم سینمایی بود . فیلم "بچه های ابدی" به کارگردانی پوران درخشنده و فیلم "غیر منتظره" به کارگردانی محمد هادی کریمی محصولات سینمایی  او بودند.

 


 

وی همچنین در تله فیلم "اوهام" هم نقش آفرینی کرد. و البته مهم ترین نقطه عطف کارنامه هنری وی در این سال ، بازی در نقش حبیب پارسا در سریال "مدار صفر درجه" به کارگردانی حسن فتحی بود. شهاب حسینی با بازی در این نقش توانست راه خود را هموار تر سازد و نشان بدهد که بازیگری، صرفا برای سریال های تلویزیونی نیست.

 

سال 1386 ، سال تقریبا پرباری برای شهاب حسینی بود. او در 3 فیلم سینمایی "دل شکسته" به کارگردانی علی روئین تن ، "محیا" به کارگردانی اکبر خواجویی و "پرچم های قلعه کاوه" به کارگردانی محمد نوری زاد نقش آفرینی کرد. 

 

فیلم دلشکسته در گیشه با موفقیت روبرو نشد اما در بین محصولات شبکه خانگی جزو پرفروش ترین ها شد.

 

بازی درخور توجه شهاب حسینی در فیلم "محیا" باعث شد که او این دفعه دست خالی از جشنواره فجر نرود و دیپلم افتخار نقش اول  جشنواره بیست و ششم را از آن خود کند.

 

در این سال حسینی در دو تله فیلم "تنهایی" و "تنگنا" ایفای نقش کرد که برای بازی در "تنهایی" توانست جایزه بهترین نقش اول مرد را از اولین دوره جشنواره فیلم های تلویزیونی دریافت کند. او در این جشن جایزه خود را به همسر شهید عباس بابایی تقدیم کرد

 


 

سال 1387 ، سال  پرکاری برای حسینی بود. او در فیلم "سوپراستار" ساخته تهمینه میلانی نقش یک سوپراستار سینما را بازی کرد که به فساد کشیده شده است. تلاش او آنقدر در ایفای نقشش عالی و واقعی از آب در آمده بود که باعث شد بعد از چندین بار کاندید شدن در جشنواره فجر بالاخره بتواند با سیمرغ بلورین از جشنواره بیرون برود. شهاب حسینی برنده سیمرغ بهترین بازیگر مرد نقش اول برای بازی در فیلم میلانی شد.

 

"درباره الی" نقطه عطف کارنامه هنری شهاب حسینی در سینما به حساب می آید. او برای اولین بار در فیلمی ساخته اصغر فرهادی ایفای نقش کرد که برای این نقش هم کاندیدای دریافت سیمرغ از بیست و هفتیمن دوره جشنواره شد.

 

او همچنین توانست نظر منتقدان را درباره بازی خودش در فیلم اصغر فرهادی به خود جلب کرده و برنده حایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشن شب منتقدان شود. همچنین توانست جایزه بهترین بازیگر مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما را نیز در سال 1389 برای بازی در نقش احمد در فیلم "درباره الی" از آن خود کند.

 


 

او در این سال در فیلم های "حوالی اتوبان" ساخته سیاوش اسعدی ، "آناهیتا" ساخته عزیز الله حمید نژاد و "سایه وحشت" به کارگردانی عماد اسدی نیز بازی کرد.

 

در سال 1388 حسینی، در فیلم دوم بهرام توکلی به نام "پرسه در مه" با لیلا حاتمی همبازی شد. بازی تاثیرگذار او جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از شب منتقدان در سال 1389 را برایش به همراه داشت

 

وی در ابتدای سال 1389 در "برف روی شیروانی داغ" به کارگردانی محمد هادی کریمی نیز نقش آفرینی کرد.

 

در این سال شهاب حسینی با نقش آفرینی در 4 فیلم سینمایی و دو سریال سال پرکاری را پشت سر می گذارد. فیلم های سینمایی "سوت پایان" با نام موقت روایت به کارگردانی نیکی کریمی ، فیلم "جدایی نادر از سیمین"  به کارگردانی اصغر فرهادی، فیلم "خانه پدری" به کارگردانی کیانوش عیاری ، "آفریقا" ساخته هومن سیدی و دو سریال "شوق پرواز" به کارگردانی یدالله صمدی ، و "سرزمین کهن" به کارگردانی کمال تبریزی حاصل زندگی حرفه ای شهاب حسینی در سال 1389 است.

 

البته ساخت سریال "شوق پرواز" از ابتدای سال 1388 آغاز شد که شهاب حسینی در آن در نقش شهید عباس بابایی خلبان فقید دوارن جنگ ، ظاهر شد.

 

فیلمبردای سریال "سرزمین کهن" همچنان (بهمن 1389) در پامنار ادامه دارد و طبق گفته کارگردان تا پاییز 1390 نیز ادامه خواهد داشت. شهاب حسینی در این سریال تاریخی با بازیگران مشهوری مانند محمدرضا فروتن ، نیکی کریمی، هنگامه قاضیانی ، هومن سیدی ، شبنم قلی خانی و ... همبازی است.

 


 

 

 

 

زندگی شخصی

 

 

شهاب حسینی در سال 1375 با پریچهر قنبری ازدواج کرد. قنبری متولد 1359 و رشته تحصیلی اش چهره پردازی است. شهاب حسینی معتقد است چون قبل از شهرت ازدواج کرده توانسته  به شناخت خوبی از خود و زندگی اش برسد. او در جایی گفته است :" اگر بعد از شهرت ازدواج میکردکم که تکلیفم مشخص بود..اما چون قبل از آن بود ، به همین دلیل هر دویمان با هم تجربه اش کردیم و به این خاطر برایمان با ارزش است." (نقل به مضمون)

 

                    

 

حاصل این ازدواج 14 ساله ، پسری هفت ساله به نام محمد امین و امیر علی حسینی می باشد. 

 

شهاب حسینی دوران نوجوانی اش را مثل تمام هم سن و سالان خود در خیابان ها گذارند. از عیقده خود او ادبیات خیابانی (یعنی زندگی در بین هم سن  و سالان و در اجتماع بودن) روی زندگی او تاثیر به سزایی در جهت مثبت داشته است.

 

وی تحصیل خود را در رشته روان شناسی نیمه کاره رها کرد و به دنبال پیدا کردن کاری مناسب در جواهر فروشی و تئاتر های دانشجویی تجربه کسب کرد. هم اکنون حسینی بر این باور است که رشته روان شناسی در این برحه زمانی می تواند به او شدیدا کمک کند در حالی که در زمان جوانی اطلاعاتی در این باره نداشته و به اشتباه از این رشته انصراف داده است.

 

شهاب حسینی در محله ی هاشمی تهران در خانوادی مذهبی – فرهنگی بزرگ شد و دارای دو خواهر به نام های مهرنوش و شبنم و یک برادر (مهدی حسینی) است.

 

 

 

 

 

 

فعالیت های غیر بازیگری

 

 

از علایق دیگر شهاب حسینی جدا از سینما ، موسیقی است. حسینی دستی در خوانندگی و نواختن ساز دارد و تا چند سال پیش در گروهی با همراهی برادرش مهدی حسینی ، امین زندگانی ، امیر حسین مدرس و... به نام "هفت" فعالیت موسیقایی داشت.

 

حاصل کار این گروه 2 آلبوم است که تقریبا از فروش خوبی برخوردار شدند. شهاب حسینی هم اکنون فعالیت خاصی در این گروه ندارد و گروه عملا از هم جدا شده محسوب می شود.

 

حسینی همیشه اشاره داشته است که موسیقی به او در خلق صحنه ها کمک می کند اما فعالیت در این گروه برای او جنبه تفریحی و حالتی تجربی داشته است تا حرفه ای.

 

شهاب حسینی جزو معدود بازیگرانی است که بخشی از زندگی خود را صرف کارهای خیریه می کند. وی در چندین گروه و موسسات خیریه به عنوان خیر حضور دارد و دورادور آنها را حمایت می کند.

 

همچنین چندی پیش اعلام شد که او به همراه نیکی کریمی ، هنگامه قاضیانی ، پیمان معادی ، مصطفی زمانی ، اصغر فرهادی به همراهی افشین قطبی گروهی با نام "دل شیر" تشکیل داده اند و قصد کمک به نیازمندان را دارند. البته در بازدید هایی که چندی از اعضای این گروه انجام داده اند شهاب حسینی حضور نداشته است.

 

از آخرین نمونه حسن نیت آقای حسینی می توان به اهدای جایزه خودش در 29 امین جشنواره فیلم فجر به گروه خیریه جوانان امام علی اشاره کرد.

 

 

 

 

 

 

 لیست جوایز و کاندیداتوری ها:

 

 

برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگز نقش اول مرد از جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر برای بازی در فیلم "سوپر استار" - 1387
 

 

برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم های "درباره الی ..." و "پرسه در مه" - 1389
 

 

تقدیر شده به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر برای بازی در فیلم "درباره الی" - 1387
 

 

کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم "درباره الی" - 1389
 

 

کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم "پرسه در مه" - 1389
 

 

برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره بیست و ششم فیلم فجر برای بازی در فیلم "محیا" - 1386
 

 

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد از جشنواره بیست و سوم فیلم فجر برای بازی در فیلم "رستگاری در هشت و بیست دقیقه" - 1383
 

 

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد از جشنواره بیست و دوم فیلم فجر برای بازی در فیلم "شمعی در باد" - 1382
 

 

 

کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش دوم مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم "شمعی در باد" - 1383
 

کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش دوم مرد از هفتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم "واکنش پنجم" -

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 502
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 502
hellboy
12:30
جمعه 18 اسفند 1391

بیوگرافی جواد رضویان

 

نام : سید جواد
نام خانوادگی : رضویان
تاریخ تولد : 6/5/1353
مدرک تحصیلی : لیسانس نقاشی

 

جواد رضویان از سال ۷۳ در عرصه بازیگری مشغول به کار شده است. ولی با مجموعه طنز پاورچین به کارگردانی مهران مدیری به موفقیت رسید و در جایزه بزرگ این موفقیت را تکرار کرد.
جواد رضویان یکی دو تجربه کارگردانی هم داشته که البته نتوانست در این زمینه موفقیتهایی که در عرصه بازیگری بدست آورده بود را تکرار کند. وی تاکنون در چند تله فیلم نیز بازی کرده و تا به حال چند آلبوم نیز بیرون داده است که آخری آن کاری با نام لحاف دوزی است.

 

زندگی خصوصی (خواهشا با خلوص نیت پاک متن زیر را بخوانید) :
مرد خوش خنده ی مجموعه های طنز سید جواد رضویان بچه سلسبیل است و از طرف مادری یزدی است و از طرق پدری قمی و اصالتا یزدی است.
فارغ التحصیل رشته ی نقاشی است و درسش خوب بوده اما در دوره ی راهنمایی یا باید از سردخانه ها بیرون می کشیدنش یا از زیر تابوت شهدا چون عاشق اعزام به جنگ بود.
در ثلث سوم امتحانات سال دوم راهنمایی هم شرکت نکرد تا یکضرب مردود شود. (دمش گرم)
رضویان هم اکنون بازیگر و کارگردان پر طرفداری است اما به بعضی از همکارانش آلرژی دارد – نسبت به سیامک انصاری و مهران مدیری و رضا عطاران آلرژی وحشتناکی دارد و نمی تواند بدون آنکه بخندد روبرویشان بازی کند !
دارای یک دختر و یک طوطی برزیلی می باشد و عاشق رنگ نارنجی است. به طور اتفاقی وارد این رشته شده و سال اول دانشگاه با مهران غفوریان و امیر غفارمنش و بیژن بنفشه خواه همکلاس بوده و به کمک آنها وارد این رشته شده است.
سبک نقاشی اش الیستراسیون است سبک تصویر سازی کودک (به نظر سبکه با کلاسی میاد – اسمش که قشنگه)


 

نام اصلی : جواد
 نام اصلی خانوادگی : رضویان
 تاریخ تولد : ۶/۵/١٣۵٣
 مدرک تحصیلی : لیسانس نقاشی
 ..................................................
 جواد رضویان یکی از بازیگران معروف و مشهور متولد ۱۳۵۴ است . از سال 73 در عرصه بازیگری مشغول به کار شده .در مجموعه های متعددی از جمله سیب خنده ،دلبندم و باغچه مینو... شرکت کرد با مجموعه سیب خنده به تلویزیون آمد. ولی با مجموعه طنز پاورچین به کارگردانی مهران مدیری به موفقیت رسید و در جایزه بزرگ این موفقیت را تکرار کرد . یکی دو تجربه کارگردانی هم داشته که البته نتوانست در این زمینه موفقیتهایی که در عرصه بازیگری بدست آورده بود را تکرار کند. وی تاکنون در چند تله فیلم نیز بازی کرده و تا به حال چند آلبوم نیز بیرون داده است که آخری آن کاری با نام لحاف دوزی است .
 
 زندگی شخصی
 مرد خوش خنده ی مجموعه های طنز سید جواد رضویان بچه سلسبیل است و در تاریخ 6 مرداد 1353 به دنیا آمده .از طرف مادری یزدی است و از طرق پدری قمی و اصالتا یزدی است ...فارغ التحصیل رشته ی نقاشی است و درسش خوب بوده اما در دوره ی راهنمایی یا باید از سردخانه ها بیرون می کشیدیدش یا از زیر تابوت شهدا چون عاشق اعزام به جنگ بود . در ثلث سوم امتحانات سال دوم راهنمایی هم شرکت نکرد تا یکضرب مردود شود . برای اعزام به جبهه به آموزش نظامی رفت اما قطعنامه ی 598 پذیرفته شد و ... رضویان هم اکنون بازیگر و کارگردان پر طرفداری است اما به بعضی از همکارانش آلرزی دارد ... نسبت به سیامک انصاری و مهران مدیری و رضا عطاران آلرزی دارد و نمی تواند بدون آنکه بخندد روبرویشان بازی کند ! دارای یک دختر و یک طوطی برزیلی می باشد و عاشق رنگ نارنجی است . به طور اتفاقی وارد این رشته شده و سال اول دانشگاه با مهران غفوریان و امیر غفارمنش و بیزن بنفشه خواه همکلاس بوده و به کمک آنها وارد این رشته شده . سبک نقاشی اش الیستراسیون است سبک تصویر سازی کودک .


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 698
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 698
hellboy
12:28
جمعه 18 اسفند 1391


هنرپیشه-در نگاه اول تنها چیزی که از او به خاطر بیاورید چشمان آبی رنگش باشد که با سردی صورتش همخوانی مناسبی دارد . مهتاب کرامتی هیچگاه از حد یک بازیگر متوسط بالا نیامد با این که شاید عامل زیبایی چهره هم بی نصیب نبود. بار اول در یک مجموعه تلویزیونی به کارگردانی فرج ا.. سلحشور که بین سالهای 76 تا 77 ساخته شد ، بازی کرد . این مجموعه که مردان آنجلس نام داشت یک داستان تاریخی مذهبی بود. درباره گروهی از بزرگان روم که به اصحاب کهف معروف شدند.

و کرامتی در آن نقش همسر مکسیملیان با بازی جعفر دهقان را ایفا می کرد.از آن مجموعه سالها گذشت اما مهتاب نتوانسته به حد بالاتری از بازیگری برسد.

مهتاب کرامتی درسال 1349 متولد شد و تحصیلاتش را در رشته میکروبیولوژی با مدرک کارشناسی از دانشگاه آزاد اسلامی به پایان رساند. دوره را در کلاسهای آزاد بازیگری می گذراند و همان جا برای ایفای نقش هلن در فیلم / مجموعه مردان آنجلس انتخاب می شود.

کرامتی با همین مجموعه شناخته می شود ولی نمی تواند از این موقیعت استفاده مناسبی کند . سال 77 در مردی از جنس بلور به کاگردانی سعید سهیلی ایفای نقش می کند که نمی تواند درخششی برایش محسوب شود . سال پس از آن در فیلم مومیایی 3 و مرد بارانی بازی می کند . اولین فیلم کمدی خوش ساخت با بازی پرویز پرستویی بود که جای کار چندانی برای او به نقش یک دلال عتیقه نداشت و دومین فیلم به کارگردانی ابوالحسن داوودی با بازی ابوالفضل پور عرب بود که در آن ایفاگر نقش یک وکیل بود . کرامتی برای همین کاندیدای دریافت جایزه از هجدهمین جشنواره فیلم فجر می شود . سال 79 را درحالی به پایان برد که یک مجموعه تلویزیونی و یک فیلم سینمایی را به کارنامه اش اضافه کرده بود.

مریم مقدس باز هم یک اثر تاریخی مذهبی به کارگردانی شهریار بحرانی بو.د که به صورت فیلم /مجموعه تلویزیونی ساخته شد و بهشت از آن تو تجربه ای متفاوت از علیرضا داوود نژاد بود که بازی خوب کرامتی به آن جلوه داد. سال 80 تنها به بازی در مجموعه تلویزیونی خاک سرخ می پردازد که اولین تجربه تلویزیونی حاتمی کیا محسوب می شود . او نقش یک زن جنوبی که به دنبال دخترش می گردد برای دومین بار رویاروی پرویزپرستویی قرار می گیرد که شاید تا به امروز بهترین بازی کرامتی در یک اثر محسوب می شود . پس از در سال 81 در اکشن ملاقات با طوطی همراه با ماهایا پطرسیان و محمد رضا فروتن ظاهر می شود که دومین همکاری او علیرضا داوودنژاد محسوب می شود . شاه خاموش در سال بعد به کارگردانی همایون شهنواز تجربه ناموفقی تاریخی بود و نتوانست هیچ موفقیتی چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ هنری برای او در پی داشته باشد. هشت پا حاصل سومین همکاری او با علیرضا داوود نژاد می باشد. پس از آن در همکاری با سیروس الوند رستگاری در هشت و بیست دقیقه رابازی می کند که در آن باشهاب حسینی و بهرام رادان همبازی است. نقش یک زن خیابانی را ایفا می کند

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 473
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 473
hellboy
12:25
جمعه 18 اسفند 1391

امین حیایی متولد ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ در قیطریه تهران است، او فرزند بزرگ خانواده است، برادر کوچکتر او امید نام دارد که در کار های مربوط به موسیقی فعالیت میکند، نام همسر او نیلوفر خوش خلق است و آنها دارای یک پسر به نام دارا حیایی میباشند، امین مادرش را تک ستاره ی زندگیش میداند وبه او علاقه ی شدیدی دارد، مادرش معلم است وپدرش شغل آزاد دارد. رنگ مورد علاقه ی او سبز است، به بازی بازیگرانی نظیر ال پاچینو و عزت ...انتظامی علاقه دارد، والیبال و موج سواری ورزش های مورد علاقه ی او هستند، یک خواهر زاده به نام امیر علی دارد که او را بسیار دوست می دارد، دایی امین نیز از نقاشان ایران محسوب میشود. به قول رضا رشید پور (در برنامه ی عبور شیشه ای از همان بچگی نیز پولساز بوده است به این ترتیب که بچه های همسایگان را در پارکینگ منزل جمع می کرد وبا چوب وحلب وپارچه نمایش به راه می انداخت وپانتومیم اجرا می کرد در ضمن بلیط های این نمایش به گفته ی خودش دانه ای یک قران بوده است.)
امین حیایی از میان بازیگران زن سینما ی ایران با هدیه تهرانی و مهناز افشار راحت است، محمد رضا گلزار نیز یکی از دوستان صمیمی او در عرصه ی سینما است. اولین تجربه ی سینمایی او دو همسفر به کارگردانی اصغر هاشمی است که ثریا قاسمی او را کشف و به این کارگردان معرفی نمود در ضمن امین حیایی زندگی هنری خود را مدیون اوست. از سال ۱۳۷۰ وارد عرصه ی هنر شده است، شروع کار طنز او با فیلم عروس خوش قدم است ۸ یا ۹ سال است که هم گیتار می نوازد وهم میخواند، نوازندگی را بیشتر از خوانندگی دوست داردو در فیلم بوی بهشت بالاجبار نقش یک خواننده را بازی کرد. در سال ۱۳۷۳ با پرویز پرستویی در فیلم آپارتمان همبازی شد، برای بازی در فیلم زن زیادی به کارگردانی تهمینه میلانی برنده ی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، نقش مکمل عروس خوش قدم برای او کاندیداتوری جشن خانه ی سینما را برایش به ارمغان آورد وهم چنین نقش اصلی دختر ایرونی که با بازی روانش جایزه ی حافظ جشن دنیای تصویر را از آن خود کرد از نظر او زیاد بازی کردن اشکالی ندارد زیرا دوران اوج و سرحالی یک بازیگر چندان طولانی نیست پس بهتر است از این سال های طلایی نهایت استفاده را بکنی!می گوید سعی میکنم در هر فیلمی بهترین بازی ام را ارائه دهم تا فیلم در گیشه با فروش خوبی روبرو شود وخیلی به این موضوع که امین حیایی بازیگر بفروشی است اعتقاد ندارم (که البته این هم از فروتنی وتواضع ایشان است )می گوید از پیری نمی ترسم پیری هم جزئی از زندگی است و فکر میکنم دوران شیرینی باشد وکسانی که میخواهند پیری من را ببینند به فیلم شام عروسی مراجعه کنند امین می گوید کلاه پهلوی سریالی ماندگار خواهد شد زیرا تیم بازیگری آن حرفه ای وکارگردان توانمندی دارد، امین بیشتر اوقات وقت رفتن به سینما را ندارد ومنتظر می ماند تا سی دی آنها به بازار بیاید البته سی دی مجاز فیلم ها و بعد آن را از تلویزیون منزل تماشا میکند، ابتدا قرار بود امین حیایی نقش ناصر ملک را در فیلم قرمز بازی کند وحتی فیلم قرمز تا دو هفته با بازی او فیلمبرداری شد اما سرانجام امین حیایی به دلیل بیماری از این فیلم کنار کشید و حدود ده سال بعد با فریدون جیرانی کارگردان فیلم قرمز در سه فیلم جداگانه ی ستاره ها کار کرد تا به امروز دو کاست با صدای خودش روانه ی بازار کرده است فروش میلیاردی اخراجی ها او را به یکی از پولساز ترین بازیگران مرد سینمای ایران تبدیل کرد، می گوید اگر سی دی غیر مجاز اخراجی ها وارد بازار نمی شد این فیلم به راحتی در تهران سه میلیارد تومان می فروخت، محمد رضا شریفی نیا از حضور او در بیشتر فیلم های سینمایی استفاده میکندو جدیدترین همکاری مشترک آنها در فیلم دایره‌ی زنگی به کارگردانی پریسا بخت اور است و...خیلی ها می گفتند او به درد بازیگری نمی خورد اما در حال حاضر حیایی یکی از گرانترین بازیگران سینمای ایران است که به خاطر پرکاری‌اش عملا به پر در آمد ترین بازیگر سینمای ایران تبدیل شده است

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 516
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 516
hellboy
12:4
جمعه 18 اسفند 1391


 

دوم آذر ۱۳۵۶ در خانواده ای با اصالت تهرانی صد در صد متولد شد . فرزند اول زوج جوان و تحصیلکرده . روشنفکر و متمولی بود که در منزلی واقع در میدان آرژانتین تهران به دنیا آمد و در همان محله رشد کرد و بزرگ شد . پدر حمید تاجر فرش تحصیل کرده است و مادرش بر غم داشتن تحصیلات عالیه و موقعیت اجتماعی و اصالت خانوادگی خانه دار است . بعد از حمید یک دختر هم در این خانواده به دنیا آمد که در رشته ی گرافیک فارغ التحصیل شد و هم اینک دنبال ادامه ی تحصیل در رشته ی حقوق است و دوست دارد کار وکالت کند


 

 

 

 

 

 

حمید با مادرش تنها ۱۴ سال اختلاف سنی دارد . و همین موضوع باعث شد حرف او را بهتر از پدر بفهمد و درک متقابلی بین ایندو در حد عالی بوجود آید که هنوز هم ادامه دارد . او بر خلاف سایر بچه های طبقه ی مرفه و بالای شهری پر شر و شور بود و از خاطرات بچگی اش او همین یک نمونه بس که کلاس اول دبستان و در همان هفته ی اول تحصیل روزی تمام کتابهایش را به دوره گردی داد و به جایش گوجه سبز گرفت و خورد !!!

 

 

 

 

 

 

حمید همیشه با صراحت می گوید که مشوق من در بازیگری فقط خودم هستم !!! او درست می گوید چون بر خلاف بسیاری مشاهیر نه فقط مورد تشویق خانواده ونزدیکان قرار نگرفته بلکه برای مخالفت با نظر آنها و رفتن به مسیر دلخواه خود انرژی زیادی را طی دو سال صرف کرده .

 

 

 

 

 

 

حمید در سال ۱۳۷۴ دیپلم گرفت و در کنکور شرکت کرد و در رشته ی دندانپزشکی قبول شد و درست شبی که پدر و مادرش به مناسبت این موفقیت بزرگ پسرشان مهمانی گرفته بودند جنجال و ماجرای انتخاب او شروع شد ... حمید مصمم بود که خودش شغل و آینده اش را انتخاب کند و والدین وقتی شنیدند او می خواهد دنبال هنر و بازیگری برود و پزشکی را فدا کند به هر وسیله سعی میکردند که او را منصرف کنند ...

 

 

 

 

گپی با حمید گودرزی : خرجی خانه دست همسرم است


 


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 520
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 520
hellboy
11:57
جمعه 18 اسفند 1391


شهرام عبدلی متولد اردیبهشت ماه ۱۳۵۵ است , متاهل است , فارغ التحصیل رشته ادبیات است , از نوجوانی کار تئاتر را آغاز کرده ,وی کمتر فعالیت سینمایی انجام داده و بیشتر به فعالیتهای تلویزیونی و تئاتر پرداخته است , از فعالیتهای هنری اش عبارتند از : فیلم های دختری در قفس , قصه دلها , مسیر آسمان , این هفت نفر و مجموعه های خط قرمز , شاید برای شما هم اتفاق بیفتد , رستگاران , فاصله ها ,  تا رهایی و…..

 

مصاحبه با شهرام عبدلی

 

شهرام عبدلی بازیگر جوان و البته بی حاشیه تلویزیون است که از فعالیت هنری اش حدود یک دهه می گذرد و هنوز پر انرژی کار می کند. با این بازیگر هم صحبت شدیم، اما اینبار برای بازی در یک نقش مثبت و بی شیله پیله. در ادامه این گفت و گو همراه ما باشید:

آقای عبدلی چرا تمام این سالها را فقط با نقش منفی سپری کردید؟

خیلی ها معتقدند که من همیشه ایفاگر نقش های منفی ام، اما تنها یک بازیگر را نام ببرید که تا الان متنوع کار کرده باشد! متاسفانه در زمینه انتخاب نقش، بازیگران به دلیل روبه رو شدن با فیلمنامه های ضعیف در سینما و تلویزیون، نمی توانند شخصیت های مختلفی را بازی کنند. از میان فیلمنامه های نوشته شده به ندرت می توان شخصیتی را با ابعاد گوناگون به پیدا کرد.

پس ضعف اصلی مربوط به فیلم نامه ها است؟

معتقدم فیلمنامه های ما یا خوبند یا بد و معمولا فقط بازیگران پیشکسوت و بزرگ ما هستند که گاهی در فیلمنامه دست می برند و به نقش اضافه می کنند.

اما انگار در "تکیه بر باد" تابو شکنی کردید نقشی متفاوت ارائه دادید.

بله. در مجموعه "تکیه بر باد" بر عکس تصور خیلی ها ایفاگر نقش منفی نیستم و "ناصر" شخصیتی است که برای خود زندگی می کند. خوشبختانه "نعمتی" نویسنده مجموعه "تکیه بر باد" توانست قصه قابل قبولی را به نگارش درآورد، ولی به صورت کلی، نمایشنامه نویسان ما همیشه عقب تر از جاهای دیگر هستند.

به نظر می رسد، از این سریال استقبال خوبی شد. دلیل این امر چیست؟

علت اصلی مدیریت صحیح بود. کارگردان کار آقای محمود معظمی با تبحر خاص خود به خوبی توانست فضای کار را طوری طراحی کند که همه بازیگران در ارائه توانایی های خود آزاد باشند.

با توجه به تلاش های ایشان من فکر نمی کنم کسی بد بازی کرده باشد. با توجه به انتقال حس درست از سوی "معظمی" به بازیگران، همه ما توانستیم تا حد امکان کار خود درست انجام دهیم.

خیلی از کارگردان ها با وجود داشتن نام و شهرت برای ساختن اثری فقط به فکر قرارداد بستن هستند که خوشبختانه معظمی جز این گروه نیست. امیدوارم با وجود دغدغه های شبانه روزی کارگردان ما شاهد یکی از ماندگارترین آثار تلویزیونی در ژانر خود باشیم. به طور قطع این سریال را نمی توان با کاری تاریخی مثل "مختارنامه" مقایسه کرد ولی به عنوان یک اثر ملودرام اجتماعی، ماندگار خواهد شد.

انگار خیلی هوای کارگردان کارتان را دارید!

دوستی و رفاقت من و "محمود معظمی" از زمان کارمان در مجموعه "خط قرمز" شروع شد و به معظمی به من گفت: که روزی می رسد که دوتایی با هم کار کنیم. زمانی که کار خود را در مجموعه "تکیه بر باد" آغاز کردم به "محمود معظمی" گفتم که یاد می آید که گفتی روزی با هم کار می کنیم و این روز همان روز است. برای افرادی که انگیزه و هدف شخصی را دنبال می کنند، احترام قائل هستم "محمود معظمی" نیز جز این افراد است.

از بازی در کنار بزرگان سینما و تلویزیون بگویید.

متاسفانه من با "فرامرز قریبیان" یک پلان بیشتر بازی نداشتم و او یکی از معدود بازیگرانی بوده که به لحاظ بازی و اخلاق حرفه ای همیشه از یک درخشش خاصی برخودار است. در کل در دنیای حرفه ای من همه نکته ها را از دریچه کارگردان می گیریم و اخلاق حرفه ای ایجاد می کند که من به اساتید حرفه بازیگری احترام بگذارم. چرا که معتقدم در کار بازیگری اساتید می توانند در فضا به جوانان تذکراتی را دهند و ما هم به عنوان نسل جوان این حرفه، پیشنهاداتی را برای آنان داشته باشیم.

یکی از افتخاراتم این است که پس از 17 سال بازیگری در سریال "رستگاران" با "آتیلا پستیانی" که 6 ماه استاد بازیگری من بود حضور داشته و تعامل خوبی را با هم ایجاد کردیم.

در آینده باز هم سراغ نقش مثبت خواهید رفت یا باز هم نقش منفی؟

نمی دانم! اما بهتر بود به جای بیان نقش منفی و مثبت، از کلمات قهرمان ضد قهرمان استفاده کنیم. استفاده از کلمات منفی و یا نقش های منفی و مثبت به دوران فیلم های فارسی سینمای ایران بر می گردد. در نظام جمهوری اسلامی ایران شخصیت منفی نمی تواند کاری را پیش ببرد و معتقدم این اصطلاحات برای گذشته بوده است.

رابطه شما با حوزه تئاتر چگونه است؟

سالی یک تئاتر را کار می کنم ولی با وجود مشکلاتی از قبیل پایین بودن دستمزدها و مشخص نبودن زمان اجرا، ترجیح می دهم در این عرصه کمتر حضور داشته باشم. برای یک تئاتر، ما مدت ها وقت و عمر خود را صرف می کنیم ولی در آخر، اجازه اجرا برای عموم داده نمی شود. عده ای از بزرگان تئاتر به سختی چراغ های سالن های تئاتر را روشن نگه داشته اند تا بگویند این حرفه پا برجاست.

و صحبت پایانی؟

بازی در سریال "تکیه بر باد" خاطرات بسیاری را برای من به همراه آورد و برای همه اعضای این تیم آرزوی موفقیت می کنم.

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 524
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 524
hellboy
11:54
جمعه 18 اسفند 1391


سيروس گرجستاني بازيگر توانايي است كه در سال‌هاي اخير در نقش‌هاي طنز توانست به خوبي با بينندگان تلويزيون ارتباط برقرار كند.


وي اصليت گيلاني دارد و در سال 1323 در شهر بندرانزلي به دنيا آمد، اول دبستانش را در رشت گذراند 8، 9 ساله بود كه به همراه خانواده به تهران كوچ كردند و در محله ناصر خسرو و كوچه مروي رشد و نمو كرد، او هنوز هم كه در دهه شصت زندگي‌اش است، دلش براي شمال كشور تنگ مي‌شود، مي‌گويد: (اگر هنرپيشه نبودم، قطعا حالا در شمال زندگي مي‌كردم، صفا و پاكي كه در آنجا وجود دارد مثال‌زدني است.)

 

ثمره زندگی مشترک او دو دختر است که در انگلیس زندگی می کنند

از زمان كودكي‌اش خاطرات بسيار زيادي دارد، (در آن زمان ويترين مغازه‌هاي لاله‌زار بسيار ديدني بود، بنابراين هميشه به پدر اصرار مي‌كردم كه فرصت بيشتري براي ديدن مغازه‌ها به من بدهد، يادم مي‌آيد يك كلاه‌فروشي بود كه كلاه‌هاي خيلي شيكي داشت، براي مثال كلاه‌فروشي (محمدزاده) را كاملا به ياد دارم، داخل مغازه يك پيرمرد خوش‌پوشي بود كه كه پشت ميز مي‌نشست كه مرا مجذوب خود مي‌كرد.)

  

سيروس گرجستاني 25 ساله بود كه به سال 1348 وارد اداره تئاتر شد و سپس نخستين تئاترش را در (سنگلج) بازي كرد. (آن زمان اين تئاتر متعلق به حرفه‌اي‌ها بود، پس از دو سال كه وارد اداره شدم، نخستين نمايشنامه‌اي كه كار كردم (سنگ و سورنا) نام داشت كه توسط همسر عباس جوانمرد كارگرداني مي‌شد.)

 

گرجستاني اعتقاد دارد كه در همه‌ حال بايد به بزرگ‌تر خود احترام گذاشت، (يك جوان تازه وارد اگر احترام به پيشكسوت را فراموش كند، بد است، من زماني كه سال 48 وارد اداره تئاتر شدم، يك جوان كم سن و سال بودم، اما وقتي نزد پيشكسوتاني مانند استاد انتظامي، علي نصيريان، جمشيد مشايخي و... مي‌رفتم، هميشه اصول را رعايت مي‌كرديم. احترام به بزرگ‌تر و استاد يك (فرهنگ) است و نبايد بر اثر گذر زمان به فراموشي سپرده شود، متاسفانه هستند در بين ما عده‌اي از هنرپيشگان كه به معروفيت رسيده‌اند و يك سري از مسائل مهم را فراموش كرده‌اند.)به هر حال تجربيات اين بازيگر خوب كشورمان مي‌تواند الگويي براي جوانان كشورمان باشد.

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 667
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 667
hellboy
11:51
جمعه 18 اسفند 1391


 

 

تاریخ تولد: 14 آبانماه 1359

 

 

 

محل تولد : تهران

 

در سینما ما معروف است که مسعود کمیایی به نوعی کاشف استعدادهای جوان است . این نکته جهت حضور ستارگان صاحب نامی که امروزه در سینمای ما جایگاه خاصی پیدا کرده اند ،کاملا هویدا است . تنها هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن دو نمونه از این سوپر استار های دهه اخیر سینمای ما بوده اند که با کلید طلایی کمیایی وارد دنیای اعجاب انگیز سینما شدند و هر چند استارت اولیه همراه توسط یک کارگردان و یا تهیه کننده زده می شود اما مسئله اصلی نوع و نگاه بازیگر به هنر و مقوله بازیگری است که خود باعث ماندگاری و یا اوفل او می شود . یکی از این استعدادهایی که نخستین بار در یکی از کارهای در خود توجه مسعود کمیایی فرصت حضور یافت شیلا خداد است . بازیگر جوان و مستعدی که بر خلاف ادعای بسیاری که علاقه مندی صرفشان به تئاتر قلمداد می کنند و مدعی خوردن خاک صحنه هستند ،کارش را بازی در فیلم های سینمایی شروع کرد ،بدون آن که پرونده ای از نقش های کوتاه از اپیزودهای تلویزیونی داشته باشد .

 

شیلا خداداد در 14 آبان ماه سال 1359 در تهران متولد شده و دارای مدرک مهندسی شیمی می باشد .

 

او اولین بار بازیگری را با بازی در فیلم اعتراض کیمیایی شروع کرد . اعتراض جولانگاه خوبی برای یک جوان با استعداد کم تجربه مانند شیلا بود و بازی در کنار کسانی چون داریوش ارجمند ،میترا حجار و محمد رضا فروتن تجربه خوبی برای او به شمار می رفت. مدتی بعد حمید لبخنده کارگردان معروف سریال در پناه تو که خود بازیگرانی چون پارسا پیروز فر و لیعا زنگنه را به سینمای ایران شناسانده بود برای فیلم جدیدش یعنی آبی در کنار هدیه تهرانی ،بهرام رادان و حسن جوهرچی از وجود شیلا خداداد بهره جست . شیلا در آبی نقش یک مادر جوان و بارداررا علی رغم سکانسهای محدود به خوبی ایفا کرد و همین مقدمه خوبی برای شناخته شدن وی در فیلم عیسی می آید علی ژکان تا در این فیلم هنرپیشه نقش اول زن باشد.

 

او در سال 82 در فیلم قلبهای نا آرام در نقش یک عروس به کارگردانی مجید مظفری و تهیه کنندگی امید نجیب زاده در نقش مقابل حمید خندان (خواننده) ظاهر شد اما فیلم به موفقیتی چندانی نرسید.

 

قاسم جعفری کاگردان خوش سلیقه صدا و سیما در یک اقدام بی سابقه در در تاریخ تلویزیون در دهه اخیر ،طرح یک سریال دو زبانه را به مرحله اجرا در آورد. سریال که از جذابیتهای خاص مردم هندوستان که همواره در کشور ما محبوبیت خاصی دارند استفاده کرد. ترکیب و تلفیق دو ملیت ،دو خانواده ،دو فرهنگ  و دو زبان و تکرار همان داستانهای قدیمی فیلم های هندی که دختر و پسری عاشق هم می شوند و خانواده ها مخالفند و ساز ناکوک می زنند و با سنگ اندازی مشکلات فراوانی بر سر راه دو دلدار ایجاد می کنند تولید شد.

 

نکته قابل توجه و در خور تحسین این سریال فرو رفتن ماهرانه و حرفه ای شیلا خداداد در قالب یک دختر نجیب زاده هندی است.ضمن این که با کوشش های مستمر و خالصانه زبان شناسی چون ایرج نوذری ،شیلا خداداد کاملا لهجه و گویشی هندی وار دارد می توان او را به عنوان یک دختر هندی تلقی کرد.

 

و اما بازی آخر او در فیلم ازدواج به سبک ایرانی به کارگردانی حسین فتحی  در کنار بازیگرانی مطرحی چون داریوش ارجمند فاطمه گودرزی ،دانیل هولمز،لادن طباطبایی ،محمد رضا شریفی نیا و حسام نواب صفوی نقش شرین را ایفا کرده است.

 

داستان از این قرار است که یک جوان آمریکایی برای شرکت در توری برای دیدن نقاط تاریخی ایران به آژانسی می رود که شیرین خانم (شیلا خداداد)در آن کار می کند و در همان نگاه اول ،مثل قصه های شاه پریان یک دل نه صد دل عاشق شیرین خانم می شود و دل به او می بازد . اما ماجرا به همین سادگی ها نیست حاج ابراهیم(داریوش ارجمند ) دختر به خارجی نمی دهد به خصوص از نوع آمریکایی اش باشد و حالا تازه کشمکش ها آغاز شده است...

 

 

شیلا خداداد در چهاردهم آبان ماه سال 1359 دریک خانواده کوچک و در شهر تهران به دنیا آمد.

 

 

 

او دوران تحصیل خود را با موفقیت سپری کرد و در سال 75 وارد دبیرستان شد . در دبیرستان در  رشته ریاضی فیزیک به تحصیل پرداخت و در سال 78 با معدل 17 فارق التحصیل شد و به دانشگاه راه یافت . در دانشگاه رشته  مهندسی فیزیک  را برگزید و در این رشته شروع به تحصیل کرد.

 

شیلا خداداد به طور کاملا اتفاقی توسط مسعود کیمیایی وارد عرصه سینما شد و در کنار بزرگان این رشته شروع به کار کرد.او تاکنون در فیمهای« اعتراض ، آبی ، عیسی می آید ، قلبهای ناآرام » و مجموعه تلویزیونی « مسافری از هند » ایفای نقش نموده . وی همچنین در رشته موسیقی نیز فعالیت دارد و در چند گروه موسیقی مشغول به کار است. ورزش مورد علاقه او فوتبال و والیبال ، وتیم مورد علاقه اش استقلال است

 


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 517
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 517
hellboy
11:43
جمعه 18 اسفند 1391



 

 

 

شبنم قلی خانی  در نوزدهم آبان سال 1356 در تهران به دنیا آمد، او دارای دیپلم ریاضی فیزیك است، در دانشگاه در رشته ی تئاتر قبول شد و گرایش طراحی صحنه را انتخاب كرد. چندی بعد در كنكور كارشناسی ارشد در گرایش كارگردانی تئاتر مشغول به تحصیل شد و هم اكنون فارغ التحصیل این رشته است، وی كارش را از سال 1375 با تئاتر آنتیگونه آغاز كرد و در سال 76 با همین تئاتر، در شهر تئاتر شهر بر روی صحنه رفت، اولین كار او باعث شد، وی با بازی در فیلم سینمایی «مریم مقدس» به كارگردانی شهریار بحرانی چهره شود. به سال 79 بود كه او یك شبه ره صد ساله پیمود، از دیگر فیلم های سینمایی كه او ایفای نقش كرد، می توان به یك الف ناقابل، عطش، جوجه اردك من و وعده دیدار اشاره داشت، همچنین او در مجموعه های تلویزیونی زیادی ایفای نقش كرده است كه از آن جمله می توان به «اولین شب آرامش» اشاره كرد ...

 

جمعه 19 آبان تولد این بازیگر توانای سینما و تلویزیون است، او بجز مدرك تحصیلی كه اخذ كرده، یك دوره آموزش گریم سینمایی و چهره پردازی زیر نظر استاد جلال الدین معیریان گذرانده و یك دوره آموزش فیلم نامه نویسی نیز دركلاس های حوزه هنری زیر نظر فریدون جیرانی دیده است، وی در حال حاضر غیر از بازیگری و كارگردانی فیلم در دانشگاه آزاد مشغول تدریس رشته تئاتر به دانشجویان است، وی در زمینه ساخت فیلم كوتاه هم فعالیت می كند، ابتدا فیلمی به نام «من تنها» را ساخت و سپس فیلم دیگری به نام «خونه» را كارگردانی كرد..

 

شبنم قلی خانی، در كنار مادرش در منطقه سعادت آباد تهران زندگی می كند، چرا كه سال ها پیش پدرش دارفانی را وداع گفته است.آخرین كاری كه از او در نوبت پخش است، اثر «اگر عشق نبود» به كارگردانی فیاض موسوی است، وی در این مجموعه نقش دختری به نام پریسان را ایفا می كند، پریسان دختری است كه می تواند با مشكلات به تنهایی كنار بیاید، او به عرفان رو می آورد و این معنویت در زندگی اش باعث می شود كه از پس مشكلات برآید.

 

همان طور كه گفتیم، قلی خانی در سال 82 پدرش را از دست داد و حالا با مادرش زندگی می كند، او فرزند سوم خانواده است، یك برادر و یك خواهر بزرگ تر از خود دارد كه هر دو متاهل و دارای فرزند هستند. او از لحاظ شخصیتی آدم جالبی است، آدم های مختلف را در زندگی به راحتی می تواند تحمل كند و به قول معروف زود از كوره در نمی رود، اما ناگفته نماند كه گاهی اوقات محیط كار و زندگی خسته اش می كند، با اینكه در قبال اطرافیان تحمل دارد، اما در رابطه با خودش این گونه نیست.

 

قلی خانی در مورد مجموعه اولین شب آرامش می گوید: «نقش آذر را دوست داشتم و از اینكه این نقش را بازی كردم راضی ام، آذر بر پایه احساساتش فكر نمی كرد و از روی منطق عمل می كرد، همان طور كه در مجموعه دیدیم كه او در روز ازدواج از «سفره عقد» بلند می شود و می رود، به نظرم آذر تصمیم درستی گرفت، او به حرف دلش گوش كرد.

 

علاقه او به «فرزاد» باعث می شود كه وارد زندگی علیرضا نشود تا او را بدبخت كند او می خواست مجبور نباشد تا یك عمر به طرف مقابل دروغ بگوید و وانمود كند كه دوستش دارد، اما خودش كس دیگری را در دل دوست داشته باشد. گرچه در آخرین لحظات به این فكر افتاد، اما تصمیم درست و منطقی همین بود.

 

قلی خانی درباره یك فیلم خوب می گوید: یك فیلم یا مجموعه ابتدا به فیلمنامه قوی بر می گردد، اگر چیزی غیر از آن باشد، اثر خوب در نمی آید... قلی خانی امروز 29 ساله شده كه برای یك بازیگر سن تجربه در سینما است، او خوشحال است كه در طول زندگی اش انسان مفیدی بوده است، دو مدرك تحصیلی، استاد دانشگاه، بازیگر قابل تئاتر، سینما و تلویزیون و از همه مهم تر انسانی است كه از حاشیه به دور است، جشن تولد شبنم را تلفنی به او تبریك می گوییم.

 



عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 497
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 497
hellboy
11:40
جمعه 18 اسفند 1391


لیلا اوتادی ( Leila Otadi ) در تاریخ ۱۴ مرداد ماه ۱۳۶۲ در محله ای به نام شمیران در تهران به دنبا آمد . لیلا اوتادی در رشته معماری داخلی تحصیل و فارق التحصیل شده است.

خانم لیلا اوتادی کار بازیگری خود را با بازی در فیلم چشمان سیاه به کارگردانی ایرج قادری آغاز کرد و به عرصه بازیگری وارد شد.

 

 

 

کارنامه بازیگری لیلا اوتادی :

 

 

 

سریال های لیلا اوتادی – Leila Otadi

  • مجموعه خونمردگی
  • مجموعه آخرین گناه
  • مجموعه مهر و ماه
  • مجموعه اشک هاولبخندها (حسن فتحی)

 

 

 

 

تله فیلم های لیلا اوتادی – Leila Otadi

  • تله‌فیلم گوشه نشینان (سیروس مقدم)
  • تله‌فیلم بیرون از بهشت
  • تله‌فیلم همان روز (علیرضا امینی)
  • تله‌فیلم خواب بد (منوچهر هادی) (۱۳۸۸)

 

 

 

 

فیلم های سینمایی لیلا اوتادی – Leila Otadi

  • ۱۳۸۹ اخراجیها ۳ (مسعود ده نمکی)
  • ۱۳۸۹ دردسر بزرگ (مهدی گلستانه)
  • ۱۳۸۹ پیتزا مخلوط (حسین قاسمی جامی)
  • ۱۳۸۸ به دنبال خوشبختی (بهمن گودرزی)
  • ۱۳۸۸ عروسک (ابراهیم وحیدزاده)
  • ۱۳۸۸ باغ قرمز (امیر سماواتی)
  • ۱۳۸۸ آدم‌کش (رضا کریمی)
  • ۱۳۸۷ پسر آدم، دختر حوا (رامبد جوان)
  • ۱۳۸۷ حرکت اول (فرهاد نجفی)
  • ۱۳۸۷ دعوت (ابراهیم حاتمی کیا) اپیزودی که اوتادی در آن بازی کرد، اکران نشد.
  • ۱۳۸۶ زن‌ها فرشته‌اند (شهرام شاه حسینی)
  • ۱۳۸۵ چهار انگشتی (سعید سهیلی)
  • ۱۳۸۵ فیلم کوتاه فرش و فرشته از مجموعه فرش ایرانی
  • ۱۳۸۵ قصه دل‌ها (هوشنگ درویش‌پور، حسن کیاده)
  • ۱۳۸۴ چپ دست (آرش معیریان)
  • ۱۳۸۳ بید مجنون (مجید مجیدی)
  • ۱۳۸۱ چشمان سیاه (ایرج قادری)


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 976
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 976
hellboy
11:36
جمعه 18 اسفند 1391


 

گلزار اصلا آمده بود که معروف بشود و همین طور هم شد چه زمانی که در گروه آریان به عنوان گیتاریست فعالیت میکرد و چه بعد از آن که به صورت حرفه ای به سینما پیوست.

 

 

این قادری بود که گلزار را پسندید و سام و نرگس را براساس فیلمی قدیمی در سال 78 ساخت و از حضور او استفاده گرد.

 

 

گلزار در سال 1354 متولد شد و فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی است.

 

 

پس از سام و نرگس که در آن نقش جوانی را بازی می کرد که در آستانه اعدام مورد عفو قار می گیرد . برای بازی در زمانه به کارگردانی حمید رضا صلاحمند (79) انتخاب می شود که یک اثر فوق العاده ضعیف بود . بالای شهر پایین شهر (80) ساخته اکبر خامین هم یک اثر شکست خورده بود و گلزار همچنان به خاطره چهره و جنجالهای مطبوعاتی اش مورد توجه قرار می گیرد تا بازی هایش در آثار سینمایی ، اما فریدون جیرانی با شام آخر در سال 80 موفقیت بهتری برایش فراهم می کند فیلم با بازی کتایون ریاحی گلزار و هاینه توسلی به فروش فوق العاده ای دست پیدا می کند .در این فیلم بود که بازی گلزار برای اولین بار جدی گرفته می شود. پس از آن در سال 81 همزمان در سه فیلم ظاهر می شود چشمان سیاه همکاری دوباره او با ایرج قادری به شمار می رفت که تنها به صرف گیشه ساخته شده بود و با داشتن مهره ای همچون گلزار که آن سالها در اوج شهرت قرار داشت ، هم به این مهم تا اندکی دست می یابد.

 

 

زهر هم عسل هم تجربه جوانی به نام ابرهیم شیبانی بود .اما بر خلاف این دو کارکه جنبه تجاری اشان بر جنبه های هنری می چربید بوتیک حمید نعمت ا... هم بازی می کند . فیلم یک داستان اجتماعی را دنبال می کرد درباره دختری (گلشیفته فراهانی ) که آرزوهای طول و درازی در سر دارد و در این میان با پسری آشنا می شود (گلزار)که در بوتیک کار می کند ، آشنایی آنها باعث می شود تا به درون خواسته های جوانی نقب بزنیم که حق خود را از اجتماع پیرامونشان می خواهند اما تاوانی که می پردازند سنگین است.بازی گلزار در این فیلم پخته تر نشان می دهد او اگر فرصتهایی لازم در اختیارش قرار بگیرد می تواند مهره مو ثری  باشد.

 

 

حضور فیزیکی گلزار این بار نه تنها صرف زیبایی نیست بلکه روند داستان کمک شایانی می کند . از طرفی خارج از دنیا  سینما اتفاقاتی چند برای او پیش می آید ، جنجالهای پیرامون کار و زندگی اش دست به نشریات شایعه پرداز بالا می گیرد ، از ادامه فعالیتها ی تبلیغاتی وی جلوگیری به عمل می آید . و در ضمن پس از کش و قوسهایی از گروه آریان جدا  می شود .

 

 

سال 82 در دو فیلم کما کنار امین حیایی بازی خوبی ارائه می دهد و اکران  13 گربه روی شیروانی که از مضمون و ساختار بسیار متفاوت در سینمای فانتزی بهره می برد ، همراه می شود با رفتن او از ایران ، شایعاتی قوت می گیرند مبنی بر این که دیگر باز نمی گردد ، اما پس از مدتی می آید ولی دیگر شایعات کار خود را کرده بودند .

 

از ادامه فعالیتهای بازیگری وی ممانعت به عمل می آید و آخرین بازی اش در گل یخ ساخته کیومرث پور احمدی پس از مدتها توقیف در سال 84 به نمایش در می آید که با استقبال خوبی همراه می شود .

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 511
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 511
hellboy
11:33
جمعه 18 اسفند 1391


الناز شاكردوست در سال 1363 در يكي از محله هاي تهران چشم به دنيا گشود..در دوران دبستان عاشق بازيگري شد.دانشجوي تئاتراز دانشكده هنرو معماري دانشگاه تهران است. كلا انساني عجيبي است.. عاشق فوتبال است شبيه بازيگري ! مادر خود را بسيار دوست دارد. و عجيب ترين نكته در زندگي او دوست صميمي اوست.

مدرک تحصیلی: دانشجوي تئاتر از دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد تهران
با بازی در فیلم « گل یخ » ساخته کیومرث پوراحمد به سینما آمد و ظرف کمتر از یک سال در پنج فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. تفاوت بازی او در دو فیلم « گل یخ » و « مجردها » نشان از توانایی های او دارد.
شاکردوست در « بی وفا » اولین ساخته منتقد قدیمی سینما - اصغر نعیمی - بهترین بازی کارنامه سینمایی اش را به نمایش گذاشت. 

 


 

بله دوست صميمي او گوهر خير انديش است كه حداقل 30 سال از او بزرگتر است.به طور اتفاقي وارد سينما شد.به گفته كيومرث پوراحمد وقتي دنبال يك بازيگر حدودا 20 ساله ميگشته كه الناز رو ديده و از بازي وي كه در ان موقع در تئاتر بازي مي كرده خوشش امده و او را در فيلم گل يخ به عنوان بازيگر نقش اول بازي داده است. بازي هاي مختلف و نقش هاي مختلف كه از او ديديم او را يك بازيگر باهوش و با استعداد معرفي كرده است. بازي هاي متفاوت نظير يك دختر پولدار در عروس فراري ... يك دختر شل و ول در مجردها(واقعا فوق العاده بود).. يك دختر نسل سومي در چه كسي امير را كشت (بازي او در اين فيلم عالي بود..بسيار بهتر از نيكي كريمي . مهناز افشار و...)و بازي بسيار زيباي او در فيلم بي وفا(به عنوان يك دختر پايين خيابوني كه عمرا هيچ بازيگري نمي تونست اين نقش را به اين خوبي بازي كن).در اين سه سال و تا سن 22 سالگي بازي در 11 فيلم يك امار فوق العاده براي يك بازيگر است.منتقدين بسياري از همان اول از بازي او تعريف كرده اند.

حتي هنرمنداني مانند مرحوم منوچهر نوذري از بازي وي تعريف كرده اند.همچنين مهدي فخيم زاده كارگردان خوب كشورمان عنوان كرده است كه الناز شاكردوست به زودي بهترين بازيگر سينماي ايران خواهد شد

 


 

 

مجموعه آثار:

 

- گل یخ (کیومرث پوراحمد - 1383)
- مجردها (اصغر هاشمی - 1383)
- عروس فراری (بهرام کاظمی - 1383)
- چند می گیری گریه کنی؟ (شاهد احمدلو - 1384)
- قتل آن لاین (مسعود آب پرور - 1384)
- چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور - 1384)
- بی وفا (اصغر نعیمی - 1385)
- قاعده بازی (احمدرضا معتمدی - 1385)
- کارناوال مرگ (رضا اعظمیان - 1385)
- خدا نزدیک است (علی وزیریان - 1385)

 

جشنواره ها و جوایز:
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از نهمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « مجردها » - 1384
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از دهمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « چه کسی امیر را کشت؟ »

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 482
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 482
hellboy
11:29
جمعه 18 اسفند 1391


پدرش کارمند صنایع دفاع بود و روز وشب برای رتق وفتق امور روزمره  کار می کرد وباز هشتش گرو نهش بود

   پدرومادر او اصالتاً قائم شهری هستند(یه جورایی باهاش هم استانی شدیم) اما خود او در تهران به دنیا آمد و چون پدرش کارمند اداره دفاع بود در همان مجتمع های صنایع دفاع زندگی میکردند ودر محله پارچین ورامین دوران کودکی را گذراند.

  وضعیت مالی خوبی نداشتند به طوری که او تمتم مسیر منزل تا محل تمرینات را با اتوبوس شرکت واحد که تنها پول بلیط آن را داشت میرفت.

در سوم ژوئن هزار نهصدوهفتادوهفت(13/3/55)در یک شب بهاری چشم گشود.

قبل از او یک دختر و بعد اونیز دختری دیگر و فرزاد هم آخرین فرزند این خانواده بود.

  دوخواهرزاده به نام های نگین و فرشته دارد وبه خواهرانش بسیار وابسته است؛و در مورد فرزاد نیز خود فرزاد میگوید):اگر یک روز حداقل تلفنی با هم حرف نزنیم شبمان روز نمیشود)

  اولین قرارداد رسمی اش با تیم نوجوانان کشاورز300هزار تومان وماهی5هزار تومان و آخری هم با استقلال که سفید امضا کرد.

  او و فرزاد برعکس دیگران اهل صغرسنی نبوده بلکه پدرشان شناسنامه ی آنهارا یکسال بزرگتر گرفت تا زود تر به مدرسه بروند ولی چه مدرسه ای! پدرو مادرش راضی نبودند که او فوتبال را حرفه ای دنبال کند و پدرش همیشه میگفت:(این فوتبال به درد تو نمیخورد بچسب به درست تا برادرت هم از تو یاد بگیرد!) اما او با اثرار آنها را راضی کرد و پس از مدتی اجازه فرزاد را هم گرفت تا یکی دیگر از برادران فوتبال ما را تشکیل دهند.

  حدودا سه سال پیش زمانیکه پروین سرمربی پرسپولیس بود پروین علنا اعلامکرد:(تنها کسی که حق پوشیدن پیراهن شماره7پرسپولیس را دارد او است)

و اوهم برای بستن قرار داد به باشگاه پرسپولیس رفت و ناصر خان حجازی هم اعلام کرد:(اگر او طلا هم باشد دیگر نمی خواهمش)اما او هرگز راضی نشد با خودش کنار بیاید چه برسد با میلین ها هوادار.

  نرفتن به پرسپولیس و ماندن در استقلال را بزرگترین تصمیم درس زندگی ورزشی اش میداند و هیچ علاقه ای به یاقی شدن ندارد و اکنون هم به ختطر استقلال و هوادارانش به ایران برگشته و کلی شرایط مالی خوب را از دست داده وهیچگونه شرط مالی برای باشگاه نذاشته!

  الگوی خارج از فوتبالش دایی بوده وهمیشه خواسته پشتکار او را داشته باشد در فوتبال هم مجی نامجو مطلق الگوی او است البته حمید استیلی نیز در رشت فوتبال او بسیار تاثیر گذار بود.

واما همسرش؛ او با همسرش در یک شرکت هواپیمایی  هنگامیکه برای تهیه بلیط رفته بود آشنا و این سرآغاز یک زندگی شیرین بود(همسر او یکی از کارمندان اصلی آن شرکت بود)


  زنگی شیرینی که با تولد دختری زیبا شیرین ترشد؛ دختری که پدرش نام او را تیام گذاشت.

تیام در 30/7/83(1/8/83)به دنیا آمد تا عزیزدردانه بابا شود و قسم اول او(به جان تیامم)

  واما تولدی کاکل پسری این زندگی را شیرین تر کرد. پسری به نام امیر بردیا

امیر بردیا در 9/3/87 به دنیا آمد تاهم ماه پدر شود وشاید ادامه دهنده راه او!

 

 

 

نظرات او در بارهی ای کلمات نیز خواندنی است:

 

 

 

 

 

ناصر حجازی:محبوب هواداران استقلال

 

 

امیرقلعه نویی:هوادارا دوستش دارند

 

 

غلامرضا عنایتی:مهاجم گلزن

 

 

اکبر عبدی:هنر پیشه هزار چهره

 

 

علی پروین:سلطان پرسپولیسی ها

 

 

فرزاد مجیدی:برادر خوشتیپ خودم

 

 

افشین قطبی:مربی با کلاس ودانش

 

 

فرهاد کاظمی:مربی جسور

 

 

فتح الله زاده:فقط مدیرعاملی بهش میاد

 

 

علیرضا نیکبخت:حیف شد که از استقلال رفت

 


ازخصوصیات فرهاد محبوب قلبها:
متولد 13/3/1355
۱۷۹سانتيمتر قدو ۷۳کیلوگرم وزن
همسرش ازپرسنل اصلی شرکت هواپیمایی بودکه هنگامی که برای تهیه ی بلیط اقدام کرده بودبااو آشنا میشود.
متاهل وصاحب دوفرزند است.
دخترش تیام متولدسال 30/7/1383وپسرش امیربردیا متولد9/3/1387میباشد.
نام تیام راخودش انتخاب کرد ونیز علاقه ی خاصی نسبت به اودارد.
تولددخترش رابهترین رخداد زندگیش ذکر میکند وهمیشه قسم اولش نام اوبوده وهست.
همه ي تلاشش رو مي كنه تا تيام وامیربردیا  توي زندگي آرامش داشته باشند و هميشه ميگه تيام همه ي زندگي منه.
شهرت رو زماني دوست داره كه بين مردم محبوب باشه.
به مارک اعتقادنداره بیشترروی ظاهراجناس وچیزی که از همون اول دلش میخواد خریدمیکنه.وبااین وجو فوق العاده خوشتیپه
چهار ماشین دارد وماشین موردعلاقه اش بی ام و مدل تیپ هفت که هم اکنون همراه(( بنتلی)) 2008وی درامارات ونیز دوماشین دیگرش(پرادوو بنز مشکی او)درایران است.
بهترین خاطره اش سفرش به کربلا همراه باتیم پاس بوده.
کتاب خودش(شیرین وفرهاد )رادوست دارد.
از ویژگیهای منفی اش که خود اونیز به آن اشاره میکند عدم توانایی اش در برقراری ارتباط با دیگران است.
مثل هرانسان دیگری از دروغ متنفر واما فردی صبور است.
عاشق فیلم وسینما رفتن است وهنرمندمحبوبش امین حیایی وبهرام رادان اشت.
موسیقی لایت وآرامش بخش رامیپسندد.
خواننده ی محبوبش شادمهراست.
از میان باشگاه های خارجی به اینتر ومیلان علاقه مند است


افتخارات :
 صعود به جام جهاني 98 فرانسه همراه با تيم ملی -
  قهرماني با استقلال در ليگ نهم -
 قهرماني با بهمن در ليگ -
 قهرماني آسيا با العين -
 قهرماني در ليگ امارات با الاهلي -
 قهرمانی جام حذفی با استقلال-
 -بهترين بازيکن خارجي ليگ امارات و آقاي گل ليگ امارات را نيز به دست آورده و با 107 گلي که در ليگ امارات زده بهترين گلزن خارجي اين ليگ به حساب مي آيد . ديگر خارجي هاي حاضر در اين ليگ هنوز نتوانسته اند رکورد اورا بشکنند
- نایب قهرنانی در آسیا با استقلال

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 629
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 629
hellboy
11:27
جمعه 18 اسفند 1391

 



 

متولد 1350
مدرک تحصیلی: دیپلم

- فعالیت هنری را با بازی در تئاترهای مدرسه ای آغاز کرد و پس از پایان تحصیلات با فیلم وسوسه جلوی دوربین رفت.

- اما نخستین حضور جدی اش بازی در فیلم عروس بود.

- در چهل و یکمین جشنواره سن سباستین (اسپانیا، 1992) برای بازی در سارا جایزه بهترین بازیگر زن را بطور مشترک دریافت کرد و در همین سال برای همین فیلم (باز هم بطور مشترک) از جشنواره سه قاره نانت فرانسه جایزه گرفت.

- در دوره های مختلف جشنواره فجر برای بازی در فیلمهای عروس، سارا، پری، روانی و دوزن کاندید بوده است.

- او به خاطر بازی در فیلم دوزن جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره تائورمینا (ایتالیا، 1999) دریافت کرد.

- او فیلم کوتاه « داشتن و نداشتن » را هم کارگردانی کرده است.

- او برای بازی در فیلم نیمه پنهان از بیست و پنجمین جشنواره فیلم قاهره جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرد.

- پس از ده سال نامزدی برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر از دوره های مختلف جشنواره فیلم فجر، سرانجام در بیست و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر نیکی کریمی برای بازی در فیلمهای واکنش پنجم و دیوانه ای از قفس پرید این جایزه را دریافت کرد.

مجموعه آثار:

- وسوسه (جمشید حیدری، 1368)

- عروس (بهروز افخمی، 1369)

- ردپای گرگ (مسعود کیمیایی، 71 - 1370)

- سارا (داریوش مهرجویی، 1371)

- پری (داریوش مهرجویی، 1373)

- بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمی کیا، 1374)

- سایه به سایه (علی ژکان، 1374)

- برج مینو (ابراهیم حاتمی کیا، 1374)

- روانی (داریوش فرهنگ، 1376)

- جهان پهلوان تختی (بهروز افخمی، 1376)

- بازیگر (محمدعلی سجادی، 1377)

- دوزن (تهمینه میلانی، 1377)

- سیب سرخ حوا (سعید اسدی، 78 - 1377)

- دختران انتظار (رحمان رضایی، 1378)

- نسل سوخته (رسول ملاقلی پور، 1378)

- هزاران زن مثل من (رضا کریمی، 79 - 1378)

- نیمه پنهان (تهمینه میلانی، 1379)

- دیوانه ای از قفس پرید (احمدرضا معتمدی، 81 - 1380)

- بر باد رفته (صدرا عبداللهی، 1381)

- واکنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381)

- باج خور (فرزاد مؤتمن، 1382)

- پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان، 1383)

- ستاره ها - جلد دوم: ستاره است (فریدون جیرانی، 1384)

- نوک برج (کیومرث پوراحمد، 1384)

- شام عروسی (ابراهیم وحیدزاده‏، 1384)

- سه زن (منیژه حکمت، 1385)

- زن دوم (سیروس الوند، 1385)

- جعبه موسیقی (فرزاد موتمن، 1385)


به عنوان کارگردان:

- داشتن و نداشتن (مستند، 1381)

- یک شب (1383)

- چند روز بعد (1385)

جشنواره ها و جوایز:

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « سارا » - 1371

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از نهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « عروس » - 1369

- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم های « دیوانه ای از قفس پرید » و « واکنش پنجم » - 1381

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « پری » - 1373

- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « روانی » - 1376

- تقدیر شده از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « دو زن » - 1377

- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « واکنش پنجم » - 1382

- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از پنجمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « نیمه پنهان » - 1380

- بهترین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « دو زن » - 1378- سومین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نسل سوخته - 1379

- سومین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نیمه پنهان » - 1380

- چهارمین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « دیوانه ای از قفس پرید » - 1382

 


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 454
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 454
hellboy
11:24
جمعه 18 اسفند 1391

نام : نیما
نام خانوادگی : شاهرخ شاهی
تاریخ تولد : ۱۷ مرداد ۱۳۶۰

با بازی در نقش امیرعلی در فیلم مکس به سینما آمد. اما سه سال طول کشید تا با بازی در نقش اول فیلم پارک وی بدرخشد و مهارت های بازیگری خود را ثابت کند.
در تهران به دنیا آمده و بزرگ شده ی ولنجک است الان هم در ولنجک زندگی می کند.

یک خواهر بزرگتر ازخودش دارد به نام نیلوفر .
در رشته مهندسی عمران دردانشگاه تهران تحصیل می کند و امسال فارغ التحصیل می شود .
نیما شاهرخ شاهی از بازی امین حیایی خوشش می آید.
معتقد است حق پارک وی در جشنواره پایمال شد.
فیلم کافه ستاره را دوست دارد.
عاشق هیجان سینماست .
سربازی نرفته است .
عامل فروش پارک وی را فریدون جیرانی می داند.
در خانواده تحصیل حرف اول را می زده برای همین فکر نمی کرده بازیگر شود .
عاشق بازیگری است ولی منتظر نقش خوب می ماند .
آرزویش کاربا کارگردانان صاحب نام است.
عاشق فیلمهای ترسناک است.
فیلمنامه ی پارک وی را از۱۲ شب تا ۴ صبح یکسره خواند.
عاشق صدای دوربین ۳۵ میلیمتری است .
اغلب شبکه های ماهواره ای از او به عنوان خواننده یاد می کنند.
سریال راه بی پایان را دوست دارد و هر هفته دنبال می کند.
در ساختمان سازی فعال است و نیاز مالی به بازیگری ندارد.
در دسترس بودن را دوست ندارد.
هرچند وقت یک بار آرایش مو و صورتش را تغییر می دهد .
معمولا سعی می کند در هر شرایطی عاقلانه تصمیم بگیرد .
نقش کوهیار در پارک وی را خیلی حسی بازی کرده است .
متاهل است .

نیما شاهرخ‌شاهی در سینما یک بازیگر باتجربه است که در طول ۸ سال در این عرصه جایگاه خوبی هم پیدا کرده اما حضورش در تلویزیون هم می‌تواند سرآغازی برای طی کردن مسیر جدیدی در کارنامه حرفه‌ای‌اش باشد.
این شب‌ها او با سریال فاصله‌ها (حسین سهیلی‌زاده)‌ مهمان تلویزیون است و درست پس از پایان این سریال و شروع ماه رمضان با مجموعه ملکوت (محمدرضا آهنج)‌ مهمان خانه‌ها خواهد بود. به هر حال همه اینها بهانه‌ای شد برای یک گفتگو…
روزی که برای گفتگو با نیما شاهرخ‌شاهی قرار گذاشتیم، سر صحنه مجموعه ملکوت بود و فرصت کوتاهی که گروه برای استراحت داشت، مجالی شد برای پرسش‌های ما و جواب‌های او.
از حضور و نقشی که در مجموعه ملکوت داری برایمان بگو.
مجموعه هنوز پخش نشده و توضیح زیادی نمی‌توانم بدهم. نقش سامان، نوه حاج فتاح (با بازی محمدرضا شریفی‌نیا)‌ را بازی می‌کنم که طی داستان دچار یک ارتباط عاطفی می‌شود و اتفاقاتی در این میان رقم می‌خورد.
ملکوت اولین مجموعه مناسبتی است که در آن حضور داری؟
بله، ولی ۳-۲ مجموعه‌ای هم که در آن بازی داشته‌ام مجموعه‌های روتین و تقریبا هر شبی بودند؛ شمس‌العماره که به عنوان مهمان حدود یک هفته در آن حضور داشتم، فاصله‌ها که در حال حاضر پخش می‌شود و بعد هم مجموعه ملکوت.
تا آنجا که می‌دانم قصه ملکوت ماورایی است. طی سال‌های اخیر بخصوص در مجموعه‌های مناسبتی زیاد از این گونه سوژه‌ها برای ساخت سریال استفاده شده است. فکر می‌کنی ملکوت چه ویژگی متمایزی نسبت به آثار سال‌های اخیر قرار است داشته باشد؟
شاید بهتر باشد راجع به چیزهایی که وجود داشت و مرا برای حضور در این مجموعه به خود جذب کرد‌ صحبت کنیم؛ فیلمنامه خوب، گروه خوب و کارگردانی خوب.
تصویربرداری سریال فاصله‌ها ادامه دارد و شما همزمان در سریال ملکوت هم بازی دارید. این نوع کار کردن سخت نیست؟
ترجیح می‌دادم که این اتفاق نیفتد، چرا که گریم من در این دو مجموعه یکسان است. صبح یک نقش بازی می‌کنم و شب یک نقش، ولی الان خوشحالم و به نظرم اتفاق بسیار خوبی بود.
دوست داشتم در یک مجموعه مناسبتی کار کنم. از الان هم می‌توانم به جرات این قول را بدهم که این مجموعه بهترین سریال ماه رمضان خواهد بود. ‌‌ تداخلی که در ضبط دو مجموعه وجود داشت، سختی‌هایی را نیز به همراه داشت ولی خوشحالم که بازی در ملکوت را قبول کردم. حرف شما را قبول دارم. مجموعه‌های ماورایی این سال‌ها زیاد ساخته و پخش شدند، ولی نوع خاص استفاده از پرده کروماکی و جلوه‌های ویژه‌ای که در این کار استفاده شده، سریال ملکوت را خاص و متمایز می‌کند.
بازی در سینما را با فیلم مکس (سامان مقدم)‌ آغاز کردی. بعد از آن تقریبا همیشه نقش‌های منفی را به عهده گرفتی. چه دلیلی باعث شد به سمت این نقش‌ها گرایش پیدا کنی؟
اکنون داریم قسمت ۸ مجموعه ملکوت را تصویربرداری می‌کنیم. تا حدودی می‌دانم که قرار است ادامه نقش سامان چگونه باشد، با توجه به این که هنوز فیلمنامه کامل نشده است ولی تا به اینجا سامان را خیلی منفی نمی‌بینم.
سعی من همیشه این بوده که هر نقشی را متفاوت از دیگری بازی کنم، مخصوصا اگر نقش منفی باشد. بعد از این که فیلمنامه را می‌خوانم، اگر حس کنم که نقش، نقش منفی است، در ذهن خود آن را درجه‌بندی می‌کنم. هر نقش منفی برای من ۱۰ درجه دارد که بر حسب نقش میزان منفی بودن را در آن کاراکتر لحاظ می‌کنم. سعی و تلاشم این است که نقش‌های منفی‌ام هیچ کدام شبیه به هم نباشد. این طبیعی است که هیچ کس دوست ندارد ‌ نقش اش صد در صد منفی باشد. من هم معمولا با کارگردان صحبت می‌کنم و نقش را تا جایی پیش می‌برم و منفی‌سازی می‌کنم که به من جای دفاع هم بدهد. در نوع بازی‌ام به این مساله معتقدم که نقش حتی اگر منفی است، باید جوری ساخته و پرداخته شود که تماشاگر مواقعی هم به او حق بدهد و پیش خودش بگوید شاید شرایط جوری بوده که فلان شخصیت مجبور شده این کار را بکند. من جای دفاع برای نقشم می‌گذارم، چون از نقش‌های کاملا منفی با نمادهای خاص خیلی خوشم نمی‌آید.
به همین دلیل است که مخاطب امروزی نقش یکدست سیاه با تمام عناصر منفی را دیگر نمی‌پذیرد، چون یک نقش زمانی قابل باور است که مخاطب بتواند نمودی بیرونی و عینی برای آن پیدا کند.
این نکته هم مهم است، وقتی یک شخصیت قرار است مثلا در یک مجموعه ۳۰ قسمتی معرفی شود، فرصت برای ارائه زیر و بم شخصیتی او وجود دارد ولی این اتفاق در یک فیلم سینمایی ۹۰ دقیقه‌ای خیلی سخت‌تر می‌شود چرا که دیگر فرصتی نداریم که بخواهیم وارد جزئیات قبل و بعد آن شخصیت شویم و شاید به قول شما اینجا‌غلو شخصیتی بیشتر اتفاق می‌افتد.
سامان در سریال ملکوت چقدر با شخصیت ساسان در سریال فاصله‌ها متفاوت است؟
ساسان شخصیتی خاکستری است ولی سامان به سمت مثبت بودن گرایش بیشتری دارد. با صحبتی که با محمدرضا آهنج، کارگردان سریال «ملکوت» داشتم، به این نتیجه رسیدیم که سامان باید برای سیر به سمت منفی بودن یا منفی شدن روال منطقی و باورپذیری داشته باشد تا بیننده هم بتواند با او ارتباط برقرار کند ولی ساسان فاصله‌ها به لحاظ سیر اتفاقاتی که بر او حادث شده، از همان ابتدا به بیننده خاکستری معرفی می‌شود.
با توجه به تجربه‌ای که هم در تلویزیون و هم در سینما دارید، چقدر حضورت را در این دو متفاوت و شاید بهتر و برتر از دیگری می‌بینید؟
نمی‌خواهم راجع به آسان‌تر بودن بازی در سینما یا تلویزیون بگویم، چون راحت نمی‌شود به این سوال جواب داد. اصولا من آدم بی‌حوصله‌ای هستم. یکی از دلایلی هم که در سینما فعالیت داشتم، این بود که یک کار در ۳۵ ـ۳۰ روز تمام می‌شود؛ ولی در سریال حدود ۶ ـ ۵ ماه درگیر هستی، پس برای من مهم است که در چه گروهی دارم کار می‌کنم. در چند ماه گذشته اتفاقات جالبی برایم افتاد، مثلا طی یک شبانه‌روز حدود ۱۲ سکانس گرفته شد و من ۱۰ بار تعویض لباس داشتم. این اتفاق سخت مخصوصا در مورد سریال‌های روتین بیشتر به چشم می‌آید. اتفاقی که در سینما می‌افتد، این است که اگر کاری پیش‌تولید قوی داشته باشد، طی یکی‌ دو ماه فرصت داری دیالوگ‌هایت را حفظ ‌ و بازی کنی. حتی دیالوگ‌ها هم در سینما مال خودت است، ولی در سریال می‌بینی که چند برگه دیالوگ به تو داده می‌شود و تو فقط زمان محدودی داری، باید آنها را حفظ کنی و جلوی دوربین بروی. تجربه بازی در سریال برای من سخت‌تر بود، اما خب وسوسه عجیبی در من انداخت. من حدود یک هفته در مجموعه شمس‌العماره حضور داشتم، ولی دقیقا ۲ روز بعد آن ۲ تا سینمایی پیشنهاد داشتم و ۲ تا سریال. «فاصله‌ها» با چند قسمت پخش بازخورد خوبی داشته و جدای از همه نقش‌هایی که در سینما بازی کردم و عقیده دارم بعضی از آنها نقش‌های خوبی هم بوده، برایم جالب است که بعد از ۵ الی ۶ قسمت پخش مجموعه فاصله‌ها، همه در خیابان، مرا‌ به اسم ساسان صدا می‌زنند.
مدتی از سینما و تلویزیون فاصله گرفتید و بازگشتتان به دنیای بازیگری توام شد با همزمانی سریال‌های فاصله‌ها و ملکوت و در سینما هم لج و لجبازی و دموکراسی تو روز روشن. این پرکاری چگونه شکل گرفت؟
اول بهتر است راجع به این صحبت کنیم که چرا نبودم و چرا الان هستم. خیلی وقت بود از این صحبت‌ها نکرده بودم و الان که فرصت خوبی است، می‌توانم مفصل حرف بزنم.
فیلم‌های اول و دومی که بازی کردم هم فیلم‌های خوبی بود و هم کارگردان‌های خوبی داشت. طی این سال‌ها، مشاورینی داشتم که به من یادآور می‌شدند‌ چون ورودم با کارگردان‌های معروف و خوبی بوده، پس باید دقت بیشتری در انتخاب نقش‌هایم داشته باشم. بعد از فیلم دایره زنگی خیلی نقش‌ها را رد کردم. آن موقع دلایل خاص خودم را داشتم، اما بعد متوجه شدم دیگر تهیه‌کننده‌ها به این فکر نمی‌کنند که کدام بازیگر کم‌کارتر یا پرکارتر یا گزیده‌کار‌تر بوده است. الان ملاک حضور و انتخاب بازیگران برای فیلم‌ها و مجموعه‌ها این است که کدام بازیگر روی جلد مطبوعات است. بعد فکر کردم که با کناره‌گیری من، خیلی آدم‌های دیگری وارد می‌شوند، بنابراین تصمیم گرفتم فعالیت خودم را دوباره آغاز کنم. شاید قبل از شمس‌العماره حدود ۷ تا کار انجام داده بودم، ولی بعد از شمس‌العماره تا الان شاید ۲۰ روز تعطیلی هم نداشتم. ۷ تا کار سینمایی انجام دادم و ۲ تا سریال. مقداری حساسیتم را پایین آوردم. این به این معنا نیست که هر کاری را قبول کنم، اما سعی‌ام بر این است که با حضور بجاتر و معقول‌تر هم تجربه کاری‌ام را بالاتر ببرم و هم میزان پیشنهاداتم بیشتر شود. حضور همزمان یک بازیگر در چند فیلم و سریال می‌تواند خطرناک هم باشد. همزمانی چند کار باعث می‌شود بازیگر زیاد دیده شود، اما اگر کارهایش پشت سر هم پخش شود، حضور مستمر او را ثابت می‌کند.
انگار تصمیم دارید در تلویزیون بیشتر فعالیت داشته باشید.
بله. برای ۲ سریال دیگر هم قرارداد بسته‌ام که ان‌شاءالله در آنها بازی خواهم کرد.
بنابراین می‌توان گفت یک‌سری از ملاک‌هایت برای انتخاب نقش تغییر کرده است.
بله. الان اولین چیزی که برای من مهم است، فیلمنامه خوب است؛ چه در سینما و چه در تلویزیون، چراکه به عقیده من سینما و تلویزیون دارند در یک راستا حرکت می‌کنند و یک سطح می‌شوند. الان واقعا سینما دارد در مسیری حرکت می‌کند که اگر در سال ۷۰ فیلم سینمایی تولید می‌شود، ۵۰ تای آن در حدی است که من آنها را واقعا نمی‌پسندم. وقتی در فیلم‌هایی مانند مکس و دایره زنگی بازی می‌کنم، نشان‌دهنده این است که تعریف ویژه‌ای از فیلم کمدی دارم. البته این را هم بگویم پیش‌تولید طولانی فیلم «۷ دقیقه تا پاییز» شانس حضور در فیلم «درباره الی» را از من گرفت. اگر در این فیلم بازی می‌کردم حتما مسیر حضورم در سینما تغییر می‌کرد.
البته شما با بازی در فیلم «پارک‌وی» نشان دادید که به بازی در نقش‌هایی که روی روان‌شناختی آنها کار شده باشد، علاقه‌مند هستید.
از پارک‌وی به بعد، همه نقش‌هایی که قرار بود فیلم‌هایش در زمینه وحشت ساخته شود، به من پیشنهاد شد، اما من نخواستم در یک نقش کلیشه شوم. بعد از پارک‌وی دوست داشتم نقشی به من پیشنهاد شود که خاص باشد و تلفیقی باشد از وحشت و روان‌شناسی. این اتفاق افتاد و تله‌فیلمی به من پیشنهاد شد به نام «یکی از ما» که بشدت نقشم را دوست داشتم و امیدوارم خوب درآمده باشد؛ نقش پسر معتادی که وابستگی به یک‌سری مواد دارد که وقتی استفاده می‌کند یک شخصیتی دارد و وقتی استفاده نمی‌کند شخصیتش دوگانه می‌شود.
راجع به فاصله‌ها صحبت کنیم و پیامی که همیشه حسین سهیلی‌زاده خیلی خوب و غیرمستقیم با مجموعه‌هایش به مخاطب می‌رساند.
به نظر من یک‌سری کارگردان‌ها هستند که مدیوم تلویزیون را خوب می‌شناسند. معمولا راجع به سریال‌های روتین می‌گویند که از قسمت ۱۰ به بعد به قول معروف جا می‌افتد، ولی فاصله‌ها از همان قسمت اول بیننده خودش را پیدا کرد. سال گذشته این اتفاق راجع به دلنوازان هم افتاد و امیدوارم این اتفاق برای فاصله‌ها هم بیفتد. حسین سهیلی‌زاده نکات ظریفی را می‌بیند و می‌شناسد. تجربه چند ماه کار مستمر در تلویزیون به من ثابت کرد که کارگردانان خوبی در تلویزیون فعال هستند که کارهای ارزشمندی می‌سازند و من دوست دارم با آنها همکاری داشته باشم.

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 794
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 794
hellboy
11:19
جمعه 18 اسفند 1391


لطفا یک بیو گرافی از خودتون بفرمایید.
نیوشا ضیغمی هستم متولد ۱۳۵۹ بیمارستان ایرانمهر تهران،دیپلم معماری دارم ولی چون در دانشگاه سراسری روانشناسی کودک قبول شدم ترجیح دادم در این رشته ادامه تحصیل بدهم ولی در این مدت ذره ای از علاقه من به هنر مخصوصآ بازیگری کم نشد و همز زمان با تحصیل در این رشته دوره های کوتاه مدت کارگردانی و بازیگری کانون سینماگران جوان گذراندم و بلافاصله بعد از پایان این دوره های آموزشی فعالیت هنری خودم رو آغاز کردم
در چند فیلم به ایفای نقش پرداختید؟
اولین کارم برمیگرده به سال پیش که در سریال “در چشم باد”به کارگردانی آقای جعفری جوزانی حضور داشتم و به این کار افتخار میکنم و معتقدم در این فیلم توانستم به اندازه ۱۰۰ تا فیلم سینمایی تجربه کسب کنم،فیلم های دیگری که من در آنها بازی کردم عبارتند از:تردست؛مواجهه،شوریده،گناه من،اخراجی ها،حس پنهان،پارک وی،قرنطینه،تلافی
شما با فیلم اخراجی ها چهره شدید،یک مقدار در مورد این فیلم و چگونگی همکاری با این گروه توضیح بدید.
برای این کار آقای شریفی نیا با من تماس گرفتند و از من دعوت کردند تا در این فیلم بازی کنم،من بعداز ملاقات با آقای کاسه ساز و ده نمکی و خواندن فیلم نامه تصمیم گرفتم در این کار به ایفای نقش بپردازم.یکی از مهمترین دلایل پذیرفتن این نقش این بود که من پس از مطالعه فیلم نامه متوجه شدم که فیلم قرار هست نگاهی نو به جنگ داشته باشد و این برای من جذاب بود.عامل دیگر حضور هنرمندان باسابقه و خوب کشور در این کار بود که کار کردن با هر کدام از این عزیزان برای من یک افتخار محسوب می شود و از این بابت بسیار مایل بودم که در کار حضور داشته باشم.و عامل آخر هم این بود که پس از مطالعه فیلم نامه در یافتم که فیلم مخاطب عام دارد و با همه اقشار مردم در ارتباط هست
بعضی ها میگفتند که” اخراجی ها” چیزی شبیه به “لیلی با من است” هست در صورتی که شما می گویید طرح فیلم نو بود
لیلی با من است داستان یک نفر بود که نمیخواسته به جبهه بره ولی به جبهه رفت و در اونجا متحول شد،فردی که زیاد از فرهنگ جبهه دور نبود…اما اخراجی ها ما با یکسری آدم طرف هستیم که وقتی به جبهه می روند با فضای اونجا تضاد های فرهنگی زیادی دارند.
کار با مسعود ده نمکی به لحاظ حاشیه هایی که داشت ریسک بود،چی شد که شما با این همه حاشیه حاضر شدید با او همکاری کنید؟
من مسعود ده نمکی رو با “کدام استقلال،کدام پیروزی” و “فقر و فحشا” و فیلم نامه “اخراجی ها” به عنوان یک فیلم سازمیشناختم و اصلآ به سابقه سیاسی او توجه نداشتم و چیزی که برام مهم بود نگاه بی پروای او به مسائل بود…و در کل باید بگم هر آدمی در بعضی از مسائل استعداد دارد و در بعضی مسائل بی استعداد است…من هم در مقوله سیاست کاملآ بی استعدادم
با حواشی فیلم چگونه برخورد کردید؟
به نظر من وقتی یک فیلمی خوب باشه خودش جواب منتقدان وحاشیه سازان رو میده…من هم سعی کردم نقشم رو به نحو احسن بازی کنم تا جواب این حواشی داده بشه
در اخراجی های ۲ هم حضور دارید؟
بله با من تماس گرفته شده و عنوان شده که بنده در این فیلم حضور دارم،البته فعلآ فیلم نامه در حال بازنویسی هست
بریم سراغ فیلم “پارک وی” فیلمی که بعضی ها رو وسط فیلم مجبور کرد سینما رو ترک کنند،نظرتون در مورد نقشتون در این فیلم رو بفرمایید.
من به هیچ عنوان منکر سینمای آقای جیرانی نمی شوم ولی من اصلآ از بازی در این فیلم راضی نیستم،این نقش برای من از ابتدا نقش تعریف شده بود که فراز و فرود و یک پیچیدگی خاص داشت ولی نمی دونم چرا در تدوین اصلآ به کلی ماهیت نقش گرفته شد و به یک چیز بی روح تبدیل شد.
اما توفیق اجباری،فیلمی که به ظاهر “باران کوثری”نقش اول رو ایفا میکرد ولی در عمل نقش شما پررنگ تر بود.
ما در این فیلم تمام هدفمون خوب شدن فیلم بود و اصلآ این که کی نقش اول بود مطرح نبود…ما حتی روی دیالگو ها هم بحث و تبادل نظر می کردیم تا به یک نقطه خوب وقابل قبول برسیم تا مجموعه کار خوب از آب در بیاد.
شما ۳ تجربه طنز داشتید،آیا ماشاهد کارهای طنز بعدی شما هم خواهیم بود یا تصمیم دارید دیگه وارد این حطیه نشوید؟
من کار خودم رو در کارهای طنزی که انجام دادم مثبت ارزیابی می کنم و در کل بازیگری هستم که دوست داریم همه ژانرهای رو تجربه کنم و دوست ندارم خودم رو محدود به یک موضوع خاص کنم کما اینکه به طنز همچنان علاقه دارم و اگر پیشنهاد خوبی بهم بشه با کمال میل آن را قبول می کنم
نظرتون رو در مورد تلافی که در آن برای اولین بار نقش اول رو بازی کردید بفرمایید
تلافی فیلمی بود که یک زوجی را نشان میدهد که یک سری مشکل دارند که واقآ اسم آنها رو نمیشه مشکل گذاشت و یک نگاه عمیق میتونن اون مشکل رو حل کنند و این یکی از مشکلات جامعه ماست که یک سری آدم هستند که سال ها با هم بازی می کنند ولی از کوچکترین خواسته های هم آگاه نیستند و به نظر در مجموع تلافی فیلم خوبی است و تا اینجا هم عکس العمل مردم نسبت بهش خوب بوده و در شرایطی اکران فیلم با اکران فیلمی مثل “دایره زنگی” یا مجنون لیلی” با خیل عظیمی از بازیگران که هرکدامشان میتوانند به تنهایی مردم رو به سینما بکشانند هم زمان شده است فروش خوبی داشته است
تعریف نیوشا ضیغمی از سوپر استار چیست و آیا به نظر خودش الان ستاره است؟
سوپر استار یعنی کسی که در همه جای دنیا همه او را می شناسند و به خاطر او به سینما می روند که ما در ایران یه همچین چیزی نداریم…در مورد خودم هم باید بگم که فعلآ برای خودم هم مجهول و گنگه این موضوع و باید ببنیم عکس العمل مردم در مقابل دو فیلم “تلافی” و “قرنطینه” که من در این دو فیلم نقش اول رو دارم چیست و آیا به خاطر نیوشا ضیغمی سینما می روند یانه،شاید بعد از پایان اکران این دوفیلم و پیشنهاد های کاری بعدی بتونم بهتر جواب این سوال رو بدم
خیلی ها بر این عقیده هستند که شما یک هدیه تهرانی جدید در سینمای ما هستید،نظر خودتون چیست؟
هدیه تهرانی کسی است که یک بخشی از سینمای بعد از انقلاب ما بهش مدیون هست چرا که وقتی او وارد این عرصه شد مردم به خاطر او بلیط میخریدند و به سینما می رفتند،اتفاقی که برای کمتر کسی در سینمای ما افتاده است…به نظرم هدیه تهرانی یک وزنه قوی و مستحکم در سینمای ماست و به این زودی ها کسی مثل او به سینما معرفی نمی شود گرچه برای من باعث افتخار هست که با او مقایسه میشوم و باعث خوشحالی من خواهد بود اگر روزی به جایگاهی مانند جایگاه او در سینما برسم
به نظرتون زیبایی چهره در کار یک بازیگر چقدر تاثیر گذار هست؟
به نظر چیزی که از زیبایی کلیشه ای و یونانی مهمتر هست جذابیت یک بازیگر هست،خیلی ها هستند که زیبا هستند ولی وقتی در روی پرده سینما دیده می شوند هیچ جذابیتی برای بیننده ندارند
به نظرتون روزی میرسه که سینمای سطحی و معناگرا در ایران باهم ادغام بشود و فیلمی مرکب از این دو ساخته بشود؟
این اتفاق در گذشته در فیلم “قیصر”یا”داش آکل” افتاد که هم مردم و هم منتقدان رو از خودش راضی کرد پس به نظرم این اتفاق دور از دسترس نیست و فقط باید کمی فرهنگ سازی کنیم
این روزها بحث دستمزد ۷۰ میلیونی آقای گلزار بسیار داغ هست،نظر شما در مورد بالا رفتن دستمزد بازیگر ها چیست؟
ببینید ما فقط یک بازیگر داریم که قدرت این رو دارد که ببیننده رو وادار به آمدن به سینما کند آن هم محمد رضا گلزار هست و به نظر چنین شخصی حق دارد که دستمزد بالا هم بگیرد چون به هرحال به چرخه اقتصاد سینما کمک بزرگی می کند
نظرتون رو درمورد اسامی زیر بفرمایید؟
مسعود ده نمکی؟
فیلم سازی با نگاهی عمیق و بی پروا
حبیب الله کاسه ساز؟
تهیه کننده بسیار خوب و خوش حساب
هنگامه قاضیانی؟
واقآ به عقیده من مستحق گرفتن جایزه امسال بود ولی متاسفانه یک عده در جشنواره امسال به او کم لطفی کردند که این کم لطفی از این ناشی می شد که آنها ایشون رو نمی شناختند و با روی پرده نقره ای آشنا نبودند ولی من که او را از روی صحنه تاتر می شناسم اعتقاد دارم که استحقاق گرفتن جایزه راداشت
امین حیایی؟
بازیگری که در همه ژانرها موفق بوده و واقآ دارای استعداد زیاد بازیگری است و به نظرم در این سالها به او کم لطفی شده بود و باید زود تر از این ها این جایزه نصیب او میشد
گلشیفته فراهانی؟
غنیمت سینمای ایران
باران کوثری؟
دوستی با معرفت و بازیگری عالی
شریفی نیا؟
آچار فرانسه سینمای ایران
و حرف آخر؟
راه رسیدن،تلاش واراده ایست استوار پس بخواهیم تا برسیم

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 609
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 609
hellboy
21:47
پنج شنبه 17 اسفند 1391

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 


 

بیوگرافی مهدی احمد وند

 

 

مهدی احمدوند 29  بهمن 1370در شهر کرج متولد و بزرگ شده همین شهر می باشد و اصالتا همدانی

 

با استعداد در موسیقی به طوری که شروع به کار موسیقی او از 14 سالگی و با ویولن بوده

 

اولین کاری که او ساخت اهنگ 'خیلی دوست دارم یه روز' بوده که شعر و اهنگ سازی و تنظیم  کار توسط خودشون انجام شد

 

اولین کاری که برای شخص دیگری تنظیم کرد اهنگ ' تاوان ' برای سامان جلیلی بود

 

و نظرش  در مورد سامان :

سامان پسر خوب و با استعدادی هست بعضی ها میگن که تنظیم من باعث پیشرفت سامان جلیلی شده اما من همیشه گفتم سامان با هر کسی دیگه ای کار میکرد بازم پیشرفت میکرد چون توانایی بالایی داره و من فقط یک تنظیم معمولی انجام دادم

 

خواننده مورد علاقه او استاد شادمهر عقیلی هست

 

تعداد اهنگهای مهدی احمدوند تا به امروز 15 اهنگ بوده که تمامی شعر و اهنگ و تنظیم با خود مهدی بوده به غیر از اهنگ ' یه بهونه ' که شعرش برای یکی از دوستانشون بوده

 

تنظیم اهنگ ها تو استدیو خونگیش  انجام میگیره

 

و شخصا دوست داره یک خواننده خوبی باشه تا اهنگ ساز و تنظیم کننده خوب چون اعتقاد داره  آهنگ سازی و تنظیم وقت و انرژی زیادی ازش میگیره

 

خیلی دوست داره که به صورت مجاز کار کنه و خیلی دنبال مجوز بوده اما تا به امروزنتیجه ای نداشته

 

 

تصاویرمهدی احمد وند

 

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

 

بیوگرافی مهدی احمدوند+عکس  مهدی احمدوند

 

 مهدی احمدوند,بیوگرافی مهدی احمدوند,عکس  مهدی احمدوند

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 547
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 547
hellboy
21:41
پنج شنبه 17 اسفند 1391
فریدون آسرایی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو فریدون آسرایی
نام مستعار فریدون
زادروز ۱۳۳۵
اهل کشور ایرانی
سبک‌ها پاپ، کانتری
کار(ها) آهنگساز، خواننده و ترانه سرا
مدت کار از ۱۳۷۶ تا کنون
دلیل سرشناسی آلبوم موسیقی غریبه
تحصیلات فوق ليسانس مهندسی كشاورزی
وب‌گاه دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا
ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.




فریدون آسرایی از خوانندگان ایرانی است

زندگینامه [ویرایش]

او در منطقه آسرا در۴۰کیلومتری کرج در جاده چالوس به دنیا آمد.۴ برادر و ۲ خواهر که ۱ برادرش در هلند و ۱ خواهر در کرج و بقیه در تهران زندگی می‌کنند.

او بچه یکی مانده به آخر هست. دیپلمش را در ایران گرفت و در لشکر ۶۴ ارومیه خدمت کرد و چون زن برادرش فیلیپینی بود به کمک ایشان در شهر مانیل آن کشور ۸ سال درس خواند که حاصلش مهندسی کشاورزی بود که ۳ سال آن را برای فوق لیسانس خواند که منصرف شد و به تهران آمد.

بعد از تحصیلات در جولای ۱۹۸۷ به کانادا شهر ونکوور رفت و ۱۴ سال در آنجا زندگی کرد. یعنی ۲۲ سال دوری از وطن.

سال ۱۹۸۸ گروه غزال و ۲ سال بعد هم گروه پرواز را با حضور کامران، هنگامه، رامین زمانی و... راه انداخت که ترانه ایران ایرانم نشانی از این گفته است. (وی در کانادا ۷-۸ سال سی دی فروشی داشته)

او اولین آلبومش را با تنظیم رامین زمانی و با نام اولین سلام که ترانه‌هایش عباتند از : اولین سلام ، جدایی ، جاده عشق ، تو ای یار ، شاهچراغ ، گل اندام ، قربونت و دختر بندر را در سال ۱۳۸۰ به بازار روانه کرد و به ایران باز گشت. (آن زمان خوانندگانی چون اعتمادی و اصفهانی تازه مطرح شده بودند).


از نظر او آلبوم اولش نمره قبولی نگرفت به همین خاطر خواست آلبوم بعدیش را در ایران جمع و جور و در لس آنجلس به بازار فرستد. از جانب دکتر چراغعلی به پدرام کشتکار معرفی شد و دو ترانه بیا بریم و خونه به خونه را با او به ثبت رسانید. پس از آنکه کار آلبوم آدم و حوای شادمهر توسط بهروز صفاریان به پایان رسید فریدون به بهروز توسط پدرام معرفی شد. روزی در استودیو و در سر ضبط قطعه ستاره بهنام برادر بهروز به فریدون پیشنهاد خوانندگی مهمان در این ترانه شد. او نیز این ترانه را اجرا کرد و... پدرام و بهروز نیز با تلاش و اصرار زیاد توانستند فریدون را به ارئه آلبوم در ایران متقاعد کنند. البته خود او دلیل‌های زیادی از جمله سن زیاد مادرش را برای این کار داشت.



البته نوشتن چند مطلب کوتاه در مورد آلبوم غریبه و خود فریدون خالی از لطف نیست:

گل هیاهو آخرین کار آلبوم بود. با غریبه (ترانه مورد علاقه‌اش) راه خواندنش را پیدا کرد. ترانه کبوتر را از یک مجله پیدا کرد. توسط دیدن فیلمهای از کرخه تا راین و آژانس شیشه‌ای با جنگ آشنا و احساس ترانه بوی سیب را به دست آورد. او ملودی ۷ ترانه آلبوم را خودش ساخت.
آلبوم‌ها [ویرایش]

فعالیت‌های هنری خود را در ایران پس از بازگشت از کانادا با آلبومی به نام "غریبه" آغاز کرد.

اولین آلبوم وی با نام اولین سلام وارد بازار شد که به توفیق چندانی دست نیافت.

اما او با دومین آلبوم خود با نام غریبه رکورد فروش در ایران را شکست.

آلبوم بعدی او با نام سرگذشت وارد بازار شد که یکی از آهنگهای او با نام ای وطن در این آلبوم قرار دارد. آلبوم اخر او نیز با نام از تو دورم با فضایی عاشقانه و بر مبنای اشعار علیرضا ایزدیمتن مورب وارد بازار شد که ترانه‌های مانند "دوست دارم"و "وقتی بارون میزنه" را شامل می‌شود

به چندین ترانه از اولین سلام در آمریکا مجوز انتشار داده نشده است.
۱۳۸۰: اولین سلام
۱۳۸۳: غریبه
۱۳۸۳: سرگذشت
۱۳۸۶: از تو دورم (ناشر: سروش)
۱۳۸۷: رمیکس (ناشر: ایران گام)
۱۳۹۰: خاطرات گمشده (ناشر: جهان تصویر)

صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است . ((تامس جفرسن))

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 481
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 481
hellboy
21:39
پنج شنبه 17 اسفند 1391

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 


 

بیوگرافی مرتضی پاشایی از زبان خودش

 


مرتضی پاشایی هستم متولد ۱۳۶۳/۵/۲۰ ساکن غرب تهران (آریا شهر) و در حال حاضر دانشجوی رشته گرافیک هستم از دوران کودکی همیشه نسبت به موسیقی یه حس خاص و مبهمی داشتم.

 

و میدونستم که یک روز باید همین راه رو دنبال کنم.در سن ۱۴ سالگی موسیقی رو با زدن گیتار شروع کردم ولی درحین کار با مخالفت خانواده مواجه شدم.

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 

 

ولی بازم با پای فشاری های خودم وعلاقه ای که به موسیقی داشتم سر از کر باز نزدم وهرگز پشیمون از ادامه راه نشدم. وبه این کار ادامه دادم.و خوب الان چند سالی هست که دیگه این کارو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و اصولا تمام وقتم رو صرف این کار میکنم تا بتونم بهترین کار با کیفیت عالی بیرون بدم و به هیچ عنوان کارم رو سطحی دنبال نمیکنم.

 

بیشتر موزیک های خارجی گوش میدیم علاقه زیادی هم به مصاحبه کردن ندارم. دوست آروم و بی سرو صدا بیام بالا برخلاف دیگران خصوصیات اخلاقی من یا همیشه خیلی آروم هستم یا خیلی شوخی میکنم. با هرکسی نمی تونم بسازم خیلی حساس هستم.

 

 

تصاویر مرتضی پاشایی

 

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

بیوگرافی مرتضی پاشایی+تصاویر مرتضی پاشایی

 


 

بیوگرافی مرتضی پاشایی,عکس مرتضی پاشایی,تصاویر مرتضی پاشایی

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 557
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 557
hellboy
21:37
پنج شنبه 17 اسفند 1391

 

بیوگرافی مهدی فخیم زاده

 

نام: مهدی فخیم زاده

تاریخ تولد: 1321


متولد 1321 در تهران.

لیسانس ادبیات و زبان فرانسه از دانشگاه تهران،

تحصیلات ناتمام در دانشکده هنرهای دراماتیک.

- فعاليت در سينما را در با بازي در فيلم تپلي ( رضا مير لوحي - 1351 ) آغاز كرد.- دو فيلم خواستگاري و همسراز ساخته هاي او به ترتيب در سالهاي 1369 و 1373 به عنوان دومين فيلم پرفروش سال نمايش خود دست يافتند.

 

- مهدي فخيم زاده تا به حال سه مجموعه عظيم را براي تلويزيون كارگرداني كرده است:

تنهاترين سردار (1373 تا 1375)

ولايت عشق (1376 تا 1377)

خواب و بيدار (1380)

 

بیوگرافی مهدی فخیم زاده

 

 

 


جوايز و تقديرها:

 

 


 

- ديپلم افتخار بهترين فيلمنامه: شتابزده (دهمين جشنواره فيلم فجر)

- تقدير براي نوشتن فيلمنامه: همسر(دوازدهمين جشنواره فيلم فجر)

- تقدير براي بازي در فيلم: تاواريش(دوازدهمين جشنواره فيلم فجر)

 

 

 

فيلم شناسی:

 


تپلي (فقط بازي، 1351)


خانواده سركار غضنفر (فقط بازي، 1351)


زن باكره (فقط بازي، 1351)


پشمالو (نويسنده و كارگردان، 1352 تا 1355)


مكافات (فقط بازي، 1352)


ياور (فقط بازي، 1354)


پلنگ در شب (فقط بازي، 1354)


هم خون (فقط بازي، 1354)

 

كمين (بازي و فيلم نامه، 1354)


مجازات (بازي، نويسنده و كارگردان، 1354)


پيشكسوت (بازي و فيلم نامه، 1355)


هزار بار مردن (فقط بازي، 1356)


غربتي ها (فقط بازي، 1356)

 

بیوگرافی مهدی فخیم زاده

 

در شهر خبري نيست (تهيه كننده و كارگردان، 1356)


فري دست قشنگه (بازي، مشاور فيلم نامه و كارگردان، 1356)


به دادم برس رفيق (بازي، نويسنده، كارگردان، 1357)


ميراث من جنون (بازي، نويسنده و كارگردان، 1360)


اشباح (بازي و طراح اوليه داستان، 1360)


تفنگدار (فقط بازي، جمشيد حيدري، 1361)


زخمه (فقط بازي، خسرو ملكان، 1362)


خاك و خون (فقط بازي، كامران قدكچيان، 1362)


فرار (فقط بازي، جمشيد حيدري، 1363)


تشريفات (بازي، مشاور فيلم نامه و كارگردان، 1364)


جدال (فقط بازي، محمدعلي سجادي، 1365)


مسافران مهتاب (نويسنده، بازي، تهيه كننده و كارگردان، 1366)

 

بهار در پاييز (همكار فيلم نامه و كارگردان، 1366)


طپش (نويسنده و كارگردان، 1367)


خواستگاري (نويسنده و كارگردان، 1368)


رنو تهران 29 (فقط بازي، سيامك شايقي، 1369)


شتابزده (نويسنده، بازي، تهيه كننده مشترك و كارگردان، 1370)


ساده لوح (همكار نويسنده و كارگردان، 1370)


تاواريش (نويسنده، كارگردان و بازي، 1372)


همسر (نويسنده و كارگردان، 1372)


تنهاترين سردار (مجموعه، بازي، نويسنده و كارگردان 73 تا 75)


ولايت عشق (مجموعه، بازي، نويسنده و كارگردان 76 تا 77)


خواب و بيدار (مجموعه، بازي و كارگرداني 1380)


هم نفس (بازي، نويسنده و كارگردان، 1382)

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 554
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 554
hellboy
21:2
پنج شنبه 17 اسفند 1391

 


 

 

 

«مهران غفوریان» یک نام فراموش‌نشدنی در هنر ایران به ویژه وادی طنز است، اوج محبوبیت او بر می‌گردد به سریال زیر آسمان شهر و آن تیم هنری که چند ماه برنامه‌هایشان روی آنتن بود و خنده را بر لبان ایرانی‌ها می‌نشاند. از قدیم گفته‌اند «پهلوان زنده را عشق است» زمانی که در اوج محبوبیت بود، همه به دنبال او می‌رفتند و می‌خواستند عکسی، گفتگویی، حتی در حد چند خط از او کار کنند، اما بعدها که نبود، دیگر کسی مهران را به یاد نمی‌آورد. اما ای کاش که به یاد نمی‌آوردند، بلکه پا را فراتر گذاشتند و انواع و اقسام شایعات را برایش درست کردند. با این ستاره هنر ایران به گفتگو نشستیم، او می‌خواهد برگردد. روحیه‌اش را به دست آورده و می‌خواهد با دستی پر، به دوران پر فروغ گذشته‌اش بازگردد. مهران غفوریان این روزها در کنار دیگر فعالیت‌هایش به ورزش هم می‌پردازد، او حالا عضو تیم والیبال هنرمندان است و تمریناتش را به طور مستمر انجام می‌دهد. مهران گفت و ما نوشتیم… با بازیگری که هیچ وقت فراموش نمی‌شود، چرا که در ذهن مردم نشسته است. راستی او هنوز عادت خود را ترک نکرده است، با لبخند پاسخ می‌دهد و شوخی‌های جالبش را فراموش نکرده است.

 

 

خارج از ایران

 

 

شاید از من بپرسید که کجا هستم؟ حالا خوشحالم در دفتر شما هستم و جا دارد همین ابتدا از دوست خوبم هرمز شجاعی‌مهر تشکر کنم که مرا به دفتر نشریه دعوت کرد.از او می پرسیم که مردم دوستت دارند و بی مقدمه می گوید: یکی از خصوصیات مردم ایران این است که وقتی در دل آنها بنشینی به این راحتی‌ها از دلشان نمی‌روید، تو دل مردم رفتن کار سختی است، و وقتی هم که وارد دلشان شوید باز هم بیرون آمدن مشکل است، خوشحالم که شما مرا جزو این گونه افراد می‌دانید. صحبتم را باید این‌گونه کامل کنم، اصولا مردم دو دسته از بازیگران را دوست دارند. عده‌ای که آنها را می‌خندانند و عده‌ای دیگر که گریه‌‌شان را در می‌آورند، در واقع آن دست بازیگرانی که با احساسشون بازی می‌کنند. من مدت‌هاست که دیگر مثل سابق پررنگ نیستم، اما هرگاه مرا می‌بینند ابراز علاقه می‌کنند… اما کجا هستم؟ مدتی بود که خارج از کشور زندگی می‌کردم و طی این مدت شایعات زیادی درباره من بر زبان‌ها جاری شد، همین چند روز پیش، با پسرخاله‌ام در اینترنت چرخی زدیم و از شنیدن این شایعات شاخ در آوردم… به امید خدا از چندی بعد، طرحی را با کمک سروش صحت دارم که یا از شبکه اول و یا شبکه سوم پخش خواهد شد. البته هنوز در مراحل پیش تولید و تکمیل فیلمنامه هستیم، خدا بخواهد کمتر از دو ماه دیگر آن را مقابل دوربین می‌برم. از آنجا که توقع مردم از من بالاست، دلم می‌خواهد با خیالی آسوده و با فکر و تامل این کار را جلوی دوربین ببرم.

 

آقا مهران کجایی؟

 

 

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 517
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 517
hellboy
20:53
پنج شنبه 17 اسفند 1391

شاید آنهایی که بهداد را بهترین بازیگر می دانند بخواهند این مطلب را بخوانند ولی بنده به همه پیشنهاد می کنم که این بیوگرافی را بخوانند. مطمئن باشید که چیزی را از دست نمی دهید.
بنده مشتاقم نظر شما را نیز درباره ی این بازیگر بدانم ، پس لطفا نظرتان را برای بنده بفرستید.



* نام : حامد بهداد

* تاریخ و محل تولد :  6 آبان 1352 -  مشهد

* مدرک تحصیلی : لیسانس بازیگری تئاتر

* مجموعه آثار :

سینما :
- آخر بازی (همایون اسعدیان، 1379)
- چای تلخ (ناصر تقوایی، 1381) [ناتمام ماند]

 

- بوتیک (حمید نعمت الله، 1381)
- خواهر خوانده (بهروز حسین زاده، 1382) [ناتمام ماند]

- این زن حرف نمی زند (احمد امینی، 1382)
- کافه ستاره (سامان مقدم، 1383)

- عروس کوهستان (یوسف سیدمهدوی، 1384)
- صحنه جرم ، ورود ممنوع! (ابراهیم شیبانی، 1384)

- رقص با ماه (عبدالرضا کاهانی، 1384)
- پیشنهاد بی شرمانه به نقاش مرده (سید محسن اورنگ، 1384)

- باغ فردوس پنج بعدازظهر (سیامک شایقی، 1384)

- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
- آدم (عبدالرضا کاهانی، 1385)
- حس پنهان (مصطفی رزاق کریمی، 1385)
- دایره زنگی (پریسا بخت آور، 1386)

- تسویه حساب (تهمینه میلانی، 1386)
- مجنون لیلی (قاسم جعفری، 1386)
- هر شب ، تنهایی (رسول صدرعاملی، 1386)
- دو راه حل برای یک مسئله (قاسم جعفری، 1386) [فیلم کوتاه]
- شبانه روز (کیوان علی محمدی و علی بنکدار، 1387)
- دل خون (محمدرضا رحمانی، 1387)
- یک خاطره بگو ، حواسمو پرت کن (رسول صدرعاملی، 1387) [نام قبلی: زندگی باچشمان بسته]
- محاکمه در خیابان (مسعود کیمیایی، 1387)
- مردی که گیلاس هایش را خورد (پیمان حقانی، 1387)
- موج سوم (آرش سجادی حسینی، 1387)
- کسی از گربه های ایرانی خبر نداره (بهمن قبادی، 1387)
- کیمیا و خاک (عباس رافعی، 1387)
- آدم کش (رضا میرکریمی، 1388)
- لطفا مزاحم نشوید (محسن عبدالوهاب، 1388)
- هفت دقیقه تا پاییز (علیرضا امینی، 1388)

تئاتر :
- سگ سکوت (آروند دشت آرای، 1388)

مجموعه تلویزیونی :
- همسفر (قاسم جعفری، 1379)
- سایه آفتاب (محمدرضا آهنج، 1381)
- یک مشت پر عقاب (اصغر هاشمی، 1386)
- آخرین دعوت (حسین سهیلی زاده، 1387)
- قلب یخی (محمدحسین لطیفی، 1389) [ساخت بخش خصوصی فقط برای نمایش خانگی]

در حال ساخت :
- فرش قرمز (محسن دامادی – سینمایی)
- پرتغال خونی (سیروس الوند – سینمایی)
- نفست را حبس کن (سامان مقدم – سینمایی)
- سعادت آباد (مازیار میری – سینمایی)
- جرم (مسعود کیمیایی – سینمایی)
- انتهای خیابان هشتم (علیرضا امینی – سینمایی)
- پدر و پسر (عباس کیارستمی – سینمایی)

* جوایز :
- نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آخر بازی» - 1379

- نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «روز سوم» - 1385

- نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «بوتیک» - 1383

- نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «کافه ستاره» - 1385

- پنجمین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «این زن حرف نمی‌زند» - 1385

- دومین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «بوتیک» - 1383

- نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشن خانه سینما برای فیلم«روز سوم» - 1386

- نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دوازدهمین جشن خانه سینما برای فیلم «حس پنهان» - 1387

- دیپلم افتخار و جایزه نقدی بخش ویدئو سینما و نگاه نو برای بازی در فیلم «دلخون» از بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر – 1387

- بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم دبی برای فیلم «کسی از گربه‌های ایرونی خبر نداره» - 1388

- نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» - 1388

- برندهٔ تندیس بهترین بازیگر مرد جشنواره حافظ برای بازی در فیلم «روز سوم» - 1388


* شرح : وی در كوی كارمندان مشهد به دنیا آمد، که محله ای كارمند نشین بود و از نظر او دوران كودكیش بی نظیر بود.

یک یا دو ساله بود كه به تهران آمد. دوره ی دبستان را در تهران، دوره ی راهنمایی را در نیشابور، دبیرستان را در مشهد و دانشگاه را در مقطع كارشناسی بازیگری در تهران گذراند.

در تهران هم زمان با دانشگاه به مدرسه ی سمندریان رفت، كلاس های آنجا کمک بزرگی برای او بود. همچنین در دانشگاه با همكلاسیهایش كه با آرزوهای بیكران آمده بودند كار تئاتر و نمایش انجام داد.
از جمله همکلاسی های آقای بهداد می توان به مجید صالحی ، شهرام حقیقت دوست ، کیهان ملکی ، نگار فروزنده و یوسف تیموری اشاره کرد. او همراه با تحصیل در یک شرکت ساختمانی نیز مشغول به کار بوده است.
ابتدا قرار بود ، رامبد جوان که از دوستان تئاتری حامد بوده ، در فیلم "آخر بازی" ایفای نقش کند ، اما به دلیل مشغله ای که داشت او حامد را به جای خود پیشنهاد کرد و همایون اسعدیان نیز این ریسک را پذیرفت و این آغاز حضور او در سینما بوده است.
او که دو سال از برادرش "حسام" ، بزرگتر است ، عاشق بازیگری است و می گوید هرچند که بعضی اوقات فقط به خاطر مسائل مالی بازی کرده است اما گاهی نیز اتفاق افتاده که بدون پول ایفای نقش کرده. از جمله در فیلم "تسویه حساب" و "محاکمه در خیابان" و "موج سوم" حضور افتخاری داشته است.
وی که همیشه یک دیوان حافظ همراه خود دارد ، در هنگام حرف زدن بسیار پر انرژِی وبی قرار است و کمی هم به قول خودش ، دیوانه!!! از همین رو می گوید که : "می ترسم وقتی پیر می شوم به جنون برسم و بچه هایم حوصله ی من را نداشته باشند." . با همه ی اینها او با صراحت می گوید که با یک روانشناس رابطه دارد و با او مشورت می کند.
آقای بهداد عاشق و شیفته ی "مارلون براندو" است و حتی پسترهایی از او را به در و دیوار خانه اش زده. البته بعضی از بازیگران مانند بهرام رادان هم او را مارلون کبیر در آینده می دانند. وی در میان بازیگران ایرانی نیز عاشق بازی "خسرو شکیبایی" در فیلم "هامون" است. او همچنین "حمید فرخ نژاد" را یکی از استاندارترین بازیگران حال حاضر می داند.
از جمله نقش هایی که به حامد پیشنهاد شده و او نپذیرفته است می توان به نقش "محمدرضا گلزار" در فیلم "آتش بس" و نقش "بهرام رادان" در فیلم "چهار انگشتی" و نقش "نیما شاهرخ شاهی" در فیلم "پارک وی" اشاره کرد. البته در فیلم "دایره گچی قفقازی" استاد سمندریان ، برای بازی رفته اما چون نتوانسته حرف کارگردان را عملی کند ، به جای او "حسن پورشیرازی" جایگزین شده است.
حامد فیلمنامه ای با نام "مرتد" را نیز نوشته و آن را در بانک فیلنامه خانه سینما ثبت کرده و قصد دارد که نقش اول آن را نیز خود ایفا کند.
این بازیگر در دوران نوجوانیش بوکس کار کرده و حتی در گروه سنی خودش در مسابقات نیز شرکت کرده است. از این رو عاشق "محمدعلی کلی" است و می گوید : " او در رینگ شبیه مارلون براندو در سینماست"
از جمله ویژگی های حامد بهداد در دوران کودکی ، شجاعت و غرور اوست که تا حال نیز ادامه داشته. یک نکته ی جالب درباره ی وی این است که او در کلاس سوم راهنمایی سه بار مردود شده است.
از جمله کارهای دیگر حامد بهداد عکاسی کردن است. او در سر فیلم ها از عوامل با زاویه دید خود عکس می گیرد که نمایشگاهی نیز از این عکس ها برگزار کرده است.
حامد در كنار كارهای سینمایی به موسیقی نیز بسیار علاقه داشت و هم‌اكنون به همراه مهران مدیری و محمدرضا گلزار در گروه داركوب مشغول به فعالیت است. وی موسیقی را آرامشی برای روح می‌داند و معتقد است به وسیله موسیقی می‌توان بهترین لحظات را ایجاد كرد. او می‌گوید: "خیلی وقت بود كه دلم می‌خواست با تمامی كسانی كه به من لطف داشته‌اند، دیداری از نزدیك داشته باشم و با خودم فكر كردم بهترین فرصت همكاری با داركوب است."


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 624
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 624
hellboy
20:47
پنج شنبه 17 اسفند 1391

http://up.ariapix.net/images/72373865209977466967.jpg


بيوگرافي علي صادقي:

متولد آذر ماه 1359
مدرک تحصيلي: فوق ديپلم کامپيوتر
خيلي اتفاقي به جرگه بازيگران پيوست.

.................................................. ....

مجموعه آثار:

- پيک نيک در جنگ (سيدرحيم حسيني، 1383)
- هشت پا (عليرضا داودنژاد، 1383)
- هوو (عليرضا داودنژاد، 1384)
- اگه ميتوني منو بگير (شاهد احمدلو، 1385)
- تيغ زن (عليرضا داودنژاد، 1385)
- حركت اول

مجموعه هاي تلويزيوني:
- آفتاب عالم تاب
- کوچه اقاقيا (رضا عطاران)
- پشت کنکوري ها (پريسا بخت آور)
- خانه به دوش (رضا عطاران)
- متهم گريخت (رضا عطاران)
- 3 در 4 ( مجيد صالحي )

«علي صادقي» بازيگري است كه در ژانرهاي طنز بازي مي كند و سخن گفتن درباره معرفي اين بازيگر جوان كشورمان بيهوده است، زيرا هنرمنداني چون صادقي در اين عرصه براي مخاطبان هميشگي مجموعه ها و فيلم هاي طنز شناخته شده هستند.

صادقي در روزي پاييزي و در آذرماه سال (1359) پا به عرصه هستي گذاشت. وي زماني كه به مدرسه مي رفت با انتخاب آقاي سماواتي علاقمند به بازيگري شد. او بازيگري است كه با دو سريال تلويزيوني «بهترين تابستان من» و «دردسر والدين» در تلويزيون گل كرد. صادقي بازي راحتي دارد و حتي گاهي اوقات بدون ديالوگ و تنها با يك نگاه تاثير خوبي بر بيننده مي گذارد و با حركات و ديالوگ هاي بداهه اي كه استفاده مي كند و قرار گرفتنش در موقعيت هاي مختلف سبب خنده مخاطب مي شود. وي كه فوق ديپلم كامپيوتر است در دو سريال مهم «رضا عطاران» با نام هاي «متهم گريخت» و «خانه به دوش» حضور داشته است. صادقي در كارنامه هنري خود، فيلم هايي چون «روايت سه گانه» (اپيزود دوم)، «پيك نيك در ميدان جنگ»، «هوو»، «چپ دست»، «اگه مي توني منو بگير»، «تيغ زن»، سريال هاي «قرارگاه مسكوني»، «كوچه اقاقيا»، «خانه به دوش»، «پشت كنكوري ها»، «دردسر والدين»، «بهترين تابستان من»، «زندگي به شرط خنده»، «سه در چهار» و... را به ثبت رسانده است. طي تماسي تلفني كه با اين هنرمند داشتيم قرار مصاحبه را به روز بعد موكول كرد. صادقي اين هنرمند نسل سومي علاوه بر اخلاق خوش، هنرمندي خوش قول است. زيرا سرساعت مقرر گوشي را برداشت و طبق قرار قبلي درباره ايفاي نقشش در مجموعه «سه در چهار» به كارگرداني «مجيد صالحي» به سئوالات ما پاسخ داد.

چه طور وارد سينما و تلويزيون شديد؟
فعاليت هنري ام را سال 1370 با برنامه اي به نام «آفتاب عالم تاب» به كارگرداني آقاي «امير سماواتي» آغاز كردم.

چه طور به پروژه «سه در چهار» وارد شديد؟

آقاي مجيد صالحي با من تماس گرفته و مرا براي بازي در اين مجموعه دعوت كرد من نيز پذيرفتم.

اين طنز شيرين در بازي تان چه قدر باعث شد تا فيلمنامه تغيير كند؟
فيلمنامه اين مجموعه فيلمنامه خوبي بود و به همين دليل ايفاي نقشم در اين مجموعه تلويزيوني طنز موفق بود. صالحي به عنوان نويسنده و كارگردان زحمت زيادي براي ساخت اين مجموعه كشيدند. من نيز تا آن جايي كه در توانم بود براي ايفاي نقشم انرژي گذاشتم.

چه قدر از بداهه استفاده كرديد؟
در مجموع در بازي ام از بداهه استفاده مي كنم ولي خط و سر داستان خوب و جذاب بود كه توانستم بداهه صحبت كنم.

بازي شما در مجموعه تلويزيوني «سه در چهار» چه مدت به طول انجاميد؟
من از ابتدا تا انتهاي كار نقش آفريني مي كردم و بازي من حدود 4 ماه در اين مجموعه به طول انجاميد.

فكر مي كنيد اين نقش از ابتدا براي شما نوشته شده بود؟ (البته باتوجه به بازي تان مي گويم)
بله- نويسنده باتوجه به شخصيت من، متن را نوشته بود.

آقاي صادقي «چي مي گي» از كجا آمده؟
خوب «چي مي گي» در واقع از زبان خيلي انسان ها شنيده ايم ولي شايد عنوان كردنش يك مقداري آن هم با طنزي كه چاشني بازي ام كرده ام براي تان تازگي داشته و جذاب است. در مجموع خود من «چي مي گي» را از زبان خيلي ها شنيده ام هم چنين چند سال پيش در تلويزيون در يك برنامه اي از اين واژه استفاده مي شد. به اين نوع سخن گفتن عشق مي ورزم. به هر حال ما دستمزد مي گيريم تا كار طنز انجام دهيم و مردم را شاد كنيم.

كار با آقايان «محمد كاسبي» و «مهران رجبي» چه طور بود؟
براي من عالي بود. با بازي در كنار اين دو عزيز به من خيلي خوش گذشت و همين جا از آن ها تشكر مي كنم و اميدوارم باز هم با يكديگر كار مشترك ديگري را داشته باشيم.

آقاي صالحي چگونه كارگرداني است؟
در مجموع من طنز ايشان را خيلي دوست دارم. مجيد صالحي انساني مهربان هستند.

در اين مجموعه دست من را در بازي و ايفاي نقشم باز گذاشتند و من نيز با تمام وجود كار كردم.

با اين محبوبيت و استقبال مردم از اين سريال، برخورد مردم در خيابان با شما چه طور است؟
مثل سابق، مردم برخوردشان هميشه خوب و گرم بود و اكنون بيشتر شده و خيلي ابراز علاقه مي كنند.

بازتاب اين مجموعه در ميان مردم چگونه است؟
خيلي خوب است. به نظر من يكي از موفق ترين سريال هايي است كه كار و ساخته شده است. همه گروه خيلي در ساخت اين مجموعه زحمت كشيدند. مردم استقبال خوبي مي كنند و مخاطبان زيادي دارد.

اسم «سه در چهار» از كجا آمده؟
از اول ساخت اين مجموعه همين نام روي اين مجموعه بود وتغيير هم نكرد.


نظر خودتان درباره «سه در چهار» چيست؟
اگر از نظر نامش مي پرسيد «سه در چهار» اسم جالب و خوبي است.

چه فيلم هايي تماشا مي كنيد؟
فيلم هاي هاليوودي، فيلم هاي مورد علاقه ام است و هر فيلم يك ويژگي خوبي دارد كه تماشا مي كنم به طور مثال يكي را براي تصويربرداري كه نامزد اسكار بوده است ديگري را براي طراحي صحنه و لباس هم چنين فيلم هايي كه بازيگران خوبي نقش آفريني مي كنند و بازي هاي خوبي دارند و يا از جلوه هاي ويژه استفاده مي كنند تماشا مي كنم به هر حال همه نوع فيلم مي بينم.

آقاي صادقي شنيده ام بازي تان در مجموعه تلويزيوني «بزنگاه» به كارگرداني آقاي «رضا عطاران» آغاز شده است.
بله در مجموعه جديد آقاي «رضا عطاران» كه براي ايام ماه مبارك رمضان ساخته و آماده پخش مي شود ايفاي نقش مي كنم. د

ر اين مجموعه «بزنگاه» ايفاگر چه نقشي هستيد؟
نقش يك نانوا را بازي مي كنم.


هم بازي هاي تان كدام يك از بازيگران كشورمان هستند؟
«حميد لولايي»، «رضا عطاران»، «رضا نيك پور» و جمعي ديگر از بازيگران هنرآفريني مي كنند.

چرا به طور معمول در ژانرهاي طنز و كمدي حضور پيدا مي كنيد؟ دوست نداريد در ژانرهاي ديگر خود را محك بزنيد؟
قيافه ام به فيلم هاي غمگين نمي خورد. بعدش هم پيشنهادهايي كه به من مي شود در حال حاضر كارهاي طنز و اين جور كارهاست كار خاصي كه من در يك نقش خاص ايفاي نقش كنم تاكنون به من پيشنهاد نشده است.

كدام كارتان را از بقيه بيشتر دوست داريد؟
هم اكنون مجموعه تلويزيوني «سه در چهار» هم چنين فيلم سينمايي «حركت اول» و «پيك نيك در ميدان جنگ» را از بقيه كارهايم بيشتر دوست دارم. آقاي صادقي يك خاطره خوش براي مان بگوييد؟ (البته از دوران هنري خود)
خاطره خوش در كل كارهايم ندارم.


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 524
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 524
hellboy
20:34
پنج شنبه 17 اسفند 1391

 

بیوگرافی مهناز افشار
 
هیچگاه از حد یک بازیگر خوش چهره صعود نکرد و گزاف نیست اگر او را بد شانس ترین چهره سینمایی دانست که با داشتن خصوصیات ویژه ای می توانست را ه خود را باز کند او و رادان اولین حضور رسمی خود را در شور عشق نشان دادند و حالا رادان به یک ستاره بدل شده اما مهناز افشار با موفقیت مسیری طولانی فاصله دارد و اگر بپذیریم که او حتی زودتر از رادان دوربین سینما را شناخته و تجربه کرده بود پس باید گفت یک جای کار در برنامه حرفه ای او می لنگد.

 

افشار که تا مقطع دیپلم در رشته  تجربی تحصیل کرده است متولد 1356 می باشد و مدتها به خاطر شباهت و به خواننده و بازیگر پیش از انقلاب یعنی فایقه آتشین در بورس جنحالهای مطبوعات شایع پرداز قرار داشت.

 

مهناز بازی را با مجموعه عشق گمشده در سال 1376 آغاز کرد و پس از آن در دوستان به کارگردانی علی شاه حاتمی در سال 77 به سینما راه یافت . فیلم شکست می خورد اما لااقل او را برای اندک زمانی می شناسند.سپس با محسن محسنی نسب درام ورزشی شیرهای جوان را در کنار جعفر دهقان و در سال 78 به سرانجام می رساند که با استقبال قابل قبولی روبرو می شود . اما هنوز برای عرض اندام فرصت دست نداده بود . تا اینکه دار سال 80 از راه می رسد و نادر مقدس از او برای در نقش مقابل بهرام رادان  دعوت به عمل می آورد .

 

 شور عشق ساخته می شود و ناگهان هر دو چهره اصلی فیلم به شهرتی باور نکردنی دست پیدا می کنند . سال بعد از آن در خاکستری به کارگردانی مهرداد میر فلاح بازی می کند که به خاطر موضوعش توقیف می شود . توقیف فیلم جنجالهای مطبوعاتی و حواشی غیر قابل کنترل پیرامون افشار او را به سکوت می کشاند و سر انجام در سال 80 با نگین در یک نقش نامتعارف و باز هم جنجالی باز می گردد  دختری در قفس در سال در سال 81 هیچگونه موفقیتی را با او همراه نمی کند.اما سال 82 شانس یک باره در خانه افشار می زند سه فیلم زهر عسل  ،کما و سیزده گربه روی شیروانی با فروش بالایی روبرو می شوند . افشار یک پله بالاتر می آید ضمن آنکه اکران تقریبا همزمان سه فیلم از او نام و چهره اش را بیشتر  در ذهن ماندگار می کند.

 

زهر عسل در کنار شهاب حسینی و گلزار جای چندان کاری نداشت در واقع ساخته ابراهیم شیبانی به غیر از گلزار و البته حضور کوتاه اما جذاب حسینی هیچ نکته مثبتی در خود نداشت و نمی توان فیلم را متعلق به افشار دانست که یک اثر کاملا مردانه بود .کما به همین طریق  باحضور امین حیایی و گلزار یک اثر کاملا مردانه به حساب می آمد . اما 13گربه روی شیروانی با وجود داشتن فضایی فانتزی و تاکنون تجربه نشده و داشتن چهره های مطرحی چون گلزار و شریفی نیا و نواب صفوی او را در سطح خوبی شناور نگه می دارد. سال 83 در فیلم آکواریوم نیز در  کنار امین حیایی و سالاد فصل در کنار شریفی نیا و شکیبا ظاهر می شود . او در سالاد فصل همبازی قدرتمند و قوی چو ن لیلا حاتمی را در کنار داشت . امسال او نیز تنها به بازی در کارگران مشغول به کارند  به کارگردانی مانی حقیقی پاسخ مثبت داده است.

 

ابتدا با سریال تلویزیونی ?گمشده? وارد عرصه بازیگری شد و سپس خیلی زود به عرصه سینما پا گذاشت، فیلم ?شور عشق? او و بازی در كنار ?بهرام رادان? او را به شهرت رساند و سپس خاكستری، كما، زهر عسل، آكواریوم و همچنین فیلم زیبای آتش‌بس ساخته تهمینه میلانی را از او دیدیم، قرار است به زودی از این بازیگر فیلم ?تله? بر روی اكران بیاید، از مهناز افشار چه می‌‌دانید؟ آنچه كه درذیل خواهید خواند، گوشه‌هایی از زندگی این هنرپیشه خوب سال‌های اخیر كشور كه بسیار پركار است...
   
    ? شروع كار بازیگری من از سال 78 با سریال تلویزیونی به نام گمشده ساخته مسعود نوابی بود.
    ? دیپلم تجربی دارم.
    ? من وارد خونه هر كسی كه می‌‌شم دكوراسیون خونشو عوض می‌‌كنم حتی در منزل خودمون هفته‌ای یكبار وسایل خونه رو جابه‌جا می‌‌كنم و دوست دارم در این رشته تحصیلات خودم رو ادامه بدهم، عاشق دیزاین دكوراسیون هستم.
    ? من 4 سال تدوین خوندم ودر همین حیطه هم فعالیت كاری داشتم و همچنین كار در حیطه تیزرهای تبلیغاتی كه چند كار انجام داده‌ام، كار خوب و قشنگی است و حس خوبی نسبت به كارم داشتم تا اینكه وارد بازیگری شدم.
    ? تاكنون 9 یا 10 كار سینمایی داشتم همین طور هم به تعداد كارهایم افزوده می‌‌شه.
    ? بر عكس همه، من در دوران كودكی و نوجوانی اصلا به بازیگری علاقه نداشتم و همیشه وقتی در مدرسه تئاتر اجرا می‌ شد، در می‌‌رفتم و فرار می‌‌كردم اصلا هم خوشم نمی‌‌آمد.
    ? قبل از قبول نقش سناریو رو می‌‌خونم، البته هر كسی روشی داره، من هم یكبار كه سناریو رو خوندم، شب موقع خواب مرور می‌‌كنم با نقشم زندگی می‌‌كنم.
    ? فعلا من كارم بازیگریه و باید این كار را خوب انجام بدم، بعدا وقت برای كارگردانی زیاده.
    ? این اعتقاد رو دارم در فروش فیلم كلیه عوامل دخیل هستند، اگه بازیگر خوب باشه، ولی كارگردان خوب نباشه، مسلما كار خوب نمی‌‌شه، حتی عوامل پشت صحنه هم در فروش یك فیلم دخیل هستند.
    ? به خاطر تصادف بدی كه داشتم از رانندگی ترسیدم و از اون موقع به بعد هیمشه كمربندم رو می‌‌بندم.
    ? چون شكمو هستم، دستپختم هم خوبه تمام زمانی كه غذا در حال آماده شدنه سراجاق هستم.
    ? شاید من جزء خوش قول‌ترین هنرپیشه‌های سینما باشم.
    ? اصلا میونه خوبی با افراد بد قول ندارم. خوش قولی از نكات بارز زندگی من است.
    ? اگه مهناز افشار بازیگر نمی‌‌شد شاید راننده كامیون می‌‌شد! چون به كارهای سخت علاقه دارم.
    ? به نظر من هر كسی به هر كاری كه بخواهد می‌‌تونه برسه در جهان هستی به هر چه بخواهید می‌‌تونید برسید فقط كافی است بخواهید. و چند سال پیش پدر خدا بیامرزم را از دست دادم، او قوت قلبی برای من در زندگی بود، یاد او همیشه در خاطرم است، روزی نیست كه با یاد پدر زندگی نكنم او همه‌چیز من در این زندگی بود.
    ? مادرم مونس من است، اگر او هم نباشد، دیگر زندگی برایم معنا ندارد


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 813
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 813
hellboy
14:8
پنج شنبه 17 اسفند 1391

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

بيوگرافي شكيرا
پس از به شهرت رسیدن در سرتاسر امریکای لاتین  شکیرا که خود اهل کلمبیا بود  به بزرگترین خواننده زن پاپ از زمان "جنیفر لوپز" ( که  درهای  موفقیت در زبان انگلیسی را گشوده بود) ، تبدیل شد. او به خاطر داشتن سبک پرخاش جو و متاثر از راک برجسته و مشهور بود .

شکیرا همیشه کنترلی باور نکردنی بر روی کارهای خود داشته است به خصوص به عنوان یک هنرمند زن. او تقریبا تمام کارهایش را خود یا با کمک دیگران می نویسد و در این جریان شهرت زیادی به عنوان یکی از بلند پروازترین  ترانه سرایان موسیقی لاتین بدست اورده است.

زمانی که او اولین کار خود به زبان انگلیسی را در سال 2001 منتشر ساخت به سرعت به یکی از بهترین های پاپ تبدیل شد در حالی که  احساس عمیق و شاعرانه اش  و نیز از ویدئوهای گرم او كمك فراواني مي كند.
"شکیرا مباراک" ( نام کامل: شکیرا ایزابل مباراک ریپول ) در2 فوریه ی سال 1977 در کلمبیا در خانواده ای فقیر متولد شد. مادر او اهل کلمبیا و پدرش اهل لبنان بود بنابراین اودر کودکی هر دو نوع موسیقی را  از دو فرهنگ مختلف یاد گرفت. او همچنین بسیار به راک اند رول گوش می داد و گروه های Led Zeppelin و the Beatles و the Policeو the  Cure و Nirvana را گروه های  مورد علاقه ی خودمی داند.

او در سن هشت سالگی اولین ترانه ی خود را نوشت. او در یازده سالگی شروع به یادگیری نواختن گیتار کرد در همین سن ماجرایی برای او پیش امد و آن اخراج از گروه همخوانان مدرسه بود.(به اين دليل كه او خيلي غليظ مي خواند و حقيقتا فراتر از يك گروه همخوانان معمولي!)
درسال 1990 و در سیزده سالگی شکیرا به امید تبدیل شدن به یک مدل به Bogotá رفت اما به جای آن قراردادی برای  ضبط موسیقی برای یک بخش سونی کلمبیا امضا کرد. اولین آلبوم او یعنی Magia شامل آهنگ هایی بود که او در طول پنج یا شش سال قبل نوشته بود  و در بر گیرنده ی اولین تلاش های او در این راه بود.هرچند که این آلبوم موفقیتی جهانی برای او در بر نداشت اما نام او را در کشورش بر سر زبانها انداخت.
او به خاطر طبیعت پاپ گونه ی کار بعدی اش که در سال 1993 با نام Peligro (خطر) منتشر شد ناراضی بود ، شکیرا مسیرش را برای مدتی تغییر داد و در سال 1994 به عضویت کمپانی نمایش های تلوزیونی "El Oasis" درآمد.
زمانی که شکیرا در سال 1995به ضبط موسیقی بازگشت کنترل بیشتری بر روی موسیقی خود نشان داد و بیشتر بر روی راک اند رول کار کرد _به علاوه طنین عربی_در میان کار پاپ لاتین او به چشم می آمد. اولین نتایج این کار"Pies Descalzos"(پای برهنه) بود که در سال 1995 منتشر شد و در ابتدا به کندی به فروش می رسید .
 آلبوم کم کم شروع به دریافت  تقدیرهای متفاوت برای  Estoy Aqui که موفقیت بزرگی در سرتاسر  امریکای لاتین و نیز اسپانیا کسب کرده بود، کرد. پس از پیشرفت" Pies Descalzos" او به ساختن مشتقات آن ادامه داد یعنی: "Dónde Estás Corazón" و "Antología" و "Pienso en Ti" و "Un Poco de Amor" و "Se Quiere, Se Mata".البوم رتبه ی اول را در هشت کشور جهان کسب کرد و سرانجام در امریکا حدود 300000 نسخه به فروش رسید. شکیرا دو سال را به گردش و ترقی گذراند (او سرانجام در 1997 El Oasis را ترک کرد.).
شکیرا در جست و جوی موفقیت "امیلیو استفان" همسر گلوریا را که یک فرد موفق در موسیقی بود به عنوان مدیر و تهیه کننده ی کارهایش انتخاب کرد. حرکت او زمانی نتیجه داد که آلبوم بعدی  او در سال 1998با نام Dónde Están los Ladrones (دزد ها کجا هستند) موفقیتی بزرگ تری نسبت به قبلی کسب کرد.

مسئله ی دیگر این بود که حدود 11هفته رتبه ی اول بیلبورد البوم های لاتین را داشت و دو رتبه ی اول در امریکا(در جدول لاتین) با Ciega, Sordomuda و "Tu". هر چند که تراک اصلی البوم "Ojos Así" اشاره ای واضح به موسیقی عربی بود که او از پدرش آن را به ارث برده بود.
"Dónde Están los Ladrones" هنوز تاثیر گذارترین معرف شخصیت با اراده اوست. تجزیه و تحلیل شخصیت او ،او را در میان طرفداران زن او به چهره ای محبوب تر تبدیل می کند. زمانی که گلوریا استفان پیشنهاد داد تا "Ojos Así"را به انگلیسی ترجمه کند ، شکیرا تصمیم گرفت تا برای  داشتن  کنترل کامل بر روی کارهایش زبان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرد تا بتواند خودش آنها را بنویسد.

در این زمان او صحنه را برای اجرایی در " MTV Unplugged" که اولین کانال به زبان اسپانیایی بود اماده کرد. " MTV Unplugged" به عنوان یک البوم درسال 2000 منتشر شد و برای دو هفته در صدر جدول لاتین قرار داشت و این سومین آلبوم او بود که به فروشی بیش از 300000 هزار کپی دست یافت و همچنین برنده ی جایزه ی Grammy به عنوان بهترین آلبوم پاپ گردید. در افتتاحیه ی مراسم انتخاب بهترین های موسیقی Grammy سال 2000 او به عنوان بهترین خواننده ی زن پاپ به خاطر : ("Ojos Así") و بهترين خواننده زن راك به خاطر : ("Octavo Dia") انتخاب شد. شکیرا موهای بلند قهوه ای اش را، بلوند رنگ می کرد،عاشق Antonio de la Rua (پسر رییس جمهور سابق آرژانتین ) بود .
او پس از مدتی بر روی اولین آلبوم خود به زبان انگلیسی  با نام "Laundry Service "شروع به کار کرد."هرگاه ،هرزمان" آلبوم بعدی او بود که دراواخر سال 2001 منتشر شد و او را در زبان انگلیسی نیز به یک ستاره تبدیل کرد."Laundry Service"در جدول پاپ امریکا در جای سوم و "هر گاه ،هرزمان"نیز در بین ده آهنگ برتر قرار داشت.آلبوم بعدی او  در بین ده آلبوم برتر و در مکان نهم قرار داشت.کمتر از یک سال پس از انتشار ان "Laundry Service "سه برابر 300000 نسخه به فروش رسیده بود.بازبینیها  از "Laundry Service " آن را به بخش های تاثیرگذارترانه های شکیرا به زبان انگلیسی تقسیم کرد اما تقریبا تمام آن ها مطابق تصورات ذهنی او بودند.
تور مسافرتي گسترده برای ساپورت "Laundry Service  "وقفه ای طولانی برای خواننده ایجاد کرد بنا بر این  مجموعه ی ریمیکس Laundry Service: Washed and Dried و آلبوم  (Live & Off the Record) (كه در واقع ضبط شده ي اجراي زنده بود)  او به جای آلبومی جدید منتشر شد.

مدتي است كه شكيرا خواننده سرشناس پاپ نامزدي اش را با پیکه، مدافع بارسلونا رسما اعلام كرده است.

 

 

«عكسهايي از شكيرا»

 

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عكس شكيرا

بيوگرافي شكيرا, زندگي نامه شكيرا, زندگينامه شكيرا, شکیرا مباراک

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 723
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 723
hellboy
14:5
پنج شنبه 17 اسفند 1391

بیوگرافی مجید خراطها

 

استاد مجیدخراطها در ۷ مهر ۱۳۶۰ چشم به جهان گشود .

مجید خراطها فارغ التحصیل رشته هنر و افتخار حضور با گروه های سنتی و پاپ دارد.

خراطها سال های زیادی را با آموزش ساز طی کرد

مجيدخراطها از سال 84 پا به عرصه ي موسيقي نهاد .

اولين آلبوم حرفه اي ايشان آلبوم تنهاترين تنها با همکاري (مهدي ابراهيمي) به بازار ارائه شد.

سپس آلبوم دوم ايشان البوم زخم زبون با همکاري ( وحيد خراطها ) به بازار ارئه داده شد.

همچنين استاد مجيد خراطها با ارئه آلبوم و تک موزيک براي ديگر هنرمندان کار خود را ادامه داد.


از هنرمنداني که استاد خراطها آنها را در ارائه آلبوم و تک آهنگ همراهي کردند ميتوان:

۱- محمد امین رضاییان

۲-بهنام ربانی

۳-شهروز سهرابی و حمید اسجدی و ایمان احمد خانی

۴-یوسف خرسندی و حسن مقدسی

۵-سعید ربیعی و حمید احدی

۶-شهرام صالحی

۷-بابک جوان

۸-سعید حسینی

۹-علیرضا سلمانی

۱۰-امیر منتظری

۱۱-حمیدرضا حاجیلو

۱۲-بهروز بهشتی

۱۳-بابک غفاری

۱۴-محمد ابوالحسنی

۱۵-حامد رامتین

۱۶-علی چاقوچی

۱۷-مجید علیپور

... نام برد.

و سومين آلبوم استاد مجيد خراطها با نام وداع بود که استاد مجيد خراطها را بين مردم و نسل جوان محبوب کرد.
استاد مجيد خراطها پس از ارسعي تلاش فراوان توانست در زمستان 87 آلبوم آواره را به بازار ارائه دهد که در اين آلبوم استادمجيد خراطها با همکاري وحيد خراطها توانست خود را بيش از پيش در بين مردم محبوب سازد.

مجید خراطها در اسفند سال سال ۸۸ آلبوم فوق العاده کنسل را با همکاری وحید خراطها به بازار ارائه داد که با استقبال فوق العاده همراه شد .


استاد مجيد خراطها به نواختن سازهاي
ستار
تار
دف
تومبار
گيتار
ليد گيتار
گيتار باس
پيانو
و آهنگسازي به صورت حرفه اي را دارا ميباشد.

 

بیوگرافی مجید خراطها

 

بیوگرافی مجید خراطها

 

بیوگرافی مجید خراطها

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 596
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 596
hellboy
11:1
پنج شنبه 17 اسفند 1391

http://aftablog.com/uploads/j/jimi/75247.jpg

مایکل جوزف جکسون متولد ۲۹ آگوست سال ۱۹۵۸ در شهر گری اندیانا در امریکا است.او در یک خانوادهُ پر جمعیت به دنیا آمد.نام پدرش جوزف و نام مادرش کاترین است.مایکل از ۵ سالگی فعالیت هنریش را آغاز کرد. او در سال ۱۹۶۸ درست زمانی که ۱۰ سال داشت به همراه برادرانش گروه جکسون فایو را تشکیل دادند.معروفترین آهنگهای آنها I'll Be There، I Want You Back، ABC و The Love You Save بود. مایکل با اینکه سن کمی داشت ولی در خواندن و رقصیدن یک نابغه محسوب می‌شد تا جایی که گروه آنها به محبوبیت زیادی دست پیدا کرده بود.

روند پیشرفت مایکل ادامه پیدا کرد تا جایی که در سال ۱۹۷۲ به موفقیت بزرگی دست یافت و با آلبوم "گات تو بی در" به عنوان بهترین تک خوان انتخاب شد. ولی در همین سال بود که گروه جکسون فایو از هم پاشید.در سال ۱۹۷۶ بود که باز هم مایکل به کمک برادرانش گروهی جدید به نام جکسون را تشکیل داد و از Motown جدا شدند و با کمپانی اپیک قرار دادی امضاء کردند.مایکل در سال ۱۹۷۸ در فیلم موزیکالی به نام The Wiz ایفای نقش کرد واین باعث شد که مایکل در دنیای موسیقی بیشتر مشهور شود.

مایکل در سال ۱۹۷۸ اولین آلبوم تنهای خود به نام Off The Wall را ارائه داد که در آن از صدای جدید خود بهره گرفت و به فروش نزدیک به ۱۱ میلیون دست یافت و در اروپا و امریکا در صدر پر فروشترین آلبومها قرار گرفت وجوایز زیادی به خود اختصاص داد. از معروفترین آهنگهای این آلبوم می‌توان به Don't Stop 'Till You Get Enough اشاره کرد که جایزهُ Grammy را نیز به خود اختصاص داد.

مایکل در سال ۱۹۸۲ با بیرون دادن آلبوم Thriller به یک خوانندهُ بین المللی با شهرت جهانی تبدیل شد. این آلبوم با گرفتن ۸ جایزۀ Grammy و فروش 52 میلیون کپی٫ رکورد پر جایزه‌ترین و پر فروش‌ترین آلبوم را برای همیشه به خود اختصاص داد. از معروفترین آهنگهای این آلبوم می‌توان به ترانه‌های Bille Jean، Thriller و Beat It اشاره کرد که ویدئوی اين سه آهنگ به علت سبک جدیدی که در آنها به کار رفته بود شهرت و فروش زیادی پیدا کرد و جزو اولین ویدیوی سیاه پوستان شد که حق پخش بزرگ‌ترین شبکه موزیک آمریکا MTV را بدست آورد. مایکل به چنان محبوبیتی رسیده بود که حتی پپسی بزرگ‌ترین قراردادش را با وی امضا کرد، قرار دادی معادل با ۱۵ میلیون دلار.

از اوايل دهه 80 رفته رفته رنگ پوست مايکل جکسون روشن تر شد. گفته می‌‌شود اين امر بر اثر یک عارضهُ پوستی به نام Vitiligo است که به سبب آن رنگ دانه‌های پوستش به مرور زمان رنگ خود را از دست داده وسفید به نظر میرسد. مایکل به علت این عارضه پوستی نمی‌تواند در مقابل تابش مستقیم نور خورشید قرار بگیرد و ازهمین رو همیشه از ماسک، کلاه٫ عینک و گاهی از چتر استفاده می‌کند.

مایکل در سال ۱۹۸۵ آهنگی به نام We Are The World را که هنرمندان دیگری نیز با او همکاری داشتند ارائه داد. این آهنگ با شعار USA for Africa بیش از 60 میلیون دلار به فروش رفت که تمام اين مقدار صرف کمک به مردم قاره آفريقا شد. در سال ۱۹۸۶ مايکل در یک فیلم به نام Captain EO نیز نقش آفرینی کرد این فیلم به طریقهُ سه بعدی پخش شد.

مایکل در سال ۱۹۸۷ باز هم آلبومی جدید به نام Bad را به بازار داد.این آلبوم از نظر صمعی و بصری سبک جدید و متفاوت با کارهای قبلی خودش داشت. اين آلبوم تنها آلبومی در تاریخ است که 6 آهنگ شماره یک داشت. مایکل در سال ۱۹۸۷ تور تنهای خود را به نام Bad آغاز کرد و کنسرتهای زیادی در نقاط مختلف جهان داد. این تور به پر فروش‌ترین و پر بیننده‌ترین تور موسیقی زمان خود مبدل گشت. (بعدها خود مایکل دو بار رکورد خود را شکست.) مایکل در سال ۱۹۹۱ آلبوم Dangerous خود را که در آن از سبکهای پاپ و راک استفاده شده بود به بازار ارائه کرد و برای تبلیغ آلبوم خود تورهای Dangerous را آغاز کرد.

در۲۴ اوت سال ۱۹۹۳ و در هنگامی که مایکل مشغول انجام تورهایش بود یک اتفاق غیر منتظره افتاد و یک پسر بچهُ ۱۳ ساله مایکل را متهم به سوء استفادهُ جنسی کرد. این پرونده بعد از ۶ ماه مذاکرات طرفین دعوی و همچنین به علت تطبیق نداشتن اظهارات کودک با عکسهایی که از نقاط بدن مایکل گرفته شده بود در سال ۱۹۹۴ بسته شد. مایکل در سال ۱۹۹۴ اولین ازدواجش را با "لیزا مری پرسلی" دختر خوانندهُ معروف امریکایی[ "الویس پرسلی"] جشن گرفت ولی این ازدواج بعد از ۱۹ ماه به جدایی انجامید.

او در سال ۱۹۹۵ آلبوم جدیدش را به نام HIStory ارائه داد. در اين آلبوم، که يکی از شخصی ترين آلبومهای وی محسوب می‌‌شود، مايکل در مورد مسائلی که وی را در طی سالها رنج داده است سخن می‌‌گويد که از آن جمله آهنگهای تندی همانند They Don't Care About Us و D.S است که به مزاق عده‌ای خوش نيامد. این آلبوم نيز با استقبال زیادی روبرو شد. مایکل در سال ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ تورهای هیستوری خود را آغاز کرد. وی در سال ۱۹۹۶ در حالی که برای یکی از کنسرتهایش به استرالیا رفته بود با یک پرستار ۳۷ ساله به نام "دبی رو" ازدواج کرد و حاصل اين ازدواج دو فرزند به نام پرینس متولد سال ۱۹۹۷ و پاریس متولد سال ۱۹۹۸ است.

مایکل در سال ۱۹۹۶ یک فیلم ۴۰ دقیقه‌ای به نام Ghosts که کارگردانی و جلوه‌های ویژهُ آن بر عهدهُ Stan Winston بود ارائه داد. جکسون در سال ۱۹۹۷ آلبوم Blood On The Dance Floor که دارای چند ترانهُ جدید و همچنین اجراهای جديدی از ترانه‌های آلبوم قبلی وی بود بیرون داد. مایکل در سال ۱۹۹۹ از همسر دوم خود "دبی رو" نیز جدا شد. او در سال ۲۰۰۱ آلبوم جدید دیگری به نام Invincible را به بازار داد. اين آلبوم هر چند که در مقايسه با خواننده‌های معمولی بسيار موفق بود، در سطح و اندازه مايکل يک شکست محسوب می‌‌شد. او شرکت Sony Music و در راس آن شخص Tommy Motola را متهم به سهل انگاری در امر تبليغات کرد. شايد همين مشکلات سبب شد که تنها دو آهنگ از اين آلبوم دارای ويديوکليپ شوند.

در روزهای ۷ و ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۱ در طی مراسمی، از سی امین سالگرد فعالیت هنری مايکل جکسون قدردانی شد. هنرمندان معروف بسياری در اين مراسم که در نیویرک برگزار می‌‌شد شرکت کردند.مایکل در همان سال ۲۰۰۱ و بعد از حملات تروریستی به برجهای دوقلو در امریکا آهنگ What More Can I Give را به همراه هنرمندان دیگری اجرا و آن را به قربانیان تقدیم کرد. در اوایل سال ۲۰۰۳ یک خبرنگار انگلیسی یک برنامهُ مستند به نام "زیستن با مایکل جکسون" که در آن زندگی خصوصی مایکل را به تصویر کشیده بود٫ پخش کرد. ولی مایکل از دیدن این فیلم به علت وارونه نشان دادن رفتارش بسیار خشمگین شد و بشیر را یک خیانتکار خطاب کرد.در اواخر نوامبر سال ۲۰۰۳ و درست در روزی که آلبوم Number Ones مایکل که منتخبی از بهترین ترانه‌های قبلی مایکل بود منتشر شد مجدداُ یک پسر بچهُ ۱۴ ساله با اتهام جدید کودک آزاری جلو آمد. مایکل در اولین جلسهُ دادگاه که در ماه ژانویهُ ۲۰۰۴ برگزار شد خود را بیگناه اعلام کرد. این دادگاه که به دادگاه قرن معروف شد و وقايع آن ماه‌ها در ميان مهم‌ترين اخبار جهان مخابره می‌‌شد سرانجام به بی گناهی کامل مایکل جکسون رای داد.

آقای جکسون درست بعد از اعلان رای دادگاه حدود چندین ماه از دید رسانه‌ها مخفی شد و بعده‌ها اعلام شد که توسط شاهزاده بحرین به کشورش دعوت شده. اما هم اکنون مایکل نقطه اي در ايرلند بسر ميبرد و در حال كار بر روي آلبوم جديدش ميباشد.قرار است اين آلبوم در سال 2007 منتشر شود.كساني مثل Will I am نيز در آلبوم آتي با آقاي جكسون همكاري دارند. شايان ذكر است كه در پانزدهم ماه نوامبر 2006 مايكل جكسون در لندن و در مراسم World Music Awards حضور يافت و در آنجا جايزه ويژه Daimond را بخاطر فروش بيش از يكصد ميليون نسخه آلبوم موسيقي دريافت نمود. علاوه بر اين در همان مراسم توسط گينس ركورد اعلام شد كه آلبوم Thriller تا كنون بتنهايي بيش از 104 ميليون نسخه فروش نموده است.گينس همچنين اظهار داشت كه فروش كل آلبومهاي مايكل جكسون تا كنون به بيش از 750 ميليون نسخه در سراسر جهان رسيده است.

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 606
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 606
hellboy
10:55
پنج شنبه 17 اسفند 1391

متولد 1334 در محله عشرت‌آباد تهران.
    • اصالتا شمالي است اما بزرگ شده محله عشرت‌آباد است متاهل و دو دختر به نام‌هاي مريم و سارا دارد.
    • از كودكي عاشق بازيگري بود و با استفاده از جعبه‌هاي پودر لباسشويي و چسباندن عكس و گويندگي بچه‌هاي محل را دور خود جمع مي‌كرد.
    • با پول‌هاي عيدي خود به سينما مي‌رفت. بهترين تفريح زمان كودكي‌اش سينما رفتن بود.
    • عشق به بازيگري در 15 سالگي او را به كلاس‌هاي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كشاند.
    • دوره كلاس‌هاي هنرهاي زيبا را به صورت شبانه گذراند.
    • كار تئاتر را به طور جدي در سال 1358 با بازي در نمايشي به كارگرداني مرحوم رضا ژيان و سياوش طهمورث شروع كرد.
    • «پيكرتراش» فيلم سينمايي بود كه از آن به عنوان كار دوم خود ياد مي‌كند اما اين فيلم به اكران عمومي در نيامد و هيچ وقت ديده نشد.
    • در آغاز جنگ در فيلم سربداران هم نقش كوتاهي را ايفا كرد كه اين آخرين فيلم او قبل از شروع جنگ تحميلي بود.
    • با شروع جنگ تحميلي به مدت شش سال از عرصه هنر دور ماند.
    • در زمان خدمت سربازي همچنان به كار تئاتر مشغول بود «سبزه دوست بچه‌ها» تئاتري بود كه او در اين دوران به همراه مرحوم رضا ژيان براي بچه‌ها اجرا مي‌كرد.
    • در سال 69 در كلاس مديريت سينما شركت كرد و پذيرفته شد و مديريت سينما عصر جديد را به عهده گرفت.
    • مديريت سينما آزادي او را دوباره به دوستان قديمي‌اش رساند كه اين ديدار مجدد موجب روي آوردن دوباره لولايي به بازيگري شد.
    • «فراموشخانه» مجموعه‌اي بود كه با آن كار و بارش رونق يافت به همين خاطر از مديريت سينما استعفا داد و به بازيگري روي آورد.
    • بهترين فيلمي كه در هنگام مديريتش در سينما اكران شد «مادر» بود كه هميشه از آن به خوبي ياد مي‌كند.
    • سال 1372 از مديريت سينما آزادي استعفا داد و دقيقا يك سال و نيم بعد، سينما آزادي دچار آتش‌سوزي شد.
    • عشق و علاقه او به بازيگري حتي در زمان مديريت سينما لحظه‌اي او را رها نمي‌كرد به طوري كه هرگاه فرصتي به دست مي‌آورد زود جيم مي‌زد و خود را به سر صحنه مي‌رساند.
    • با ساعت خوش قدم به عرصه طنز گذاشت. داريوش كاردان اولين كسي بود كه قابليت‌هاي او را در اين وادي كشف كرد.
    • در ساعت خوش بيشتر از همه عوامل با مهران مديري و رضا عطاران رابطه بهتري داشت.


    • مديريت سينما مانع ازحضور مدام او در سريال ساعت خوش مي‌شد. به همين دليل بازيگري را به مديريت سينما ترجيح داد.
    • با خشايار مستوفي حسابي گل و خود را به جامعه طنز معرفي كرد.
    • در بازيگري تنها مشوق خود را مادرش معرفي مي‌كند و هميشه به خاطر صداقت و روراستي‌اش زبانزد خاص و عام است.
    • نقاشي تنها هنري است كه به بازيگري نزديك مي‌داند او عاشق كارهاي آنتوان چخوف است.
    • صبر و تحمل زيادي دارد و بسيار كم‌حرف است اما خودش را هيچ وقت دست كم نمي‌گيرد.
    • خودش معتقد است حميد لولايي آدم بي‌آزاري است. اخلاق او در منزل بسيار عالي است.
    • بسيار دل رحم و مهربان است و بسيار علاقه دارد به ديگران ابراز محبت كند.
    • عاشق سواركاري است و فوتبال را خيلي دوست دارد.
    • عاشق بازي چارلي چاپلين است. در بچگي براي ديگران اداي چارلي چاپلين را در مي‌آورد.
    • به بازي پرويز پرستويي علاقه فراواني دارد و از عطاران به عنوان آدم خوش فكر و بسيار فروتن ياد مي‌كند.
    • از تلخ‌ترين خاطره‌هاي زندگي‌اش فوت مادر خانمش بود كه روي او تاثير زيادي داشت.
    • تعصب خاصي روي دو تيم پرسپوليس و استقلال ندارد اما به بازي مهدي مهدوي‌كيا در تيم ملي علاقه‌مند است

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 764
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 764
hellboy
18:39
چهار شنبه 16 اسفند 1391


 


در 29 اردیبهشت ماه سال 1354 در شهر تهران و محله مهرآباد در خانواده ای هنرمند و اصیل دختری به دنیا آمد که نام او را بهنوش نهادند.

 در این خانواده غیر از بهنوش و پدر و مادرش سه فرزند دیگر نیز وجود داشت که هر سه از بهنوش بزرگ تر بودند و از بین این سه فرزند

 دو تا پسر به نام های بهزاد و بهروز و یک دختر به نام بهناز بود.

 بهنوش هم مثل سایر بچه های هم سن و سال خودش به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا دانشگاه و تا درجه لیسانس آن هم لیسانس مترجمی

 زبان فرانسوی ادامه داد و لیسانس خود را در سال 1377 از دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرد.

 آموزش بازیگری او در مدرسه رسام هنر زیر نظر خانم مهتاب نصیر پور انجام گرفت و پس از آن بهنوش اولین کار بازیگری خود را در

 سریال هوای تازه شروع کرد و به صورت رسمی وارد این حرفه شد. او در ضمن بازیگری فعالیت پشت صحنه نیز انجام می داد و کم کم

 تبدیل به یکی از بهترین منشی های صحنه شد و با بزرگانی همچون کیانوش عیاری و داریوش مهرجویی در عرصه سینما حاضر شد.

 او در آن زمان فعالیت های زیادی را در زمینه بازیگری انجام داد از قبیل برگبار، روزگار جوانی ، همسفر ، فرمان و ... ولی به دلیل

 ارضاء نشدن از کاری قوی و فیلمنامه خوب برای اینکه از خود کانامه موفقی به جای گذاشته باشد بازیگری را کنار گذاشت.

 این روال ادامه داشت تا اینکه پس از 2 سال از طرف رضا عطاران بهنوش دوباره دعوت به همکاری شد و او با خواندن فیلمنامه به انجام

 این کار تمایل نشان داد و ما دوباره بهنوش را در عرصه بازیگری مشاهده کردیم.

 پس از کار نسبتآ موفق خانه بدوش بهنوش از طرف پوپک مظفری برای کار مهران مدیری ( جایزه بزرگ ) دعوت به همکاری شد.

 او این بار با چهره ای کاملآ متفاوت نسبت به کار قبلی ظاهر شد و اولین تجربه خود را با مهران مدیری کسب نمود.

 تا اینکه طولی نکشید که پس از چند ماه بهنوش برای سریالی جدید مورد توجه قرار گرفت که ساخته داریوش کاردان بود بهنوش در این

 سریال نقش دختری لوس و نازک نارنجی را ایفا می کرد که او این نقش نیز توانست مهارت های خود را به نمایش بگذارد.

 هنگامی که این سریال داشت رفته رقته در خاطر مخاطبین جا می افتاد به دلیل تندروی داریوش کاردان و نداشتن آزادی کلام این سریال

 با مخالفت های دولت مواجه شد که البته افکار و نظرات داریوش کاردان مورد ستایش بود ولی آزادی کلامی در کار نبود.

 در حین فعالیت بهنوش در شبکه 5/3 کاری از سوی مهران مدیری در حال ضبط بود که با تعطیل شدن شبکه 5/3 بهنوش نیز وارد کادر

 بازیگری سریال مهران مدیری با نام شب های برره شد.

 بهنوش به دلیل درگیری با فعالیت قبلی از قسمت بیستم وارد این سریال شد و دوباره باید نقشی متفاوت نسبت به کار قبلی را بازی می کرد.

 که انصافآ هم از عهده این کار به بهترین صورت برآمد.

 حالا دیگر بهنوش مورد توجه همگان واقع شده بود که با توقیف شب های برره بلافاصله وارد کار در حال پخشی به نام زندگی به شرط خنده

 ساخته مهدی مظلومی شد.

 با اینکه دوباره این نقش با نقش قبلی متفاوت بود ولی با تجربه ای که بهنوش از سریال های قبلی نسیت به این نقش کسب کرده بود به راحتی

 از عهده آن برآمد.

 حالا دیگر بهنوش در زمینه طنز صاحب درجه و سبک و مقامی بالا شده است ولی دوست دارد که کار در عرصه سینما را نیز تجربه کند

 وکار سینمایی را هم به کارنامه موفق خود اضافه کند.

 با معروف شدن بهنوش روزنامه ها و مجلات سعی کردند که با ساختن شایعه و اخبار بی اساس مانند سایر هنرمندان معروف مجلات خود را

 به فروش برسانند و شایعه ساختگی در مورد بهنوش قضییه ازدواج وی با یک خواننده بود که این یک دروغ بی اساس است و بهنوش بختیاری

 هنوز مجرد می باشد.

 امیدواریم که کارنامه بازیگری بهنوش روز به روز پر بار تر و درخشان تر باشد.



عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 526
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 526
hellboy
18:34
چهار شنبه 16 اسفند 1391

http://img.2dayax.com/angelina_jolie_s2/2dayax.com-4.jpg

نام : آنجلینا جولی ویت . لقب: آنجی ، زن گربه ای . قد: 173 سانتیمتر. او در تاریخ 4 ژانویه 1975 و در ساعت 9:09 در لس آنجلس متولد و در همانجا بزرگ شد. نام پدرش "جان ویت" ( برنده جایزه آکادمی ) و نام مادرش "مارچلین برتلند" است.
همچنین او خواهرزاده "چیپ تایلور " می باشد. در ضمن "جولی" در زبان فرانسه به معنای "زیبا" است. او در سن 14 سالگی به کار مدلینگ روی آورد و در 16 سالگی از دبیرستان "بورلی هیل" فارغ التحصیل شد.
"آنجلینا" بعدها در انستیتو تئاتر "لی استرابرگ" آموزش دید. آنجا جایی بود که او در تولیدات کارآموزی متعددی ایفای نقش کرد. او بعدها به عنوان مدل حرفه ای در لندن ، نیویورک و لس آنجلس کار کرد و در ویدئوکلیپهای هنرمندانی همچون : "میت لف" ، "لنی کراویتز" ، آنتنلو وندیتی" و گروه "لمون هدتز" ایفای نقش نمود. در ضمن او در دانشگاه نیویورک در رشته سینما تحصیل کرده است. وی در پنج فیلم دانشجویی برای مدرسه سینمایی USC که تمام آنها را برادرش نوشته بود کارکرد.
"آنجلینا" در تاریخ سوم فوریه 1995 با "جانی لی میلر" ازدواج کرد و در سال 1999 از او جدا شد. او در مراسم ازدواجش با "جانی لی میر" به جای لباس عروس (!) یک شلوار چرم سیاه رنگ و تی شرت سفید رنگ به تن داشت که بر روی آن نام همسرش را با خون خودش نوشته بود!
"آنجلینا" یک کلکسیونر چاقو نیز هست و می گوید که به علم غسال خانه بسیار علاقمند است! از آرزوهای دوران کودکی او نویسندگی مراسم آئین کفن و دفن می باشد! او یک اصطلاح لاتین دارد که آن را نیز بر روی بدنش خلکوبی کرده . معنی آن جمله این است : "آنکه مرا می پروراند و به اوج می رساند ، همان مرا تخریب می کند!"
رابطه او و برادرش بسیار صمیمی و نزدیک است و به طور جدی تحت حمایت برادرش "جیمزهاون" می باشد. برادرش اغلب او را در نمایشهایش همراهی می کند و "آنجلینا" نیز از نام او در نمایشهایش استفاده می کند. مانند : "جیمی کجاست؟ " در پرده "دختر گسیخته" ( 1999 ).
او خالکوبی حرف H را بر روی مچ دست چپش دارد که آن مربوط می شود به نام دو شخصی که بسیار با او صمیمی و نزدیک هستند. او این خالکوبی را زمانی بر روی دست خود کشید که به "تیموتی هاتون" علاقه داشت ، اما پس از جدائیشان از یکدیگر ، او می گوید که آنرا فقط به خاطر علاقه به برادرش "جیمز هاون" کشیده است!
بر روی بازوی چپ او نیز خالکوبی دیگری وجود دارد که نقل قولی است از "تنسی ویلیامز" : دعا برای قلب سرکش که در قفس زندانی است!
شخصیت مورد علاقه او در فیلمهای دیسنی "دومبو" فیل پرنده می باشد. وی عنوان کرده : "زمانیکه دمبو قادر به پرواز شد ، او گریه کرده است!"
شهرت وی از فیلم "عشق همان است که هست" ( 1996) آغاز شد. دومین ازدواج "آنجلینا" در تاریخ پنجم می 2000 با "بیلی باب تورنتون" بود که حاصل آن فرزند پسری به نام "مادوگس" است. "جولی" نگهداری از کودکش را زمانیکه برای بازی در فیلم "خارج از مرزها" ( 2003) در افریقا به سر می برد آغاز کرد.
او در ماه می 2002 به عنوان سفیر خوشبختی ، از کمپ پناهندگان تام هین در تایلند بازدید کرد. او در تاریخ 27 می 2003 از همسر دومش "بیلی باب تورنتون" جدا شد.
بر اساس تحقیقات یک مرکز سینمایی مشخص شد که 35 درصد پاسخ دهندگان می گویند که "آنجلینا" اولین انتخاب آنها برای مراسم شام سال نو می باشد. در این تحقیق "کاترین زتا جونز" رتبه دوم را دارد.
"جولی" تصمیم گرفته که از حرفه بازیگری کناره گیری کند و همراه پسرش "مادوگس" در انگلیس اقامت داشته باشد. او می گوید : "می خواهم با دنیای فیلم وداع کنم و یک مادر تمام عیار برای مادوگس باشم و بیشتر در برنامه ها و جلسات مربوط به والدین و مربیان شرکت کنم!"
آهنگها و خوانندگان مورد علاقه او : "مدونا" ، "الویس پریسلی" ، "فرانک سیناترا" و گروه "کلش" می باشد. او بیشتر برنامه های مربوط به گیاهان و حیات وحش را از تلویزیون تماشا می کند.
قبل از جدایی او و همسر دومش ( بیلی باب تورنتون ) ، از "آنجلینا" پرسیده شده بود که اگر "بیلی" به تو خیانت کند ، با او چه می کنی ؟ پاسخ داده بود که : "او را نمی کشم! چون عاشق فرزندمان هستم و پسرم به پدر احتیاج دارد. ولی او را کتک میزنم! من تمام مصدومیتهای ورزشی او را می شناسم و به آنها ضربه می زنم!"
"آنجلینا" در جایی دیگر در مورد جدایی از همسر دومش گفته بود :"رابطه ما یک رابطه واقعی و عمیق بود. برایم آسان نیست که بخواهم بگویم چه چیز باعث ایجاد مشکلات و جدایی ما شد. بیلی شبها با موزیک و شغلش سرگرم می شد و من هم با فرزندم بودم. به هر حال از این مسئله هم عصبی هستم و هم غمگین. این دوران برای من ، سخت ناراحت کننده است.
بد نیست بدانید دستمزد "آنجلینا" در فیلم "The Cradle of Life" ( 2003 ) دوازده میلیون دلار بوده است!

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 536
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 536
hellboy
18:31
چهار شنبه 16 اسفند 1391

Jim Carrey horton hears a who 2008-crop.jpg

نام : جیم
نام خانوادگی : کری
تاریخ تولد : 17 ژوئن 1962
محل تولد : نبومارکت واقع در اونتاریو کانادا
جیم کری در خانواده ای در سطح پایین متولد شد ولی این امر باعث نشد که او نتواند به عنوان یک کمدین وارد عرصه شود. اولین کار کمدی خود را در کلوپ شبانه در حالی انجام داد که تنها 16 سال داشت و جالب آنکه به شدت مورد انتقاد واقع شد تاجایی که حتی حضارین سالن با داد و فریاد و پرتاب اشیا به سویش حمله کردند و او را از سالن بیرون انداختند. اما کری همچنان کار خود را ادامه داد اگر چه هر بار در پی حادثه ای مشابه کلوپ خود را عوض می کرد . این ماجرا ادامه داشت تا اینکه به سن 22 سالگی رسید و توانست پس از مدت ها ناکامی خود را باعنوان کمدین برنامه های زنده تثبیت کند . اینجا بود که به تلویزیون راه پیدا کرد و برای نخستین بار در یک برنامه محصول شبکه « سیت کام» با نام « کارخانه اردک» بازی کند. اگر چه نقش کوتاهش جای کار چندانی نداشت ، اما این امتیاز را فراهم آورد تا با فضای جلوی دوربین آشنا شود.
در دهه 80 در چندین نقش مکمل در« آپاری چون پگی سو ازدواج کرده (1986)» و« دختران زمینی سهل الوصل هستند)(1990) » ظاهر شود . نقشی که در تلویزیون او را به یک چهره تبدیل کرد ، حضور در کمدی محصول شبکه « فاکس »  به نام « رنگ زندگی» بود.
 سال 94 را باید سال جیم کری خواند ، اکران همزمان سه فیلم کمدی که در گیشه به موفقیتهای فراوانی رسیدند نشانه خوبی برای یک ورود ستاره بود . ابتدا بازی در « ایش ونچورا» ، « کاراگاه حیوانات» و سپس « ماسک » و بعد هم « احمق و احمق تر» او را به شهرتی باور نکردنی رساند تا جایی که وقتی برای قراردادهای بعدی اش مبلغ بیست ملیون دلار را درخواست کرد ، « سیلوراستالونه » به کارگزارش تلفن کرد و به او اطلاع داد که رکوردی نجومی در دستمزدها به جای گذاشته و او هم هم چنین مبلغی را می خواهد. در حالی که پیش از این جیم صرفا به خاطر مبالغ نا چبزی به بازی می پراخت.
سال 95 در « بلاک باستر بتمن» نقش منفی کار را بر عهده داشت و در سال 96 شانس خود را درنقش های پر معنا و سیاه تری آزمود، او این بار متخصص نصب کابلهای ماهواره بود که دچار بیماری روانی می شود ، فیلمی که « مرد کابلی » نام داشت و از کری قابلیتهای انکار ناپذیربیرون می کشد و نقدهای فراوانی هم از جانب تماشاگران که همه آنها نیز مثبت بودند دریافت می کند. جیم با بازی در فیلم پروسرصدای « نمایش ترومن» جنبه دیگری از بازیگری را آزمود اگر چه این حضور موفق بود اما کار مشابه که با عنوان « مجستیک » روانه بازار کرد ، یک شکست تمار عیار بود.
سال 2004 با « مریل استریپ و جود لاو » در برگردان سینمایی « سلسله حوادث ناگوار لمونی اسنیکت » که یک کار کودکانه بود بازی می کند که برای حضور در آن زیر گریم سنگینی قرار می گیرد . او مشابه چنین نقشی را با چنین گریم سنگین را در فیلم «چگونه گرینویچ کریسمس را دزدید » نیز ایفا کرده است.
عده ای از منتقدان و علاقمندان به جیم کری معتقدند که صورت او آنقدر کش می آید که گویی استخوانی در آن وجود ندارد

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 758
برچسب‌ها: بيوگرافي جيم كري ,
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 758
hellboy
18:29
چهار شنبه 16 اسفند 1391

http://upload.iranvij.ir/images_aban/85078872162360056199.jpeg

 

بیوگرافی کامل بازیگر بزرگ و مشهور امریکایی "نیکلاس کیج"

نیکلاس کیج با نام اصلی نیکلاس کیم کاپولا، ۷ ژانویه‌ی سال ۱۹۶۴ در لانگ‌بیچ از توابع ایالت کالیفرنیای آمریکای شمالی متولد شد. پدر او آگوست کوپولا استاد ادبیات و برادر فرانسیس فورد کاپولا کارگردان مشهور «پدرخوانده»ها بود. مادرش هم طراح رقص بود. در نتیجه کیج خانواده‌ای فرهنگی و هنری داشت. (هر چند پدر و مادرش در سال ۱۹۷۶ از هم جدا شدند. به این دلیل که مادرش از افسردگی مزمن رنج می‌برد). کیج دو برادر دارد که هر دوی آن‌ها در زمینه‌های هنری فعالیت می‌کنند: کریستوفر کاپولا کارگردان است و مارک کاپولا از شخصیت‌های رادیویی در نیویورک است.
کیج در دبیرستان بورلی هیلز درس خواند و البته بعد از مدتی از آن جا بیرونش کردند. (این همان دبیرستانی است که لنی کراویتز و راب راینر و آنجلینا جولی هم در آن درس خوانده‌اند.) و اولین فعالیت‌های نمایشی غیر حرفه‌ای‌اش را هم در همین دبیرستان انجام داد. کیج بعدها تحصیلاتش را در زمینه سینما ادامه داد. او فارغ‌التحصیل مدرسه‌ی سینما و تلویزیون و تئاتر مشهور و معتبر UCLA است.
کیج همان اوایل فعالیتش نامش را تغییر داد تا زیر سایه‌ی نام کسی قرار نگیرد و به اعتبار نام خودش شهرت کسب کند. او با بازی در نقش‌های کلاسیک و جذاب در اواخر دهه‌ی ۸۰ میلادی توانست نامش را همان‌گونه که می‌خواست در دنیا مطرح کند. او نام کیج را از کاراکتر لوک کیج، یکی از شخصیت‌های کتاب‌های مارول کمیک، الهام گرفته است. (کلا کیج علاقه‌ی ویژه‌ای به کتاب‌های کمیک دارد و کلکسیونی از آن‌ها جمع‌آوری کرده است. به عقیده‌ی او اسطوره‌شناسی شخصیت‌های کتاب‌های کمیک می‌تواند بر روی آن چه که امروز در اطراف ما می‌گذرد تاثیر بگذارد. کیج حتی اسم پسرش را هم از روی یکی از شخصیت‌های کتاب‌های کمیک انتخاب کرده است.) بعد از اولین فیلمش به نام Fast Time in Ridgemont High که در آن چند دقیقه در مقابل شان پن ظاهر شد، در فیلم‌های متعددی بازی کرد که بعضی از آن‌ها متعلق به سینمای تجاری و پرفروش و بعضی هم فیلم‌های قابل توجه و غیرمعمولی بودند. او آرزو داشت که در فیلم outsider که عمویش کارگردانی می‌کرد نقش دالاس وینستون را بازی کند اما آن نقش را به مت دیلون دادند.
کیج دوبار کاندیدای جایزه‌ی اسکار شد و سرانجام هم برای بازیدر نقش یک الکلی ناامید که می‌خواهد دست به خودکشی بزند، برای فیلم «ترک لاس وگاس» توانست اسکار را از آن خود کند. نقش دیگری که برای آن نامزد جایزه‌ی اسکار شد، نقش چارلی کافمن و دوقلوی خیالی او در فیلم «اقتباس» بود. علیرغم این موفقیت‌ها، خیلی از بازی‌های او در فیلم‌های کم خرج در مقایسه با فیلم‌های تجاریش در اکران نادیده گرفته شد. برای مثال در سال ۲۰۰۵، کیج در دو فیلم شگفت‌انگیز «ارباب جنگ» و « هواشناس» بازی خارق العاده‌ای داشت که هر دوی این فیلم‌ها در گیشه شکست خوردند و فروش خوبی نداشتند و با وجود این که نقدهای خوبی هم بر آن‌ها نوشته شده بود و اکران جهانی هم داشتند ولی در عمل در برابر مخاطبان شکست خوردند. یا تریلر تعلیقی «8mm» محصول سال ۱۹۹۹ گیشه و اکران موفقی نداشت ولی امروز یک فیلم کالت به حساب می‌آید و طرفداران خاص خودش را دارد. این هم یکی از آن نقش‌آفرینی‌های کیج است که آن طور که باید دیده نشد.
بیشتر موفقیت مالی این بازیگر از تلاشش برای نقش‌آفرینی در فیلم‌های ژانر حادثه‌ای-اکشن ناشی می‌شود. در دومین فیلم پرفروش موفقش تا امروز یعنی فیلم «گنجینه‌ی ملی»، نقش یک تاریخدان عجیب و غریب را بازی می‌کند که برای پیدا کردن گنجینه‌ای که توسط یک سازمان آمریکایی پنهان شده، وارد ماجراهای خطرناکی می‌شود. یا در فیلم دیگرش «تغییر چهره» به کاگردانی جان وو که هم نقش قهرمان و هم بدمن داستان را دارد.
نیکلاس کیج سه بار ازدواج کرده است و همسر دوم او که مشهورترین آن‌ها هم هست، لیزا مری پریسلی دختر الویس پریسلی افسانه‌ای بود. و جالب است بدانید که او دوست صمیمی جانی دپ هم هست. در حقیقت کیج، جانی دپ را وقتی در فلوریدا گروه موسیقی داشته دیده و به گفته‌ی خودش: “وقتی داشتیم با هم مونوپلی بازی می‌کردیم فورا فهمیدم که او می‌تواند هنرپیشه‌ی فوق العاده‌ای شود. پس او را پیش مدیر برنامه‌هایم فرستادم.” از این بابت هم باید از کیج ممنون بود!
در سال‌های اخیر کیج به جز بازیگری حیطه‌های دیگری را هم تجربه کرده است. او برای اولین بار تجربه کارگردانی را با یک درام کم هزینه با بازی جیمز فرانکو تجربه کرده است. او همچنین تهیه‌کنندگی چند فیلم را نیز برعهده داشته است از جمله فیلم «سایه‌ی یک خون آشام» که اولین فیلمی است که توسط کمپانی Saturn تولید شده است. این کمپانی را کیج به همراه شریکش جف لواین تاسیس کرده است. «سایه‌ی یک خون آشام» نامزد جایزه‌ی اسکار هم شد. کیج همچنین تولید فیلم « زندگی دیوید گیل» با بازی کیت وینسلت و کوین اسپیسی را هم در کارنامه‌اش دارد که یک تریلر مرگبار است. خودش درباره‌ی تجربه‌های دیگری که می‌کند می‌گوید: “احساس می‌کنم که تا همین‌جا هم در فیلم‌های متعددی بازی کرده‌ام و می‌خواهم کارهای جدیدی را شروع کنم و دنیاهای دیگری را تجربه کنم تا از قابلیت‌های دیگری هم که دارم در راه رسیدن به موفقیت استفاده کنم. حالا این قابلیت‌ها می‌تواند نوشتن باشد یا هر چیز دیگری که باعث پیشرفتم می‌شود.”
کیج در تلاش برای پیشرفت در بازیگری مدتی هم روی صدایش کار کرد. به عقیده‌ی او: “بازیگران بزرگی مانند اسپنسر تریسی دارای صداهای خاص به یادماندنی بودند.” در نتیجه او هم مدتی روی صدایش کار کرد تا لحن و صدایش ویژگی‌های منحصر به فردیپیدا کند.
نقش آفرینی آینده‌ی کیج در فیلم «آگاهانه» به کارگردانی آلکس پرویا خواهد بود که قرار است ۲۰ مارچ ۲۰۰۹ به نمایش در آید. او در این فیلم نقش یک معلم را بازی می‌کند که می‌خواهد محتویات کپسول زمانی که در مدرسه پسرش کشف شده را آزمایش کند.
چند وقتی هست که فیلم‌های نیکلاس کیج دارند به شدت در هر دو جبهه تماشاگران و منتقدان شکست می‌خورند. با نگاهی به فیلم‌های آینده او و چند پروژه‌ای که با کارگردانان بزرگی همچون جان کارپنتر، ورنر هرتزوگ و رومن پولانسکی دارد می‌توان امیدوار بود که دوباره به دوران اوجش بازگردد. البته اگر اتفاقی مثل فیلم بسیار موفق «کشتی‌گیر» (دارن آرونوفسکی) که اخیرا جایزه اصلی جشنواره ونیز را برد و قرار بود در آن نقش اصلی را بازی کند (که نکرد و میکی رورک در آن درخشید) نیافتد.
کیج درباره‌ی بازیگری می‌گوید: “برای بازیگر خوب بودن باید شبیه یک مجرم عمل کنی یعنی مشتاق شکستن قوانین باشی تا چیز جدیدی را به دست آوری.”

نیکلاس کیج

نکات جذاب:
- نیکلاس نوجوان عاشق بازیگری بود . تا این حد که تحصیل در دوران دبیرستان را در سن ۱۵ سالگی رها کرد و وارد کنسرواتوار جوانان سان فرانسیسکو شد . در آنجا در نقش یک قهرمان بوکس در اجرایی از نمایشنامه پسر طلایی ظاهر شد.
- پس از سان‌فرانسیسکو به بورلی هیلز رفت و در کلاس‌های آمورش بازیگری شرکت کرد. از شاگردان استادان مشهور هنرهای نمایشی (پگی فوری) بود که در سال ۱۹۸۵ در یک سانحه تصادف اتومبیل در گذشت.
- پدر کیج (آگوست کوپولا) رییس واحد هنرهای خلاق دانشگاه سن فراسیسکو تاثیر زیادی روی او داشت. از جمله دیگر شخصیت‌هایی که در این دوره از آنان تاثیر پذیرفت می‌توان به مارلون براندو، جمیز دین و جری لوییس (به تعبیر خود کیج به خاطر آزادی و دیوانگی‌هایش) اشاره کرد.
- در سال ۱۹۸۹ برای فیلم «بوسه خون آشام» یک سوسک زنده را بلعید.
- از سوی منتقدان نیویورک برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شده است،
- در سال ۱۹۹۵ به خاطر بازی در «ترک لاس وگاس» برنده جایزه بهترین بازیگر درام مرد از سوی گلدن کلوب و برنده جایزه اسکار شد.
- او در دهه نود در چند کمدی‌ سبک، نقش‌های تحسین برانگیزی ایفا کرد به ویژه با اندرو برگمان کارهای خوبی انجام داد. او در «ماه عسل در لاس وگاس» نقش مردی را که نامزدش را در بازی پوکر از دست می‌دهد و بر وحشتش از ازدواج چیره می‌شود بازی کرد.
- کیج در فیلم «می‌توانست برای شما اتفاق افتاده باشد» نقش یک پلیس متاهل را بازی می‌کند که بلیت بخت آزمایی‌اش را که برنده شده به انعام به یک پیش خدمت می‌دهد. داستان فیلم از این قرار است که این پلیس آرام وارد رستورانی می‌شود و هنگام پرداخت صورت حساب متوجه می‌شود که همسرش تمام پول‌هایش را برداشته و به پیش خدمت قول می‌دهد که هر مقدار پولی که فردا دستش برسد مقداری از آن را به او خواهد داد و از قضا همان شب در قرعه کشی ده میلیون دلار برنده می‌شود. او مجبور می‌شود مقداری از این پول را به پیش خدمت بدهد.
- در سال ۱۹۸۱ با تلاش فراوان و با نام نیکلاس کوپولا در نخستین فیلمش که کاری تلویزیونی بود و «اوقات خوش در رمانت های» نام داشت بازی کرد و پس از آن بود که این شانس را پیدا کرد که در ساخته عموی نامدارش «ماهی مهاجم» در نقش یکی از اعضای گروه جوانان یاغی (کنار بازیگرانی مثل میکی رورک و مت دیلن ) نقشی را به عهده بگیرد.
- او در همان اوایل دهه ۸۰ تصمیم گرفت نام خانوادگی‌اش را تغییر دهد و دلیل اصلی این تصمیم را تاثیرپذیری فراوانش از شخصیت پدرش دانسته که مانع از آن می‌شده تا در مقام بازیگری مستقل به ارائه درک شخصی‌اش از نقش‌ها بپردازد . (به گفته خود او این تاثیرپذیری تا حد زیادی در «ماهی مهاجم» هم مشهود است). با وجود تغییر نام، در دو ساخته دیگر عمویش هم ظاهر شد: در «کاتن کلاب» نقش برادر کوچک‌تر ریچاردگیر را ایفا می‌کرد و در «پگی سو ازدواج کرد» نقش همسر کاتلین ترنر را به عهده داشت.
- در فیلمی با نام «بردی» در کنار ماتیو موداین (که در این فیلم حسابی درخشید) در قالب دو دوست زخم خورده روانی بازگشته از جنگ ویتنام حضوری موثر داشت.
- حضور او در «پرندگان آتشین» که تقلیدی سطحی از «تاپ گان» (تونی اسکات ۱۹۸۶) در نقش یک خلبان بی‌باک هلی‌کوپتر تا حد زیادی به موقعیت هنری او لطمه زد.
- در «ترک کردن لاس و گاس» در نقش مردی الکلی اجرایی متفاوت ازاین نقش تیپیک ارائه داد، اجرایی که با تصویر ثابت و کلیشه‌ای چنین نقشی در فیلم‌های آمریکایی، به عنوان قربانی الکلیسم که با تکیه بر نیروی عشق و وفاداری محبوبه‌اش سعی در اصلاح خویش می‌کند، تفاوت بسیار داشت. او در این فیلم شخصیتی یک مرد الکلی را در واپسین روزهای زندگی‌اش تصویر کرد که این شیوه زندگی را به میل خود انتخاب کرده است. او حتی به این شخصیت (که سرنوشت محتومش را پذیرفته) ابعادی حماسی بخشید. بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول را نصیب کیج ساخت.
- در «صخره» کیج در کنار شان کانری در نقشی مرید گونه (در این جا یک مامور امنیتی) ظاهر شد که که با کمک گرفتن از پیری مجرب و دنیا دیده سعی در به انجام رساندن ماموریتش دارد. کیج این جا در نقشی بازی کرده طیف متنوعی از هم بازی‌های کانری در سال‌های اخیر از هریسون فورد، الک بالدوین و کوین کلاستنر گرفته تا کریستیان اسلیتر، کریستوفر لامبرت و وسلی اسنایپس ایفا کرده‌اند.
- کیج در هالیوود به جدی گرفتن نقش‌ها و زندگی کردن با آن‌ها و هم‌چنین انجام تمرین‌های دشوار شهرت دارد و هر نقشی را که بپذیرد در زندگی واقعی‌اش نیز در قالب آن فرو می‌رود. شواهد این مدعا کم نیستند. گفته می‌شود که به خاطر «مسابقه با ماه» بازویش را شکافت، دو دندانش را به خاطر «بردی» کشید و در «بوسه خون آشام» یک سوسک زنده را بلعید!
- از معدود بازیگران معاصر سینمای امریکاست که از ستاره شدن پرهیز کرده و با تغییر خصایص فیزیکی‌اش (مثل فرم آرایش موها و صدا و لهجه) از فیلمی به فیلم دیگر مانع از شکل‌گیری تصویری ثابت از خود در ذهن علاقه‌مندانش بوده است.
- نیکلاس کیج از سرگیجه مزمن رنج می‌برد.
- وی عاشق بداهه‌گویی می‌باشد.
- درآمد وی از فیلم WIND TALKERS در سال۲۰۰۲ بیست میلیون دلاربوده است .
- نیکلاس کیج و لیزا ماری پریسلی (دختر الویس پریسلی) در جزیره هاوایی با یکدیگر ازدواج کردند (یک هفته قبل از بیست و پنجمین سالگرد درگذشت الویس پریسلی). البته مراسم عروسی بعد از سالگرد درگذشت الویس پریسلی برگزار شد. (الویس پریسلی ۴۲ سال داشت که در اثر حمله قلبی در سال ۱۹۷۷ درگذشت. لیزا ماری در سال ۱۹۹۴ با مایکل جکسون ازدواج و کمتر از یک سال بعد از او جدا شد, آن دو بالاخره در سال ۱۹۹۶ از هم طلاق گرفتند و بعد از آن با Danny keough (موسیقی دان) ازدواج کرد که از این ازدواج دو فرزند دارد.) نیکلاس کیج بعد از ۶ سال, در سال۱۹۹۵ با پاتریشیا آرکت که خود هنرپیشه بود ازدواج کرد. در سال ۲۰۰۱ از پاتریشیا آرکت طلاق گرفت. او همچنین یک فرزند پسر از نامزد سابقش, Kristina Fulton دارد. نیکلاس کیج به طور اتفاقی با یک گارسن که اهل کشور فیلیپین بود آشنا شد و همین آشنای باعث ازدواج آن‌ها در سال ۲۰۰۴ گردید .

نیکلاس کیج

فیلم‌شناسی:
رقص (نیل تالکین، ۲۰۱۰-تازه اعلام شده)
خدای الکتریکی (مارک پلینگتون، ۲۰۰۹-تازه اعلام شده)
Amarillo Slim (کریستوفر ویلکینسون، ۲۰۰۹- در مرحله پیش تولید)
روح (رومن پولانسکی، ۲۰۰۹- در مرحله پیش تولید)
Kick-Ass (متیو وان، ۲۰۰۹- در مرحله پیش تولید)
کاملا وحشت‌زده (جان کارپنتر، ۲۰۰۹- در مرحله پیش تولید)
تربیت بد ۲ (ورنر هرتزوگ، ۲۰۰۹- در مرحله فیلمبرداری)
آگاهانه (الکس پرویاس، ۲۰۰۹)
بانکوک پرمخاطره (برادران پانگ، ۲۰۰۸)
گنجینه ملی: کتاب رازها (جان ترتلتاب، ۲۰۰۷)
بعدی (لی تاماهوری، ۲۰۰۷)
گرایندهاوس (رابرت رودریگوئز، کوئنتین تارانتینو، ۲۰۰۷)
روح سوار (مارک استیون جانسون، ۲۰۰۷)
The Wicker Man (نیل لابوت، ۲۰۰۶)
مرکز تجارت جهانی (الیور استون، ۲۰۰۶)
هواشناس (گور وربینسکی، ۲۰۰۵)
ارباب جنگ (اندرو نیکول، ۲۰۰۵)
گنجینه ملی (جان ترتلتاب، ۲۰۰۴)
مردان مچستیک (رایدلی اسکات، ۲۰۰۳)
اقتباس (اسپایک جونز، ۲۰۰۲)
رمزگویان (جان وو، ۲۰۰۲)
ماندولین کاپیان کورلی (جان مدن، ۲۰۰۱)
مرد خانواده (برت راتنر، ۲۰۰۰)
سرقت در ۶۰ ثانیه (دومنیک سنا، ۲۰۰۰)
بیرون آوردن مردگان (مارتین اسکورسیزی، ۱۹۹۹)
هشت میلیمتری (جوئل شوماخر، ۱۹۹۹)
چشمان مار (برایان دی پالما، ۱۹۹۸)
تغییر چهره (جان وو، ۱۹۹۷)
هواپیمای ویژه محکومین (سایمون وست، ۱۹۹۷)
صخره (مایکل بی، ۱۹۹۶)
ترک لاس وگاس (مایک فیگیس، ۱۹۹۵)
بوسه مرگ (باربه شرودر، ۱۹۹۵)
گرفتار در بهشت (جرج گالو، ۱۹۹۴)
می توانست برای شما اتفاق بیفتد (اندرو برگمن، ۱۹۹۴)
آموس و آندرو (ماکس فرای، ۱۹۹۳)
ماه‌عسل در وگاس (اندرو برگمن، ۱۹۹۲)
غرب ردراک (جان دال، ۱۹۹۲)
زاندالی (سام پیلزبری، ۱۹۹۱)
وحشی در قلب (دیوید لینچ، ۱۹۹۰)
پرندگان آتشین (دیوید گرین، ۱۹۹۰)
بوسه خون‌آشام (رابرت بیرمن،۱۹۸۹)
سه‌شنبه‌ها هرگز (آدام ریفکین، ۱۹۸۸)
ماه زده (نورمن جویسون، ۱۹۸۷)
بزرگ کردن آریزونا (جوئل کوئن، ۱۹۸۷)
پگی سو ازدواج کرد (فرانسیس فورد کاپولا، ۱۹۸۶)
بردی (آلن پارکر، ۱۹۸۴)
کاتنکلاب (فرانسیس فورد کاپولا، ۱۹۸۴)
ماهی مهاجم (فرانسیس فورد کاپولا، ۱۹۸۳)

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 1009
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 1009
hellboy
18:26
چهار شنبه 16 اسفند 1391

جنیفر لوپز متولد و بزرگ شده محله کَسل هیل در همسایگی برونکس واقع در نیویورک است.

مادر جنیفر لوپز مربی مهدکودک و پدرش متخصص رایانه هر دو پورتوریکویی تبار و کاتولیک مذهب، زاده شهر پونسی در جنوب پورتوریکو می‌باشند.

جنیفر لوپز دو خواهر به نام‌های لیندا و لسلی دارد که از میان آنها لیندا دارای شغل روزنامه نگاری است. جنیفر لوپز تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس و دبیرستان کاتولیک در برونکس به پایان رساند.

از ۱۹ سالگی به شکلی خودآموز به رقص و آوازخوانی پرداخت. در هنگام تحصیل در دانشگاه جنیفر در کنار رقص در باشگاه شبانه منهتن به عنوان شغل پاره‌وقت در دفترخانه‌ای مشغول به کار شد.

نخستین فیلمی که جنیفر لوپز به عنوان یک بازیگر کلیدی، ایفای نقش کرد فیلم با ژانر زندگینامه به نام سلنا بود که به سال ۱۹۹۷ ساخته شد، در این فیلم جنیفر لوپز به عنوان یک بازیگر برجسته و متمایز موفق شد جایزه آلما[۲] را دریافت کند.

جنیفر لوپز توسط مجله اقتصادی آمریکایی فوربز عنوان ثروتمندترین بازیگر لاتین تبار اهل هالیوود را به خود اختصاص داد.

در مورد روابط خصوصی جنیفر لوپز با مردان، رسانه‌ها تمرکز خاصی دارند. او تاکنون روابط نسبتا گرمی با شان کامز، کریس جود، بن افلک و مارک آنتونی داشته است.

کمتر از دو ماه بعد از جدایی جنیفر و بن افلک، جنیفر با مارک آنتونی آشنا شد.

زندگی  مشترک جنیفر لوپز با مارک آنتونی ۷ سال طول کشیدو  آنها ۲۲ فوریه ۲۰۰۸ صاحب یک دختر و یک پسر شدند.

جنیفر لوپز با دریافت مبلغ ۶ میلیون دلار اجازه داد تا عکس او و دوقلوهایش در مجله پیپل چاپ شود. سرانجام در ۱۵ جولای ۲۰۱۱ بعد از ۷سال زندگی مشترک، جنیفر و مارک آنتونی از هم جدا شدند.

 

عكس جنيفرلوپز

 

بیوگرافی جنیفر لوپز +عکس

 

 

عكس جنيفرلوپز

بیوگرافی جنیفر لوپز +عکس

 

 

 

 

عكس جنيفرلوپز

 

بیوگرافی جنیفر لوپز +عکس

 

عكس جنيفرلوپز


بیوگرافی جنیفر لوپز +عکس

عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 718
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 718
hellboy
18:17
چهار شنبه 16 اسفند 1391


رضا عطاران در سال 1347 از مادر و پدری اهل گناباد (بخش کاخک)، در محله فلکه ضد مشهد به دنیا آمد.

وی دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تهران آمد.

عطاران چندی بعد تحصیل را رها کرد و به سینما، بازیگری، فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی روی آورد. وی کار اصلی خود را در دهه ۱۳۶۰ در تئاتر مشهد با مرحوم حسن حامد شروع کرد، در این دوران او تماما نقش‌های غیرکمیک بازی کرد و تا سال ۱۳۷۱ ادامه داشت.

  مردم مرا شوکه کردند

عطاران در سال ۱۳۷۳ با مجموعه ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری در کنار بازیگرانی چون رضا شفیعی جم، نصرالله رادش، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی کارهای کمدی بازی کرد.

وی در میانه سال ۱۳۷۷ به همراه مجید صالحی و یوسف تیموری در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تلویزیون، مجموعه "مجید دلبندم" و در سال ۱۳۷۹ مجموعه "قطار ابدی" را عرضه کرد و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ مجموعه‌های سیب خنده، ستاره‌ها، کوچه اقاقیا را ارائه کرد.

همچنین عطاران گروه موسیقی دمپایی را به همراه یوسف تیموری و چند تن دیگر تشکیل داد.

وی در سال ۱۳۸۳ وارد عرصه تولید سریال‌های مناسبتی ماه رمضان شد و سریال خانه به دوش را ساخت. پس از آن در سال ۱۳۸۴ مجموعه متهم گریخت را به نویسندگی سعید آقاخانی، کارگردانی کرد.

رضا عطاران همچنین در چند فیلم‌ سینمایی ازجمله هوو و تیغ زن، کلاهی برای باران و اسب حیوان نجیبی است بازی کرده است.

دیگر ساخته وی سریالی به نام ترش و شیرین بود که در نوروز ۱۳۸۶ از شبکه سوم تلویزیون ایران پخش شد. او همچنین در ماه رمضان سال ۸۷ مجموعه تلویزیونی بزنگاه را کارگردانی کرده است.

در کارنامه رضا عطاران کارگردانی فیلم نیز به چشم می‌خورد. وی در سال ۱۳۹۰ اولین فیلم سینمایی خود را با نام خوابم می‌آد کارگردانی کرد.زندگینامه: رضا عطاران

برخی از افتخارات رضا عطاران:

  • سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش نگاه نو در سی‌امین جشنواره فیلم فجر - خوابم می‌آد
  • تندیس نقش اول مرد در پانزدهمین دوره جشن خانه سینما ـ اسب حیوان نجیبی است
  • تندیس لبخند زرین بهترین بازیگر مرد کمدی در دومین دوره جشن لبخند آفتاب - اسب حیوان نجیبی است و ورودآقایان ممنوع

برخی از آثار سینمایی رضا عطاران:

  • ۱۳۹۰ بی‌خود و بی‌جهت
  • ۱۳۹۰ خوابم می‌آد
  • ۱۳۸۹ اسب حیوان نجیبی است
  • ۱۳۸۹ اخلاقتو خوب کن
  • ۱۳۸۹ هرچی خدا بخواد
  • ۱۳۸۹ ورود آقایان ممنوع
  • ۱۳۸۸ بعد از ظهر سگی
  • ۱۳۸۸ از ما بهترون
  • ۱۳۸۸ سه درجه تب
  • ۱۳۸۷ نیش زنبور
  • ۱۳۸۷ آقای هفت رنگ
  • ۱۳۸۷ صندلی خالی
  • ۱۳۸۷ هفت و پنج دقیقه
  • ۱۳۸۶ تسویه حساب
  • ۱۳۸۶ توفیق اجباری بازیگر
  • ۱۳۸۶ خروس جنگی
  • ۱۳۸۶ قرنطینه
  • ۱۳۸۶ تیغ‌زن
  • ۱۳۸۶ نشانی (فیلم ویدیویی)
  • ۱۳۸۵ کلاهی برای باران
  • ۱۳۸۴ هوو
  • ۱۳۸۱ کلاه قرمزی و سروناز
  • ۱۳۸۰ سیندرلا
  • ۱۳۷۶ کلید ازدواج


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 522
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 522
hellboy
18:15
چهار شنبه 16 اسفند 1391

http://www.imgbaaran.ir/img/user1/Artist_Pic/merilazaree-rezaattaran-01/merilazaree-rezaattaran-01(2).jpg

بیوگرافی
● نام اصلی: مریلا
● نام خانوادگی اصلی: زارعی برزی
● تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۵۳
● محل تولد: تهران
● مدرك تحصیلی: فارغ التحصیل صنایع غذایی
●نوع فعالیت: بازیگر سینما و تلویزیون

 
فارغ التحصیل مهندسی صنایع غذایی از دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۵. فعالیت در تلویزیون با بازی در مجموعه تلویزیونی "دبیرستان خضرا" (اکبر خواجویی) در سال ۱۳۷۵. شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم "سلام سینما" (محسن مخملباف) در سال ۱۳۷۳. با مجموعه تلویزیونی "کاراگاه" (حسن هدایت) به دنیای بازیگری روی آورد. و با مجموعه تلویزیونی "هوای تازه" (محمد رحمانیان) بیشتر شناخته شد. بازی در فیلم "دو زن" (تهمینه میلانی، ۱۳۷۷) یکی از شانسهای بزرگ او بود. پس از آن توانایی‌هایش را در "واکنش پنجم" (تهمینه میلانی، ۱۳۸۱) به رخ همگان کشید و سرانجام با بازی کوتاه اما بسیار تاثیرگذارش در "سربازهای جمعه" (مسعود کیمیایی، ۱۳۸۲) مزد زحماتش را از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر، از هشتمین جشن خانه سینما  و از نویسندگان و منتقدان دریافت کرد.
 
نصف مال من نصف مال تو
نصف مال من، نصف مال تو
 
نصف مال من، نصف مال تو
نصف مال من، نصف مال تو
 
 مجموعه های تلویزیونی:
۱) کاراگاه (مجموعه، حسن هدایت، ۱۳۷۴)
۲) مهر خوبان (مجموعه، ۱۳۷۴)
۳) خلبان (مجموعه، ۱۳۷۴)
۴) جهان وارونه (مجموعه، ۱۳۷۴)
۵) دبیرستان خضراء (مجموعه، اکبر خواجویی، ۷۵-۱۳۷۴)
۶) خانه های اجاره ای (تله تئاتر، ۱۳۷۵)
۷) هوای تازه (مجموعه، محمد رحمانیان، ۱۳۷۵)
۸) کهنه سوار (مجموعه، اکبر خواجویی، ۱۳۷۶)
۹) شن های کف رودخانه (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۶)
۱۰) فردا دیر است (مجموعه، حسن فتحی، ۱۳۷۶)
۱۱) ولایت عشق (مجموعه، مهدی فخیم زاده، ۱۳۷۷)
۱۲) داستان یک شهر (مجموعه، اصغر فرهادی، ۱۳۷۸)
۱۳) زمان شوریدگی (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۹)
۱۴) پلیس جوان (مجموعه، سیروس مقدم، ۱۳۸۰)
۱۵) دریایی ها (مجموعه، سیروس مقدم، ۱۳۸۱)
 
دستهای خالی
دستهای خالی
 
فیلم دعوت
دعوت
 
درباره الی
درباره الی
 
 

فيلمهای سينمایی:

1) پاتک (علی اصغر شادروان، ۱۳۷۴)
2)  روی خط مرگ (شفیع آقامحمدیان، ۱۳۷۵)
3) زن شرقی (رامبد لطفی، ۱۳۷۶)
4) دو زن (تهمینه میلانی، ۱۳۷۷)
5)  تکیه بر باد (داریوش فرهنگ، ۱۳۷۸)
6)  عشق فیلم (ابراهیم وحیدزاده، ۱۳۷۹)
7)  واکنش پنجم (تهمینه میلانی، ۱۳۸۱)
8)  سیزده گربه روی شیروانی (علی عبدالعلی زاده، ۱۳۸۱)
9)  هم نفس (مهدی فخیم زاده، ۱۳۸۲)
10)  معادله (ابراهیم وحیدزاده، ۱۳۸۲)
11) سربازهای جمعه (مسعود کیمیایی، ۱۳۸۲)
12)  زن زیادی (تهمینه میلانی، ۱۳۸۳)
13) مجردها (اصغر هاشمی، ۱۳۸۳)
14) حکم (مسعود کیمیایی، ۱۳۸۳)
15) نصف مال من، نصف مال تو (۱۳۸۵)
16) دستهای خالی (۱۳۸۵)
17) اخراجی‌ها (۱۳۸۵)
18) آفتاب بر همه یکسان می‌تابد (۱۳۸۵)
19) خروس جنگی (تلخ و شیرین) (۱۳۸۶)
20)  مدیوم (۱۳۸۷)
21) دعوت (۱۳۸۷)
22)  درباره الی (۱۳۸۷)
 
جوایز
الف) کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (زن زیادی)
[ دوره ۲۳ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۳ ]
ب) کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن (زن زیادی)
[ دوره ۹ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ۱۳۸۴ ]
ج) کاندید لوح زرین بهترین بازیگر زن (زن زیادی)
[ دوره ۶ منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۴ ]
د) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (سربازهای جمعه)
[ دوره ۲۲ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۲ ]
و) برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (سربازهای جمعه)
[ دوره ۸ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ۱۳۸۳ ]
هـ) برنده لوح زرین بهترین بازیگر زن (سربازهای جمعه)
[ دوره ۵ منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۴ ]
ی) سومین بازیگر نقش مکمل زن سال (سربازهای جمعه)
[ دوره ۱۹ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۳ ]
ر) کاندید لوح زرین بهترین بازیگر زن (واکنش پنجم)
[ دوره ۴ منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۳ ]
ز) پنجمین بازیگر نقش مکمل زن سال (واکنش پنجم)
[ دوره ۱۸ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۲ ]
ژ) دومین بازیگر نقش مکمل زن سال (دو زن)
[ دوره ۱۴ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال ۱۳۷۸ ]
ن) نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیم درباره الی (۱۳۸۷)
 


عشق1377 را محبوب کنید
 
تعداد بازدید از این مطلب: 1009
موضوعات مرتبط: , ,
بازدید : 1009

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود